قربانت ميروم به شرطي كه كاغذت دير نكند مثل آمدنت.
جلال تو
(بخشي از نامهي جلال آلاحمد به سيمين دانشور)
در كوچه پسكوچههاي دزاشیب هستيم، در بنبست ارض، پلاك يك. خانهي قديمي زيبايي است كه متعلق به دو نويسندهي نامدار كشور است، جلال آلاحمد و همسرش سيمين دانشور. اين زوج، نقش مهمي در تاريخ ادبيات معاصر ايران داشتهاند و با نوشتهها و نگرششان به جهان، بر نسلهاي بعدي تأثير گذاشتهاند.
اين خانه را جلال آلاحمد وقتي ساخت كه سيمين دانشور براي تحصيل، در آمريكا به سر ميبرد. نقشهاش را دستي ميكشد و برايش ميفرستد. خود جلال در نامههايش به سيمين از چگونگي ساخت خانه مينويسد كه خودش به كورهپزخانه ميرود، آجر ميخرد و خودش در ساخت خانه آجر به آجر مشاركت ميكند.
سيمين دانشور سالها بعد از مرگ جلال آلاحمد، يعني تا سال 1390 در اين خانه زيست. اين خانه مكاني براي ادبيات شد. ليلا زندي، موزهدار، دربارهي اين خانهموزه ميگويد: «اين خانه از سال 1330 تا 1332 ساخته شده است. البته طبقهي دوم كه شامل اتاق كار سيمين است؛ بعدها اضافه شده. اين نكتهي مهمي است كه يك زن در آن زمان، اتاق كار جداگانه داشته است.
اتاق كار جلال هم خيلي مدرن است و طراحيآن را خود جلال انجام داده است. تمام وسايل را خانوادهي دانشور دست نزده به ما تحويل دادهاند، تمام وسايلي كه متعلق به سيمين و جلال است. با اين كه خيلي سال از ساخت اين خانه ميگذرد اما مدرن است.»
او ميگويد: «قرار است در اين خانهموزه، نمايشگاه كتاب داير كنيم و آثار اين دو بزرگوار را در اين نمايشگاه در دسترس بازديدكنندگان قرار دهيم.»
زندي ميگويد: «در بازسازي بنا، بخش آبانبار كه در اين بنا پنهان بوده، آشكار شده و بهعنوان فضايي مناسب براي پخش ويدئوها و نمايش عكسها از آن استفاده ميشود.»
از جلال آلاحمد تأليفات زيادي بهجا مانده است، هرچند سرنوشت، مجال زندگي طولاني به او نداد و او در سن 46 سالگي از اين جهان چشم فروبست. «غربزدگي»، «مديرمدرسه»، «نون و القلم»، «نفرين زمين» و...
سيمين دانشور دربارهي او گفته است: «جلال هيچ وقت حسابگر و سازشكار نبود، هيچ وقت تحمل دستهاي آلوده را نداشت. تحمل مجيزگفتن و نان به نرخ روزخوري را نداشت... قلمزني متعهد تا فنا كردن خويش بود.»
سيمين دانشور در شيراز به دنيا آمد و در دوران مدرسه دانشآموزي ممتاز بود. او سال 1317 كه ديپلم گرفت، در بين دانشآموزان كشور شاگرد اول شد. او اولين زني است كه مجموعهي داستانش منتشر شد و اولين زن ايراني است كه توانست داستاني را به زبان انگليسي، در نشريات انگليسي زبان منتشر كند.
رمان مشهور «سووشون»، «به كي سلام كنم؟»، «ازپرندگان مهاجر بپرس»، «جزيرهي سرگرداني»، «ساربان سرگردان» و كتابهاي ترجمهي «ماهعسل آفتابي»، «باغ آلبالو»، «سرباز شكلاتي» و... از سيمين دانشور به يادگار مانده است.
درخانهي اين دو هنرمند نقاشيهاي بينظيري از نقاشان معاصر ميبينيم، مثل پرترهي جلال كه توسط آيدين آغداشلو كشيده شده است. اين خانه تجلي يك زندگي زيبا و ساده است.
زندي ميگويد: «غير از پردهها كه بهمرور زمان از بين رفته بود، بقيهي اثاث متعلق به اين دو بزرگواراست.» خانهي اين دو عزيز، امسال در روز تولد سيمين دانشور، هشتم ارديبهشت، افتتاح شد.
در حياط خانه ايستادهام، كنار حوض آبي رنگ. ارديبهشت پر باران، حسابي حياط را شسته و جلا داده است. عكسهاي سيمين را در نشريههاي ادبي به ياد ميآورم؛ نشسته در ايوان با لباسي سپيد روي يك صندلي با لبخندي زيبا.
اين خانه داستان دارد. اين خانه روزي خانهي روح ناآرام جلال آلاحمد بوده با جستوجوگريهايش و ايدههاي خاص و انقلابياش. اين خانه را جلال ساخته براي زني با هوش و هنرمند. عشق در رگو پي خانه جريان دارد. سيمين آن بالا نشسته است و به زمانه و فراز و فرودهايش مينگرد. مينويسد؛ جاودانه ميشود.
اين خانهموزه در دزاشيب، خيابان شهيد رفعتي، كوچهي رهبري، بنبست ارض، پلاك يك قرار دارد و به جز شنبهها، از ساعت 10 تا 17 ميتوان به ديدن آن رفت.