امروزه اغلب شهرهای جهان، بهویژه شهرهای بزرگ، به دنبال دستیابی به ابزاری برای کنترل این آلودگیها هستند. یکی از این ابزار، دریافت مالیات سبز از مولدان آلودگیها با هدف حفاظت از منابع طبیعی و کاهش آلودگیهای زیستمحیطیاست. مالیاتهای محیطزیستی، بر این اصل استوارند که هر کس به نسبت سهمی که در آلودهسازی محیط دارد، مالیات پرداخت کند؛ یعنی هزینه صرفشده در کاهش خسارات ناشی از آلودگی را متقبل شود.
در ایران بهدلیل وجود منابع عظیم نفتی، رشد محصولات پلیمری روزبهروز بیشتر میشود، بهطوری که ایران در تولید و مصرف ظروف پلاستیکی جزو 10کشور اول جهان است و این در حالی است که هیچ قانون شفافی برای کاهش تولید و بازیافت این محصول وجود ندارد.
استفاده گسترده مردم از بطریهای آب معدنی، نوشیدن نوشابهها و آبمیوهها در لیوانهای پلاستیکی، قراردادن خریدهای روزانه در پلاستیک و... علاوه بر اینکه بر سلامت مردم اثرسوء دارد و بیماریهایی همچون سرطان، دیابت و اوتیسم به بار میآورد، مشکلات زیستمحیطی فراوانی هم دارد. ظروف پلاستیکی عمری بین 300 تا 500سال دارند و غیرقابل بازگشت به چرخه طبیعت هستند اما این محصول بهوفور در ایران، تولید و مصرف میشود و چون تولیدکننده هزینهای برای بازیافت آن پرداخت نمیکند تولید روزبهروز افزایش مییابد.
- حمایت مجلس از تولیدکننده
بسیاری از کارشناسان، دریافت مالیات سبز را مانعی در برابر ایجاد آلودگی و باعث افزایش رفاه اجتماعی میدانند.صدرالدین علیپور ـ رئیس ستاد محیطزیست شهرداری تهران ـ در اینباره به همشهری میگوید: «اساسا هر تولیدکنندهای باید مسئولیت تولیدات خود را از ابتدا تا انتها به عهده بگیرد؛ یعنی از وقتی محصولی تولید میشود تا زمانی که دوباره به چرخه طبیعت بازگردد، فرد تولیدکننده در قبال آن مسئول است و باید آلودگی یا خساراتی را که به محیطزیست وارد میکند جبران کند.
بهعنوان مثال شرکت خودروساز در قبال میزان آلودگیای که خودروی تولیدیاش به محیطزیست وارد میکند باید مالیات بدهد تا صرف حفظ محیطزیست و جبران خسارات وارده شود. این قانونیاست که در بیشتر کشورهای توسعهیافته وجود دارد. در بحث پسماندها هم همینطور است؛ صنایع تولیدکننده یا مصرفکننده محصولات پلیمری باید مسئولیت بازیافت محصول خود را بهعهده بگیرند؛ درحالیکه در ایران این قانون وجود ندارد».
او با اشاره به موافقتنکردن مجلس با لایحه اخذ مالیات برای بازیافت میگوید: «لایحهای به مجلس برده شد مبنی بر اینکه تولیدکننده برای بازیافت محصول خود، مالیات پرداخت کند اما این لایحه در کمیسیونها مورد موافقت قرار نگرفت و توضیح اعضای مجلس هم این بود که در شرایط اقتصادی کنونی نباید به تولیدکننده فشار وارد کنیم».
علیپور در پاسخ به این پرسش که «پس خسارات وارده به محیطزیست چه میشود؟» میگوید: «ما بهعنوان افراد محیطزیستی، این موضوع را نپذیرفتیم اما این را هم میدانیم که محیطزیست، مولفهایاست که همه عوامل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... باید درست کار کنند تا خروجی آن نیز خوب باشد.
یکی از پارامترهای توسعهیافتگی جوامع، محیطزیست خوب است. شهری مانند استکهلم قوانین کارآمدی برای بازیافت پسماند دارد. این شهر برای جمعآوری و بازیافت پسماند از شهروندان خود مالیات دریافت میکند و این امر موجب شده که شهروندان آموزش ببینند تا زباله کمتری تولید کنند. وقتی زباله کمتر تولید شود هزینه بازیافت هم کمتر میشود و این به نفع مردم شهر است».
