داشتن بدنی فربه و چاق، کرک پشت لب، ابروهایی کمانی و پرپشت و به هم پیوسته از ویژگیهای مشترک عکسهای زیبارویان دوره قاجار است که دیدن آن تعجب و حیرت را در چهره امروزیها پدید میآورد.
حقیقت این است که تا همین 80 سال پیش داشتن این ویژگیها یا مثلاً داشتن شکمی بزرگ و برآمده در مردان، آنها را در زمره زیبارویان جا میداد و مدت زمان کوتاهی از تغییر این معیارها میگذرد. دلایل زیادی از سالهای ابتدایی 1300 به مدت 10سال به این تغییرات دامن زدند؛ تغییراتی که همزمان در سالهای 1920 تا 1930 میلادی در همه دنیا در حال رخ دادن بود و پایش به کوچههای تهران و بهخصوص خیابان لالهزار هم باز شد.
شواهد نشان میدهد زیباییشناسی در دوره قاجار با دورههای قبل از خود تفاوتهایی دارد. در دوره ناصرالدین شاه خط پشت لب زنان نشانه محبوبی از زیبایی زنانه بود. «منظر محمدی» در مقاله «چرخش زیبایی در دوره قاجار» در اینباره مینویسد: «زنان اگر خط پشت لب نداشتند هنگام آرایش برای خود نقاشی میکردند و این رسم به چشم سیاحان اروپایی بسیار حیرتآور بود.»
مد و معیاری که از دربار قاجار شروع شد و در جامعه هم رواج پیدا کرد. طوری که فربه بودن را نشانهای از سلامت و تندرستی میدانستند. ناصرالدین شاه در روزنامه خاطراتش از دیدار با دخترش، زهرا خانم افتخارالدوله مینویسد: «افتخارالدوله را دیدم؛ ماشاءالله شاهزاده جوان و چاق و خوب است.» هرچند در دربار قاجار معیارهای زیبایی اینگونه تعریف شده بود اما در همین دوران وقتی درباریان و اشراف به سفرهای فرنگ میرفتند از زیبایی فرنگیها در سفرنامههای خود تعریف و تمجید میکردند؛ انگار در رودربایستی با آنچه در جامعه به نوعی مد بوده گرفتار شدهاند.
- همه چیز زیر سر کارت پستالهای فرنگی بود
مسافران فرنگ یادگاریهای زیادی با خود به ایران میآوردند؛ از جمله کارت پستالهایی که روی آن انسانها با تیپ و ظاهری متفاوت به چشم میخوردند. کمکم استفاده از این کارت پستالها در میان عامه مردم هم رواج پیدا کرد.
طوری که در آگهیهای روزنامههای سالهای بعد از 1280 مغازههای لالهزار مثل «مطبعه فاروس»، «مغازه نوبهار» و «مغازه گلستان» آگهیهایی برای فروش کارت پستالها با قیمت پایین به چشم میخورد. عکس و تصویر، نخستین آشناییهای شهروندان تهرانی با مد غرب را رقم زد. همزمان رسانههایی مثل عالم نسوان، شکوفه و... سالهای 1290 تا 1300 عکسهایی از آخرین مد روز چاپ میکردند. مغازهها و خیاطخانههای لالهزار محلی بودند که شهروندان میتوانستند در آن جدیدترین ژورنالهای مد اروپا را خریداری کنند و با توجه به آن ظاهر و لباس خود را بیارایند.
محمدی مینویسد: «این مجلهها مد، اندام ایدهـ آل باریک و بلندی را عرضه میکردند که مد دهههای آغازین سده بیستم در اروپا بود و در ایران ایدهآلی نوین محسوب میشد.» سال 1318 دکتر «آقانیا» نخستین آگهیها در مورد لاغری را در مطبوعات به چاپ میرساند. محمدی میگوید: «در این گفتمان تبلیغی سعی بر این بود که چنین ایدهآلهایی جایگزین ایدهآلهای پیشین شود. این آگهی تصویرسازی این دو زن چاق و لاغر را برای مقایسه عرضه میکند که ملبس به پوشاک غربی هستند و مشخصاً با شیوه تصویرسازی مد دهههای آغازین سده بیستم در مجلهها مد غربی ترسیم شده است.»
