به گزارش تسنيم، سعید پرویزی در سال 1366 در خانوادهای مذهبی و سنتی دیده بر جهان گشود. کودکی که شاید انتظار نمیرفت، روزگاری نامش در صحن مسابقات بینالمللی قرآن بهعنوان قهرمان قرآنی کشورش اعلام شود. جوانی که سال گذشته، یعنی در سی و چهارمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کشور ایران از میان بیش از 30 کشور از جهان، به مقام نخست دست یافت.
پرویزی در مسابقات متعددی حضور داشته و موفق به کسب رتبههای زیادی نیز شده است. کسب رتبه اول مسابقات بسیج در سال 89، رتبه اول مسابقات قرائت «مدهامتان» در سالهای 87 و 89، رتبه اول مسابقات دانشجویان کشور در سال 91 و 93، از جمله رتبههای این قاری ممتاز کشوری است. علاوه بر قرائت، وی در زمینه ابتهال نیز شناخته شده است و در سال 93 در مسابقات کشوری و در بخش ابتهالخوانی، رتبه اول را به دست آورد. پرویزی با مدرک کارشناسی رشته علوم و حدیث هم اکنون به عنوان مربی قرآن در آموزش و پرورش فعالیت دارد.
آنچه در ادامه میخوانید گفت و گویی با «سعید پرویزی» قاری ممتاز و بینالمللی کشورمان است که در باشگاه خبرنگاران پویا انجام شده است.
- شما سال گذشته مقام اول مسابقات بینالمللی ایران را کسب کردید. برای رسیدن به این مقام، چه مراحلی را پشت سر گذاشتید؟
من در خانواده مذهبی متولّد شدم و علاقهام به قرآن به دوران کودکی برمیگردد. از سه سالگی، قرآن گوش میکردم و تلاوتهای استاد عبدالباسط را شنیدهام و شاید به جرات میتوانم بگویم، مادرم مسبّب عشق و علاقه من به قرآن بود. ایشان، تلاوتهای عبدالباسط را دوست داشت و گوش میداد، بنده هم توفیق شد تا با تلاوت استاد، ارتباط برقرار کنم. چند سالی، با شنیدن تلاوتها تمرین میکردم تا اینکه وارد جلسات آموزش قرآن شدم. تا زمانیکه مجرد بودم، مادرم برای پیشرفتم زحمات زیادی کشید و از سال 89 که ازدواج کردم، همسرم نیز در این راه همراهیام کرد و همکاری زیادی با من داشت، چون بیشتر مواقع در سفر یا مسابقات قرآن بودم و وقت نمیکردم به خانه بیایم. خاطرم هست در ماه مبارک رمضانی، حتی فرصت نکردم حداقل یکبار افطار را در کنار همسرم باشم و از همین جا میتوانم بگویم سعهصدر همسرم در رسیدنم به این جایگاه بیتاثیر نبود.
- آموزش قرآن را محضر کدام استاد گذراندی؟
تا 12 سالگی خودم تمرین میکردم و تلاوتها را گوش میدادم امّا در سنین نوجوانی به جلسه آموزش استاد «مسعود نوری» رفتم و آنجا از رهنمودها و آموزشهای ایشان بهرهمند شدم. در کنار این جلسه، در جلسات مختلفی از جمله جلسات استاد احمد ابوالقاسمی نیز شرکت میکردم.
بیشتر بدانید: «مسعود نوری» از قاریان و مدرسان قرآن در کشورمان است که سالیانی اداره جلسه قرآن مسجد امام هادی(ع) شهرک ولیعصر(عج) جنوب تهران را بر عهده دارد. شاگردان متعددی محضر این استاد پرورش یافتند که سعید پرویزی از زمره آنها است.
