تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۳۵

رضا نصری‌ - تحلیلگر مسائل بین‌الملل: بیانیه‌ای که «سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا» پس از رایزنی با هیات ایرانی در بروکسل صادر کرد در نوع خود بی‌نظیر است.

این بیانیه هم از نظر سیاسی حائز اهمیت است و هم حاوی نکاتی است که می‌تواند در کوتاه‌مدت و بلندمدت منافع ایران را تامین کند. در این راستا، ذکر این چند نکته حائز اهمیت است:

1- ‌اول اینکه این نخستین بار است که اتحادیه اروپا (به نمایندگی از ۲۸ کشور اروپایی) اینگونه در برابر آمریکا از خود مقاومت نشان می‌دهد اما مهم‌تر از آن، اینکه محورِ اصلی این مقاومت «حفظ برجام» و تامین «منافع اقتصادی ایران» عنوان شده و این خود به تنهایی یک پیروزی بی‌نظیر برای دستگاه دیپلماسی کشور محسوب می‌شود.

به‌عبارت دیگر، اینکه نخستین نمود «نافرمانی مدنی» اتحادیه اروپا در برابر آمریکا به نام ایران ثبت شده خود - از منظر ناظران بین‌المللی - نشان از عاملیت فزاینده دستگاه دیپلماسی کشور، قابلیت تهران در تأثیرگذاری بر مناسبات جهان غرب و ارتقای جایگاه بین‌المللی ایران دارد.

ناگفته نماند که این قدرت تأثیرگذاری ایران نیز - برخلاف عربستان سعودی و اسرائیل - با باج‌دهی، خرید میلیارد دلاری سلاح و لابی‌گری در پایتخت‌‌های غربی به‌دست نیامده است. این قدرت تأثیرگذاری مستقیماً به موضع‌گیری‌های سنجیده و ارتقای کیفیت دستگاه دیپلماسی کشور ارتباط دارد.

‌ 2- دوم اینکه بررسی بیانیه‌ مذکور نشان می‌دهد هدف اتحادیه اروپا از همراهی با ایران صرفاً مرهم گذاشتن برآسیب‌های احتمالی خروج آمریکا از برجام نیست. هرچند تامین منافع اقتصادی ایران محرک اصلی مداخله و تکاپوی اروپاست، اما جملات بیانیه به وضوح نشان می‌دهد که اتحادیه اروپا نگاهی عمیق‌تر و راهبردی‌تر به ماجرا دارد.

در واقع، بی‌منظور نیست اگر اتحادیه اروپا در نخستین جملات بیانیه خود نه‌تنها متعهد به رایزنی برای «حفظ» روابط اقتصادی با ایران شده است، بلکه نسبت به تلاش برای «تعمیق» این رابطه نیز تعهد می‌سپارد. به بیان دیگر، درست در ایامی که مقامات دولت ترامپ - ازجمله سفیر آمریکا در آلمان - برای شرکت‌های اروپایی خط و نشان می‌کشند تا آنها را از کار با ایران برحذر دارند، اتحادیه اروپا سرپیچی خود را از منویات واشنگتن با تأکید بر «تعمیق» روابط اقتصادی با ایران نشان می‌دهد و این نکته‌ای بس حائز اهمیت است.

3- ‌سوم اینکه صدور این بیانیه - از نظر فُرم و محتوا - نشان می‌دهد چه بخواهیم و چه نخواهیم «منافع اقتصادی» ایران به «منافع سیاسی» اروپا گره خورده است و مادام که این پیوند برقرار است، می‌توان به ثمربخشی رایزنی‌ها میان تهران و بروکسل برای خنثی‌سازی تحریم‌های ثانویه آمریکا امیدوار بود. به بیان دیگر، از منظر اتحادیه اروپا، حفظ منافع سیاسی اتحادیه - ازجمله حفظ استقلال این قاره در برابر واشنگتن - به‌نحوی مستلزم حفظ منافع اقتصادی ایران شده است و این دینامیسم جدید به دستگاه دیپلماسی کشور فرصت‌ بهره‌برداری‌های بی‌نظیری می‌بخشد.

4- ‌چهارم اینکه راهکارهای 9‌گانه پیشنهادی در بیانیه - از«تداوم فروش نفت، گاز، میعانات گازی و فرآورده‌های نفتی و پتروشیمی ایران» گرفته تا ایجاد «تعاملات مؤثر بانکی با ایران» و «حمایت از فعالان اقتصادی اتحادیه اروپا و تأمین فضای اطمینان بخش حقوقی» - همگی به وضوح حوزه‌هایی را نشان گرفته که تحریم‌های آمریکا را هدف قرار داده‌اند. به‌عبارت دیگر، این پیشنهادها در کوتاه‌مدت با هدف خنثی‌سازی اثر تحریم‌های کنونی آمریکا تدوین شده‌اند.

اما مهم‌تر از آن اینکه قانونگذاری‌ها، نهاد‌سازی‌ها و چارچوب‌سازی‌هایی که با هدف اجرای این پیشنهاد‌ها صورت خواهد گرفت، در بلندمدت نیز ایران را از مقوله «تحریم‌ ثانویه» و گزند «قوانین فرامرزی» آمریکا - که 40سال است گریبانگیر کشور شده - مصون نگه خواهد داشت.در واقع، اجرای این پیشنهادها مستلزم ایجاد بسترهای حقوقی، سازوکارهای موازی و ساختارهای بلندمدتی است که قادرند به کل مقوله «تحریم‌ ثانویه» را بلاموضوع کند و این نیز - درصورت تحقق - یک دستاورد راهبردی بسیار مهم برای ایران خواهد بود.

۵) و آخر اینکه در ظاهر امر به‌نظر می‌رسد اتحادیه اروپا در حال تکمیل برجام است؛ اما نه با ایجاد محدودیت‌های جدید در حوزه موشکی و سیاست منطقه‌ای ایران آنطور که آقای ترامپ انتظار داشت؛ بلکه با ارائه تضمین‌های جدید و ایجاد سازوکارهای موازی برای خنثی‌سازی تحریم‌ها و «حفظ و تعمیق» روابط اقتصادی با تهران. به بیان دیگر، ظاهراً «اصلاح برجام» در حال انجام است، اما با موارد و بندهایی که در نهایت کفه «امتیازات» را به نفع ایران متمایل می‌کند، نه به نفع ایالات متحده آمریکا!