او با اشاره به اینکه در مباحث محیطزیستی قانون داریم اما اجرا نمیکنیم، میگوید: «ما دوباره این لایحه را پیگیری خواهیم کرد و بهشدت از آن دفاع میکنیم؛ اگرچه گاهی متهم میشویم که جلوی تولید ایستادهایم».
- محصولات پلیمری را گران کنید
محصولات پلیمری و بهویژه ظروف یکبارمصرف به مرور زمان و کمکم وارد زندگی مردم شدند اما حالا این مسئله به مرحله بحران رسیده است؛ به طوری که در ایام مذهبی، حدود 50برابر روزهای عادی، از آنها استفاده میشود.
حسین عبیری گلپایگانی ـ یکی از کارشناسان محیطزیست ـ در گفتوگو با همشهری میگوید: «سال86 آماری ارائه شد مبنی بر اینکه حدود 570هزار تن مواد پلاستیکی از طریق کارخانههای پتروشیمی تولید میشود و در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرد؛ از سوی دیگر سالانه نزدیک به 30میلیارد کیسه نایلکسی در طبیعت رها میشود. دردآورتر اینکه در روزهایی که مراسم مذهبی برگزار میشود استفاده از ظروف یکبارمصرف به حدود 50برابر روزهای عادی میرسد که این امر نهتنها محیطزیست را به خطر میاندازد بلکه هزینه هنگفتی برای بازیافت این محصولات صرف میشود».
او به بحرانیبودن مسئله ورود پلاستیک به محیطزیست اشاره میکند و میگوید: «هماکنون ما از بعضی از کارخانجات آلاینده، جرایم زیستمحیطی دریافت میکنیم اما آیا واقعا این جرایم دریافتی، صرف محیطزیست و جبران آلودگیهای آن میشود؟».
او با تأکید بر اینکه باید حتما از کارخانجات و شرکتهای صنعتی و خدماتی که تولیدکننده محصولات تجدیدناپذیر هستند و به محیطزیست آسیب وارد میکنند مالیات گرفته شود، میگوید: «بهعنوان مثال وقتی کارخانجات تولید نوشابه از بطریهای پلاستیکی استفاده میکنند باید هزینه ورود این بطریها به محیطزیست را بدهند و این هزینه برای حفظ محیطزیست خرج شود.
من علاوه بر اینکه موافق طرح اخذ مالیات سبز از شرکتهای تولیدکننده محصولات پلاستیکی هستم، موافق گرانشدن این محصولات هم هستم. به عقیده بنده این محصولات باید به قدری گران باشد که مردم ترجیح بدهند از محصولات دائمی مثل ظروف دائمی یا پارچه برای بستهبندیها استفاده کنند».
این فعال محیطزیستی در ادامه میگوید: «در مورد کیسههای نایلکسی باید بگویم اگر روزانه هر مغازهدار 4کیسه به مشتری بدهد روزانه 80میلیون و سالانه حدود 30میلیارد کیسه نایلکسی در ایران مصرف میشود».
عبیری گلپایگانی با اشاره به اینکه ما بیش از 5برابر استانداردهای جهانی زباله تولید میکنیم، ادامه میدهد: «ما هر روز به جای یک واحد 200گرمی مواد بازیافتی که دوباره ارزش استفادهکردن را دارد، بیش از 5واحد 200گرمی مواد بازیافتی تولید میکنیم؛ حال در نظر بگیرید که ما روزانه باید سولههایی بسازیم و مواد مازاد بازیافتی خود را در این سولهها انبار کنیم؛
یعنی ما باید روزانه 4برابر مواد بازیافتی در انبار ذخیره کنیم. کجای کره زمین برای بازیافت ضایعات خود سوله میسازند و انبارداری میکنند؟ کشور سوئد بر زبالههای تجاری و خانگی مالیات وضع کرده و این امر موجب کاهش میزان زبالههای واردشده به طبیعت و افزایش بازیافت شده است.
فنلاند، به صورت مستمر مالیات بر ظروف نوشابه را گسترش داده و متقابلا ظروف قابل بازیافت را از مالیات معاف کرده است. این موضوع، کاهش زبالههای غیرقابل بازیافت را بهدنبال داشته است. کانادا هم کسبوکارهایی را که تولیدات آلاینده به بازار مصرف عرضه میکنند، مشمول مالیات کرده است».