* تا سن جوانی هم از همان سبک استاد عبدالباسط که از کودکی علاقهمند بودی تقلید میکردی؟
در اوائل ورود به جلسه استاد نوری، سبک استاد عبدالباسط را میخواندم امّا با توصیه استاد، از استاد منشاوی و پس از آن استاد مصطفی اسماعیل تقلید کردم. مدت زمان بسیاری، از استاد مصطفی اسماعیل تقلید کردم و شاید بتوان گفت، پایه اصلی تلاوتم، سبک استاد مصطفی اسماعیل است؛ پس از آن، از استاد کامل یوسف تقلید کردم و سپس نوارهایی از اساتید عبدالفتاح شعشاعی، محمد رفعت، عبدالعزیز صیاد، عبدالعزیز حصان، محمود علیالبناء، محمد عمران و قراء را گوش میدادم و به سبک آنها تلاوت میکردم.
- آقای پرویزی؛ شما در مسابقات کشوری سازمان اوقاف در سال 95 مقامی کسب نکردید امّا در همان سال و در اردوی انتخابی قاریان، جواز حضور در مسابقات بینالمللی جمهوری اسلامی را دریافت کردید؟ کمی در این رابطه برایمان بگوئید که آیا نحوه انتخاب قاریان بدین شکل، به نظر شما عادلانه است؟
وقتی که مسابقات کشوری به پایان رسید، مسئولان معتقد بودند، امتیازات بهدست آمده، کافی نیست و باید اردویی برای انتخاب نفرات اول برگزار شود و خاطرم هست من تاکید کردم که آیا امتیازهای اردوی انتخابی در انتخاب نفرات برتر لحاظ میشود یا اینکه این اردو بهصورت سوری برگزار خواهد شد؟ گفتند ما امتیازات اردوی انتخابی را برای راهیابی نفرات برتر به مسابقات، لحاظ خواهیم کرد و به صورت انفرادی به قاریان راه یافته به اردو امتیاز میدهیم. بنده هم پذیرفتم و در همه بخشها که شامل 5 دقیقهای، 10 دقیقهای و 20 دقیقهای بود، رتبه اول را کسب کردم و فقط در یکی از آنها دوم شدم که در همان اردوی انتخابی، به لطف خدا انتخاب شدم.
- به طور کلی، نظر شما درباره سیر انتخاب قاریان بدین صورت، مثبت است؟
به نظرم، هر چه تعداد مسابقات و مفاد آزمون گسترده شود، قاعدتاً آن آزمون، دقیقتر خواهد بود؛ یعنی کسی که در پنج خط، رتبه اول را کسب کند با کسی که در سه صفحه رتبه بگیرد، متفاوت است. یا نه؛ بهتر است اینطور بگویم، فردی که در یک مسابقه امتیار میگیرد با فردی که در چند مسابقه مورد ارزیابی قرار میگیرد، یقیناً متفاوت است.
- حالا فرض بگیریم، اگر شما در مسابقات کشوری به عنوان نفر اول انتخاب میشدید و در اردوی انتخابی امتیازی لازم را به دست نمیآوردید، ناراحت نمیشدید؟
شاید ناراحت میشدم. همانطوری که در مسابقات، این اتفاق برایم افتاد. من در نیمه نهایی مسابقات کشوری سال 95 دوم شدم، یک دفعه در فینال به رتبه ششم رسیدم. خب، طبیعی بود که ناراحت شوم. مسابقات، چند مرحلهای است و امتیازات و رتبهها در هر مرحله گاهی جابهجا میشود و این اقتضای مسابقات است. همان سال در مرحله اول، دوازدهم شدم و دور بعد، دوم شدم و باز به رتبه ششم رسیدم و همینطور مراحل را با اوج و کاهش امتیاز پشت سر گذاشتم. وقتی در اردوی انتخابی از سوی هیات داوران، انتخاب شدم، به همه دوستان دیگر پیام دادم و حلالیت گرفتم امّا بالاخره آئیننامه مسابقات بدین شکل بود که قاری در اردوی انتخابی مشخص شود و به من ربطی نداشت.
- شما در سی و چهارمین دوره مسابقات بینالمللی رقیب جدی و سرسختی نداشتید و این موضوع از اقبال و شانس خوب شما بود. نظر شما چیست؟
امسال برای سید مصطفی حسینی، رقیب سختی چون علیرضا رضایی وجود داشت امّا سال قبل، شاید دو یا سه قاری بهعنوان رقیب من در مسابقات حضور داشتند که خیلیام سخت نبودند که این موضوع نوعی تقدیر و خواست خداوند بود که مسابقات بدین شکل رقم بخورد.