«محسن میرزایی» در کتاب «230 سال تبلیغات بازرگانی در مطبوعات فارسی زبان» مینویسد: «آگهی دکتر آقانیا در مورد داروهای لاغری مبین تحول تازهای در طرز تفکر خانوادههای ایرانی است. حتی پس از سقوط قاجاریه در دوران حکومت کودتا، زنان چاق بیشتر مورد پسند بودند و دختران لاغر شانس کمتری برای ازدواج داشتند.
اما لاغری که بر مبنای حفظ سلامت در جهان غرب متداول شده بود تا دهه 1330 نیز در ایران جا نیفتاده بود. در آن سالها با ظهور یک مانکن لاغر فرانسوی به نام توئیگی تب لاغر شدن بالا گرفت و پس از آن چاق بودن هرگز مد نشد. این مسئله در مورد مردان نیز که در دهههای قبل به شکمهای بزرگ خود مینازیدند اتفاق افتاد و بزرگی شکم که نوعی تشخص به شمار میآمد رفته رفته به دست فراموشی سپرده شد. آگاهی بهداشتی عموم مردم در این تغییر فرهنگ نقش مؤثری داشت.»
- تبلیغات شرکت ژیلت
«مرد فُکلی» تعبیری است که در ادبیات مشروطه به مردان ریش تراشیده و تعلیمی به دست میگفتند و صفتهای تحقیرآمیزی برای آن به کار میبردند. اما تبلیغات شرکتهای تیغ اصلاح و بعد از آن کرمهای نرمکننده و... ابتدا در اروپا و بعد از آن به واسطه ژورنالهای مد به ایران راه یافت و کار خود را کرد. آگهیهایی که در آن کرمهای نرمکننده بعد از اصلاح تبلیغ میشوند و نرمی و لطافت پوست، هم برای آقایان و هم برای خانمها به دغدغهای آلامد تبدیل میشود.
فیلمهای سینمایی هم کمکم پا به عرصه گذاشتند و با جریان تغییر مد همراه شدند. محمدی مینویسد: «در فیلم «دختر لر» قهرمان زن مثلاً دختری روستایی است. اما زن شهری خوشچهرهای است که آرایش و مدل مویی غربی دارد و تا حد ممکن شبیه به هنرپیشههای سینمای معاصر خود در غرب یعنی سینمای دهه 1920 اروپا و آمریکا گریم شده است.»
نمایش فیلمهای خارجی در ایران روی ظاهر مردان ایرانی هم تأثیر خود را میگذاشت و عکسهای مد فراوانی از این بازیگران خوشلباس هم در این سالها در ایران به نمایش درآمد. سینما به قدری در ترویج مد در تهران مؤثر بود که عدهای به سینما میرفتند تا علاوه بر تماشای فیلم از جدیدترین مدهای لباس هنرپیشهها الگوبرداری کنند و برای خود لباس بدوزند. مطبوعات حداقل در 3دهه نخست آغاز این موج رویهای دوگانه داشتند و برخی از آنها که نگاهی متجدد داشتند در ارائه جدیدترین مدها پیشگام بودند. در کنار آن برخی از مجلهها و نشریهها دور از این تبلیغات حرکت میکردند.
محمدی مینویسد: «نشریه عالم نسوان در هر شماره مقالهای با نام طرز لباس و نشریه جهان زنان هم مقالهای به نام مدهای تازه داشت که لباس مناسب را بر حسب فصل سال و معرفی جدیدترین مدهای اروپایی و آمریکایی و جدیدترین پارچههای موجود در بازار معرفی میکرد.» همه اینها بهانههایی بودند برای اینکه شکل تازهای از مد در فرهنگ تهران و به تبعیت از آن در شهرهای دیگر جا بگیرد. ظاهری که امروز بهعنوان مد روز شناخته میشود معیاری است که تنها 100 سال از ورود آن میگذرد و کسی نمیداند صد سال بعد آیندگان چه قضاوتهایی نسبت به مد و چهره و ظاهر ما خواهند داشت و ما تا چه حد برای آنها عجیب و دور از ذهن خواهیم بود.