- مالیات سبز نه، سیاه !
«اگر مالیات از صنایع تولیدکننده محصولات پلیمری گرفته شود و در ردیف درآمدهای دولت قرار گیرد مالیات گرفتهشده، مالیات سبز نیست بلکه سیاه است»؛ این را سیدتوحید صدرنژاد ـ دبیرکل اتحادیه صنایع بازیافت ایران ـ میگوید. او معتقد است که مالیات سبز زمانی معنا پیدا میکند که واحدهای آلاینده محیطزیستی جریمه شوند و این جریمه صرف اصلاح و رفع آسیبی که به محیطزیست وارد شده، بشود نه اینکه جزو منابع درآمدی دولت شود.او میگوید: «متأسفانه مدیریت در بحث بازیافت پسماند، مدیریت سلبیاست و نگاه زیستمحیطی ندارد».
صدرنژاد با اشاره به تولید روزانه 760تن پسماند پلیمری در شهر تهران میگوید: « از سال2006 در 64کشور دنیا هزینه بازیافت این محصولات از خود تولیدکننده گرفته میشود و در واقع طبق قانونی که وضع شده کسی که پسماندی تولید میکند در قبال آسیبی که به محیطزیست میزند مسئول است و باید هزینه این آسیب را پرداخت کند. موضوع مهم در این بخش این است که این هزینه باید به بازیافتکنندگان پرداخت شود؛ حال این بازیافتکننده میتواند همان شرکت تولیدکننده باشد یا بخشهای دیگر مانند شهرداریها و یا شرکتهای بازیافتی».
او به ماده12 آییننامه اجرایی قانون مدیریت پسماند اشاره میکند و میگوید: «طبق این ماده هزینه بازیافت 10قلم کالایی که به محیطزیست آسیب میزند باید از تولیدکننده گرفته شود و به کسی که بازیافت میکند پرداخت شود اما این ماده از قانون اجرایی نشد و یکی از دلایل هم این بود که مبلغ درنظرگرفتهشده به نیم در هزار ارزش کالا محدود شده بود؛ بهعنوان مثال تولیدکننده محصولی مانند پراید تنها 10هزار تومان برای خسارت محیطزیستی باید پرداخت میکرد.
متأسفانه اساسیترین مشکلی که در این حوزه وجود دارد این است که قانون مدیریت پسماند با نگاه دولتی و نه محیطزیستی نوشته شده است. هماکنون ما با سونامی زبالهگردها مواجه هستیم که ناکارآمدبودن سیاستهای مدیریتی در بحث پسماند را نشان میدهد. در این قانون، رژیم حاکم بر بازار و نوع مبادلات پسماند تعریف نشده؛ بنابراین پیشنهاد میشود که این دو اصل در قانون تعریف شود و مبادلات پسماند منحصرا با جایی انجام شود که امکان نظارت بر عملکرد آن وجود داشته باشد.
در این زمینه شهرداری تهران اقدامات ارزشمندی انجام داده است و بهزودی در پیمان پیمانکاران قید میشود که پسماند صرفا به واحدهای مجوزدار فروخته شود». دبیرکل اتحادیه صنایع بازیافت ایران در ادامه میگوید: «وقتی محصولات پلیمری بازیافت میشوند در واقع از مصرف بیرویه منابع نفتی جلوگیری میشود. جدای از این موضوع هزینههای بهداشتی و زیستمحیطی هم کاهش پیدا میکند».
صدرنژاد اضافه میکند: «کشورهایی در حفظ محیطزیست و اقتصاد سبز موفق خواهند بود که این صنعت را بهعنوان صنعتی استراتژیک قلمداد کنند؛ صنعتی که علاوه بر صیانت از حریم محیطزیست و منابع طبیعی، توانایی ایجاد ارزش افزوده چشمگیر دارد و تولید ناخالص داخلی را افزایش میدهد».
اساسا هر تولیدکنندهای باید مسئولیت تولیدات خود را از ابتدا تا انتها بهعهده بگیرد؛ یعنی از وقتی محصولی تولید میشود تا زمانی که دوباره به چرخه طبیعت بازگردد، فرد تولیدکننده در قبال آن مسئول است و باید آلودگی یا خساراتی را که به محیطزیست وارد میکند جبران کند