- مسابقات بینالمللی جمهوری اسلامی ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
من هنوز به مسابقات کشورهای دیگر نرفتهام امّا آنچه از گوشه و کنار شنیدهام، مسابقات ایران از جهاتی، قوی است و این غیر قابل انکار است امّا ضعفهای متعددی در مسابقات ایران هم دیده میشود. در بحث برگزاری اشکالات زیادی وجود دارد. در دورهای که خودم حضور داشتم، بینظمی زیاد بود؛ در بخش هیات داوران و مسائل فنی، خیلی قوی و بی نقص هستیم امّا در بخش اطلاعرسانی و تبلیغات، ضعیف عمل میکنند؛ من بارها گفتم، چرا نباید همه ظرفیت رسانه ملی در اختیار مسابقات قرار گیرد؟ چرا بهطور مثال، شبکه یک، نباید مسابقات را پوشش دهد؟ من وقتی میخواستم وارد صحن مسابقات شوم از درب ورودی مصلای امام خمینی(ره)، راهم نمیدادند، چونکه من را نمیشناختند. حتی برایم، کارت مسابقات صادر نشده بود و افرادی که در کمیته تشریفات حضور داشتند، من را نمیشناختند. فرض کنید، تیم ملی ایران با کشور دیگری در استادیوم آزادی بازی دارد و بازیکنان تیم ملی ما را به داخل استادیوم راه ندهند! آیا تعجب برانگیز نیست؟ امّا واقعاً من را به داخل مصلا راه ندادند.
قرآن به شدت مهجور است. دوستانی که به مسابقات مالزی رفته بودند، میگفتند، فردای روزی که رتبهها را اعلام کردند در خیابانهای مالزی که راه میرفتیم، مردم و مغازهداران از آنها استقبال بینظیری میکردند و به آنها اجناس رایگان میدادند؛ فروشندهها و راننده تاکسیها آنها را می شناختند، امّا در ایران، مردم که اصلاً شناختی ندارند، حتی مسئولان و دستاندرکاران نیز قهرمانان قرآنی کشورشان را نمیشناسند.
- این وضعیت از کجا نشأت میگیرد؟
این مشکل از ضعف تبلیغات است. دلیلم هم این است که مردم، ورزشکاران را میشناسند چون در رسانهها مطرح میشوند امّا قهرمانان قرآنی دیده نمیشوند و همین دیده نشدن، سبب شده، مردم هم آنها را نشناسند. به خاطر دارم، چند روز پس از اینکه اول شدم، هنوز برخی از مسئولان فرهنگی کشورمان نمیدانستند که من اول شدم.
- کسب مقام اول مسابقات بینالمللی قرآن برای شما چه آوردهای داشت؟ آیا تحوّلی در روند زندگی شما بوجود آورد؟
من معتقدم، مسئولان باید همانطور که از قهرمانان ورزشی در صحن مسابقات تقدیر میکنند همانطور هم قهرمانان قرآنی را مورد حمایت قرار دهند. مسابقات، برایم تحول آنچنانی نداشته است و خدا را شاکرم که محافل و برنامههایی که از پیش از مسابقات داشتم، کماکان دارم.
در خصوص مسابقات دو موضوع وجود دارد که باید مورد توجه قرار گیرد، یکی اینکه قاری پس از کسب مقام، به تمرین خود ادامه دهد و در اوج بماند و از طرفی هم مسئولان نگاه حمایتی خود را از قاری بر ندارند. به طور نمونه من انتظار ندارم در همه برنامهها حضور داشته باشم، امّا انتظار دارم در محافل و برنامههایی که دستگاههای متولی برگزار میکنند، نام بنده هم در کنار دیگر دوستان به میان آید؛ امّا بارها پیش آمده که دوستان میگفتند، چرا در فلان برنامه نبودی و من از آن برنامه، بیاطلاع بودم. به طور مثال در محافلی که سازمان اوقاف در ماه مبارک رمضان برگزار میکند، از بنده دعوت نکردند و من دلیل آن را نمیدانم.
