ساعت 8صبح پنجشنبه، زمانی بود که از سوی دادگاه برای برگزاری جلسه محاکمه علیاصغر، قاتل بیرحم ندا تعیین شده بود. داوود علیزاده، پدر ندا از ساعتی قبل در دادگاه حاضر شده بود تا شاید اینبار جلسه محاکمه قاتل دختر خردسالش برگزار شود. او در گفتوگو با همشهری میگوید: از آنجا که همسرم مریض بود و از طرفی احتمال میدادیم شاید این بار هم قاتل بهخاطر بیماری در جلسه محاکمه حاضر نشود، خودم بهتنهایی راهی شدم.
حدود ساعت 8:20 بود که قاتل را با دستبند و پابند آوردند. وقتی دیدمش، خون جلوی چشمانم را گرفته بود و دلم میخواست با دستان خودم خفهاش کنم اما به دادگاه قول داده بودم که خودم را کنترل کنم. از همان زمانی که او وارد دادگاه شد سرش پایین بود و حتی به اطراف هم نگاه نمیکرد.
با حضور قاتل، جلسه محاکمه آغاز شد و نماینده دادستان به بیان کیفرخواست پرداخت. براساس کیفرخواست، علیاصغر 41ساله، متاهل و دارای 3فرزند، متهم است که شامگاه 7فروردین امسال، زمانی که ندا 6ساله زنبیل نان در دست، از نانوایی به خانهشان برمیگشت او را به بهانه دادن غذا به حیاط خانهاش که در آنجا میوهفروشی میکرد، کشانده و مورد آزار و اذیت قرار داده است. پس از آن نیز وقتی از زبان دختربچه شنیده که ماجرا را به خانوادهاش میگوید، از ترس لو رفتن او را خفه کرده و جسد بیجان دختربچه را داخل کیسه سیبزمینی قرار داده و در خیابان رها کرده است.
علیاصغر وقتی برای دفاع از خود در جایگاه قرار گرفت، همه اتهاماتش را پذیرفت. قاضی از او درباره جنایت پرسید و او هر آنچه قبلا توضیح داده بود را بار دیگر بر زبان آورد. متهم در پاسخ به این سؤال که جسد را با کمک چهکسی از خانه خارج کردی؟ جواب داد: خودم تنهایی بردمش. آن شب خیابان خلوت بود؛ برای همین از کسی کمک نگرفتم و خودم تنهایی جسد را از خانه بیرون بردم و در خیابان رها کردم و اینکه گفته شده من برای انتقال جسد همدست داشتم و از یکی از آشنایان کمک گرفتم، دروغ است. او در آخرین دفاع نیز گفت: پشیمانم و هیچ دفاعی ندارم.
به گفته پدر ندا، قاتل در جلسه پنجشنبه حرف تازهای نزد و حتی یکبار هم به من نگاه نکرد. من وقتی در جایگاه قرار گرفتم برای او درخواست قصاص کردم و از دادگاه خواستم درباره آزار و اذیت دخترم هم او را به مجازات قانونیاش برساند اما چون همسرم حضور نداشت، قرار شد در جلسه بعدی او نیز حاضر شود و درخواستش را از دادگاه بیان کند.