این نظرات که از سوی آقایان محمود احمدینژاد، سعید جلیلی و علیاکبر ولایتی ابراز شده است قبل از آنکه یک وجهه تخصصی داشته باشد، به یک مسئله سیاسی تبدیل شده است. در این رابطه لازم است چند موضوع را درنظر بگیرم:
1- گفته میشود مذاکرات شفاف نبوده است یا نسخه فارسی آن موجود نیست. این یک ادعای عجیب است؛ چراکه اگر مذاکرات شفاف نبوده است چرا چند دوره به تعویق افتاده و مذاکرهکنندگان مستقیم با دولت مرکزی در تهران در تماس بودند؟ میدانیم که نهادهای ناظر بر مذاکرات هستهای خصوصا شورایعالی امنیت ملی از تصمیمات گرفته شده در مذاکرات سطر به سطر آگاه بودهاند.
همچنین آنچه در مجلس در کمیسیون ویژه برجام به ریاست آقای زاکانی صورت گرفت و در آنجا بحثهایی شد هم نشانهای از این است که نمایندگان مجلس از تصمیمات گرفته شده بعد از نهایی شدن برجام آگاه بودهاند. نهایتا اطلاعیه 12مادهای مقام معظم رهبری درخصوص شروط و ملاحظاتی که ایشان برای برجام درنظر گرفته بودند هم نشان میدهد که موضوع هماهنگ شده بوده است. اگر گلایهای باشد از سوی مردم و روزنامهنگارهاست که آگاهی لازم را نداشتهاند که البته این مسئله هم چندان موضوعیت ندارد؛ چراکه نگارنده بهعنوان یک تحلیلگر که موضوعات را رصد میکرده معتقدم دسترسی به تصمیمات گرفته شده در برجام وجود داشته است.
2- یک اصل در مذاکرات سیاسی وجود دارد که لازم نیست جزء به جزء آن رسانهای شود. مذاکرات سیاسی قبل از آنکه به چارچوب مشخصی برسد است لازم نیست اطلاعرسانی شود و باید کاملا محرمانه باشد. اصل اساسی در مذاکرات این است که پشت پرده باشد و درصورت لزوم با دولت مرکزی هماهنگیهایی صورت بگیرد. اصل این است که مذاکرات سری باشد و بعد از توافق به اطلاع همه برسد. پس در جریان مذاکرات لازم نبوده است سطر به سطر توافقها به اطلاع همه برسد؛ چراکه اینگونه عمل نمیشود و در غیراین صورت اصلا مذاکرات سیاسی معنا نمیدهد.
3- برخی تحلیلگران در این میان معتقدند که این یک تاکتیک است که گروهی در ایران موضع رادیکال بگیرند تا گروه مذاکرهکننده دست بازتری برای امتیاز گرفتن یا الزام طرف مقابل به اجرای تعهداتش داشته باشد. نگارنده با این نظر موافق نیست؛ چراکه این مسئله در کشور ما خیلی حساب شده نیست.
در این شرایط طرف مقابل چنین برداشتی میکند که در داخل کشور گسست سیاسی ایجاد شده است و اجماعی بر سر موضوعات مهم وجود ندارد یا آنها چنین برداشتی میکنند که تیم مذاکره کننده اختیارات لازم را برای مذاکره ندارند. بنابراین اگر این روش یک تاکتیک هم باشد، تاکتیک درستی نیست.
4- مسئله دیگر مربوط به رعایت حفظ انسجام و منافع ملی است که همه باید در شرایط فعلی آن را در نظر بگیرند. اگر ما در این چانهزنیها یکپارچه عمل نکنیم اروپاییها و طرف مقابل چنین برداشتی میکنند که حاکمیت ایران با نظر مذاکرهکنندگان مخالفت دارد و در ادامه همان احساسی را که امروز همه در ایران نسبت به آمریکاییها دارند نسبت به ما خواهند داشت.
ما معتقدیم که آمریکاییها پای امضایشان نمیایستند. امروز هم با گسست ملی و چند صدایی آنها چنین برداشتی نسبت به ما خواهند داشت که ما نیز پای حرفمان نمیایستیم. ما لازم است با چاقوی تیز و حربه برنده جلو رویم و حرفمان را به کرسی بنشانیم.
5- مسئله دیگر مربوط به مذاکرات دوران خود آقای جلیلی است. بد نیست که امروز که به مذاکرهکنندگان برجام نقد میشود به مذاکرهکنندگان آن دوران هم نقدی زده شود. ایشان حدود 7سال کشور را معطل نگه داشته بود. ایشان حرف خود را در کشور خود نمیتوانست تبیین کند، پس چطور میتواند به طرفهای مقابل مذاکرات هستهای حرف ایران را منتقل کند؟
او در دوران مسئولیتش فقط در حال انتقال پیام ایران بود. ایشان میتواند یک رزومه کاری شبیه دیپلماسی عمومی آقای ظریف در رسانههای آمریکایی و اروپایی برای مردم مثال بزند؟ ایشان توانست در داخل کشور و فضای سیاسی داخلی به تصمیمسازی درستی برسد؟ دیپلماسی انسان هوشمند و خلاق میخواهد نه رفتارهای مکانیکی.
اما رفتارهای آقای ولایتی در این میان قابل درک نیست. او قبل از آقای روحانی خود برای مذاکرات هستهای زمینهچینی کرده است. رفتارهای خلاف منافع ملی آقای ولایتی برای ما غیرقابل توجیه است. یک موضوع دیگر هم این مسئله است که میگویند آقایان جلیلی، احمدینژاد و ولایتی در یک جبههاند و حرفشان را یکی کردهاند. نگارنده معتقد است اگر این سه بتوانند با هم باشند و هماهنگ عمل کنند، ما باید جشن بگیریم.
6- یک نکته هم نباید مغفول واقع شود و آن اینکه حال که مسئله برجام به این آقایان رسیده است آنها مدعی دمکراسی شدهاند و میگویند باید تمامعیار عمل شود. ما از آزادی بیان و دمکراسی استقبال میکنیم منتهی میگوییم که این موضوع منحصر به برجام نباشد و در موضوعات دیگر هم تسری پیدا کند. با تمام این اوصاف، جای انتقاد از برجام امروز در کشور وجود دارد و همه میتوانند درخصوص آن راحت سخن بگویند و نظرات خود را تبیین کنند. ما هم نباید راه انتقاد را ببندیم.