به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش جدید منتشر شده از شرکت تحقیقات انرژی اورورا (Aurora Energy Research) بر مبنای بازار انرژی در بریتانیا، توسعه فناوریهای سبز مانند وسایل نقلیه الکتریکی و انرژیهای پاک و تجدیدپذیر، نیازهای سوخت فسیلی را کاهش خواهد داد به طوری که درآمدهای تجمیعی از این منابع انرژی آلاینده، از سال 2018 تا 2040 حدود 21 تریلیون دلار کمتر خواهد شد.
"ریچارد هاوارد" سرپرست این تحقیق میگوید: تجزیه و تحلیل جدید ما اشاره به آینده انرژی الکتریکی، دیجیتالی کردن و فناوریهای جدید دارد که طی آن شاهد توسعه و افزایش وسایل نقلیه برقی و بهبود مستمر در بازده سوخت خواهیم بود.
چشمانداز کلی توسعه و فراگیر شدن خودروهای برقی در دنیا موجب خواهد شد که مصرف سوختهای فسیلی نهایتا تا اواسط دهه 2020 میلادی به همین منوال ادامه پیدا کند، اما این مسئله طی گذر زمان موجب کاهش تقاضای نفت و کاهش قیمت نفت تا سال 2040 به کمتر از نصف میزان فعلی میشود.
عرضه 540 میلیون وسیله نقلیه برقی تا سال 2040 همراه با پیشرفت در بهرهوری سوخت، تقاضای نفت را به مرور کم خواهد کرد و درآمدهای نفتی را حدود 19 تریلیون دلار کاهش خواهد داد. با این کاهش تقاضا در دهه 2030، قیمت نفت میتواند به 32 دلار برای هر بشکه در سال 2040 کاهش یابد.
- گاز برنده است
با این حال، یک سوخت فسیلی به عنوان برنده ظاهر خواهد شد و آن گاز خواهد بود؛ زیرا انرژیهای تجدیدپذیر را در تولید انرژی یاری میکند و به عنوان جایگزینی برای نفت در بخش پتروشیمی عمل میکند.
این گزارش پیشبینی میکند که تقاضای گاز در طولانیمدت، معادل 15 درصد نسبت به رقم کنونی افزایش خواهد یافت.
هاوارد افزود: گاز و برق در آینده به طور جدی به منابع انرژی مهم تبدیل خواهند شد، در حالی که تغییر در تولید انرژی از زغالسنگ در بسیاری از کشورها منجر به فروپاشی تقاضا و قیمت زغالسنگ خواهد شد.
پیشبینی میشود که قیمت زغالسنگ تا سال 2040 از حدود 90 دلار در ازای هر تن، به حدود 28 دلار برای هر تن کاهش یابد. قیمتی که تنها برای پوشش هزینههای تولید و حمل و نقل کافی خواهد بود.
پیشرفتهای تکنولوژیکی و مشارکت مصرفکنندگان احتمالا از توافقنامه پاریس در کاهش انتشار آلایندههای کربن موثرتر خواهد بود. این گزارش پیشبینی میکند که این تغییرات منجر به کاهش انتشار کلی آلاینده گاز CO2 از سوخت، تقریبا به میزان 25 درصد کمتر از رقم کنونی خواهد بود.
این گزارش به دولتها توصیه میکند تا سیاستهای اقلیمی خود را در راستای ارتقای نوآوریهای تکنولوژیک و تعامل با مصرفکنندگان تا حد زیادی به عنوان اهداف کاهش انتشار کربن در نظر بگیرند. در عین حال، عمدهفروشان نفت و تامینکنندگان برق نیز باید به این نکته توجه داشته باشند.
همانطور که پروفسور "دیتر هلم" در کتاب خود که الهامبخش این تحقیق بوده است، میگوید؛ شرکتهای نفتی و تاسیسات انرژی باید مدلهای کسب و کار موجود خود را تطبیق دهند یا کنار بکشند. کشورهای صادرکننده نفت، به ویژه در خاورمیانه، تحت تأثیر منفی قرار خواهند گرفت، در حالی که ایالات متحده و کشورهای اروپایی که در فناوریهای جدید سرمایهگذاری کردهاند، میتوانند این بازی ژئوپولیتیک را رهبری کنند.