- یک رویهای در اعزام قاریان به خارج از کشور وجود دارد و طبق روال معمول، نفر اول مسابقات کشوری به مسابقات بینالمللی ایران راه پیدا میکند و نفرات دیگر به مسابقات بینالمللی کشورهای دیگر اعزام میشوند؟ آیا این روال، مورد پسند شما است؟
روال معمول در اعزام قاریان بدینگونه است که هر کسی در مسابقات کشوری اوقاف، جمع امتیازش از همه بالاتر باشد به مسابقات ایران راه مییابد و از نفر دوم به بعد، هر کسی که امتیاز صوت و لحن بیشتری داشته باشد به مسابقات مالزی میرود و نفرات بعدی به مسابقات کشورهای دیگر اعزام میشوند و دلیلی که برای آن مطرح میکنند این است که نفر اول مسابقات بینالمللی ایران، بالاترین سطح امتیاز را کسب کرده است، دیگر نیازی به حضور در مسابقات دیگر ندارد.
- پس از کسب مقام اول مسابقات ایران، بهفاصله چند روز پس از اتمام مسابقات، بهمحضر رهبر انقلاب رسیدید. از حال و هوای حسینیه امام خمینی(ره) برایمان بگوئید.
من در سال 1396 چند مرتبه خدمت مقام معظم رهبری رفتم. یکبار پس از مسابقات بینالمللی بود؛ یکبار هم ماه محرم و بار دیگر در مراسم ترتیلخوانی ماه رمضان خدمت حضرت آقا رسیدم. بعد از مسابقات که خدمتشان رفتم، ایشان فرموندند: «تلاوتت خیلی پیشرفت کرده است». به ایشان گفتم، شما عبدالفتاح را توصیه کرده بودید امّا عبدالفتاح به دلیل معنامحوری و بُعد فنی تلاوتش، خیلی مقبولیت عمومی ندارد، حضرت آقا فرمودند: «شما هر آنچه صلاح است انجام بدهید و به مسائل دیگرش کاری نداشته باشید.» . بار دیگر، ماه محرّم برای تلاوت رفتم امّا این سری، عبدالفتاح نخواندم و سبک دیگری را تلاوت کردم و حضرت آقا فرمودند: «خیلی خوب بود». پس از مسابقات هم ایشان، زحمت کشیدند و یک انگشتر، سجاده و چفیهای به رسم یادبود به من هدیه دادند.
- در مراسمهای مختلف، ابتهالخوانی کردهاید و اتفاقاً اجرای شما مورد استقبال نیز قرار گرفت. بفرمائید، ابتهالخوانی را از کجا شروع کردید؟
سال 93 در مسابقات کشوری در رشته ابتهال شرکت کردم و بار اول، ششم شدم و سال دوم، مقام دوم را کسب کردم و سال سوم به مقام اول رسیدم. احساس میکنم ابتهال چون یک کار حسی، موسیقیائی، صوتی و معنایی است مورد استقبال مردم قرار میگیرد و بازخورد خوبی در میان آنان دارد.
- آیا همه قاریان، استعداد ابتهالخوانی دارند؟
بسیاری از قاریان، روحیه گرایش به ابتهالخوانی را ندارند و یا شاید آن را درونشان، پرورش ندادند امّا من، علاقهمند شدم و زمانی که قطعه حب الحسین (ع) را اجرا میکنم، وقتی که بازخورد آن را از مردم دریافت میکنم، بسیار خوشحال میشوم.
- از شما تشکر میکنم که این فرصت را در اختیار ما قرار دادید. اگر توصیه و یا مطلبی است، بفرمائید.
از مردم عزیز کشورمان میخواهم، بنده را دعا کنند تا در این مسیر موفق و سربلند شوم، چون هنوز در ابتدای مسیر قرار دارم و تا نقطه مطلوب، فاصله زیادی دارم امّا نکتهای را به عنوان توصیه عرض میکنم؛ جلسات و محافل قرآنی کمرنگ شدهاند؛ به نظر میآید باید مردم و مسئولان همت بیشتری کنند تا این جلسات، رونق بیشتری بگیرند.