به گزارش همشهري آنلاين، فيلمساز 77 ساله آمريكايي/بريتانيايي كه از 25 سال پيش پروژه نفرينشده «دن كيشوت» را دست گرفته و در تدارك توليد آن بود، در تمام اين سالها با بحرانهاي مالي، حقوقي، لجستيكي، بيماري و مرگ دست به گريبان بود. گيليام در شرايطي «مردي كه دن كيشوت را كشت» را در مراسم پاياني هفتاد و يكمين جشنواره فيلم كن رونمايي كرد كه خود را «قرباني» آن ميداند و معتقد است نزديك به سه دهه پا به پاي فيلم آمده و پروژه هرگز او را تنها نگذاشته است. كارگردان كهنهكار به خبرنگار سينهيوروپا از فراز و نشيب ساختن يك كار پردردسر ميگويد؛ فيلمي كه جاناتان پرايس و آدام درايور در آن نقشهاي اصلي را ايفا ميكنند.
- ظاهرا مشكل شما با پائولو برانكو، تهيهكننده «دن كيشوت» حل نشده و نمايش فيلم در كن هم تحت تاثير همين ماجرا بود.
معتقدم «مردي كه دن كيشوت را كشت» در تاريخ سينما با تاريخچه پردردسر روند توليد به ياد آورده خواهد شد. راستش من مشكلي با برانكو ندارم. ما براي ساختن فيلم به يك اندازه مشخص پول نياز داشتيم و او نتوانست حتي نيمي از آن را تامين كند. اين به كنار. بدتر اينكه در قرارداد من هيچ خبري از بودجه، قرار و مدارهاي مالي و نظاير آن نبود. آخر كار به جايي رسيد كه از من خواست يك قرارداد تازه امضا كنم. يا امضا ميكنم يا پروژه ميخوابد؛ اينكه همهكاره اوست و هر تصميمي بگيرد، من ناچار به پيروي هستم. برانكو 24 ساعت به من وقت داد و وقتي قرارداد را امضا نكردم، همه چيز را از برق كشيد و پروژه خوابيد. به همين سادگي!
- اما او هنوز مدعي است حقوق فيلم را در اختيار دارد...
او ميتواند هر چيزي كه دوست دارد بگويد. ميتواند ادعا كند 190 سانتيمتر قد دارد و بلوند و زيباروست. ميتواند بگويد 23 ساله است. ميتواند هر دروغي سر هم كند و نشان داده در اين كار استاد است.
- چرا در تمام اين سالها رمان هميشه در اختيار شما بود؟
اين يك داستان غيرممكن است و تا هميشه ادامه دارد؛ يك رمان خارقالعاده كه نميتوان آن را به فيلم تبديل كرد. نكته مهم درباره داستان، شخصيتها هستند. شما يك كيشوت داريد و يك سانچو و من معتقدم همه انسانهاي روي كره زمين هم سانچو هستند هم كيشوت. مساله اينجاست كه كداميك از اينها سرانجام برنده ميشوند.
- رمان ميگل سروانتس درباره شواليهگري، روياها و واقعيت است. اين موضوعها چطور در چشمانداز شما جاي گرفت؟
برخي مردم درباره اينكه زندگي چگونه بايد باشد ايدههاي عاشقانه دارند. من يكي از همان رمانتيكها هستم و نميخواهم خودم را با واقعيتهاي جهان محدود كنم. داشتن رويا در دنيا ميتواند جالب توجه و سرگرمكننده باشد.
- تاثير يك فرآيند 25 ساله توليد را روي خود فيلم چگونه ارزيابي ميكنيد؟
اين فيلم خودش خودش را ساخت و نتيجه تمام ماجراهايي كه در اين سالها پيش آمد، فيلمي است كه امروز ميبينيد. اين بسيار متفاوت از پروژهاي است كه 25 سال پيش كليد خورد و البته بسيار بهتر از برنامههاي ابتدايي من. بنابراين، از خدا سپاسگزارم كه من شكست خوردم و فيلم پيروز شد.