محمد سرابی: حمیدرضا استیلی از بازیکنان مشهور فوتبال ایران است که سال‌ها در تیم ملی بازی کرد و بار‌ها افتخار آفرید.

تصوير گل اول ايران بر تيم آمريكا در جام‌جهاني 1998 فرانسه كه با ضربه‌ي سر استيلي به‌دست آمد و شادي بعد از گل او كه با دست‌هاي باز در زمين مي‌دويد، هم‌چنان در خاطره‌ها زنده است.

استيلي در سال 1346 در تهران به دنيا آمده ، در گروه سني نوجوانان، جوانان، اميد و بزرگ‌سالان تيم ملي حضور داشته و در 82 بازي ملي رسمي، 15 گل براي تيم ملي فوتبال كشورمان زده است.

او از سال 63 در ترکيب اصلي پاس جاي گرفت و هشت سال بعد به پرسپوليس رفت. او که بار‌ها تجربه‌ي کار در فوتبال نوجوانان داشته است، امسال به‌عنوان مدير فني تيم ملي فوتبال اميد انتخاب شد.

در آغاز بازي‌هاي جام‌جهاني 2018 روسيه، 20سال بعد از دوره‌اي كه حميد استيلي فوتباليست‌خوش اخلاق ايران، خودش در تيم ملي بازي مي‌كرد و گل مي‌زد، با او به گفت‌وگو مي‌نشينيم.

  • وضعيت تيم اميد چه‌طور است؟

اردو‌هاي خوبي برگزار شده، سرمربي و کادر فني خوبي هم داريم که کنار آقاي کرانچار مشغول کارند.

  • به بچه‌هاي تيم اميد، اميدواريد؟

بله، اگر اميد نداشتم که اصلاً دنبال اين کار نمي‌آمدم. استعداد و توانايي‌هاي خيلي خوبي دارند و آقاي کرانچار هم از بهترين گزينه‌ها بود. بهترين بازيکنان هم انتخاب شده‌اند. ما تيم زير 21سال هستيم، اما الآن بازيكنان 15تا 18ساله هم در تيم مي‌بينيم. اين نشان از حضور بازيکنان خوب و با استعداد در فوتبال ايران دارد.

  • کلاً به اين نسل فوتباليست چه‌قدر اميدواريد؟

صددرصد، چون من توي قسمت پايه، خيلي با فوتباليست‌هاي جوان و نوجوان کار کرده‌ام. مثلاً چند سال پيش توي تيم راه‌آهن بازيکن‌هايي از نسل جديد را ديدم که بعداً به سطح عالي در فوتبال رسيدند. يعني بازيکن‌هايي را ديدم که از «تست» آمدند و شدند «ملي‌پوش». «ميلاد محمدي» و «مهرداد محمدي» دو برادر بودند که الآن يکي از آن‌ها در روسيه بازي مي‌کند و ديگري در سپاهان.

«علي علي‌پور» هم بود که آن موقع در اميد راه‌آهن بازي مي‌کرد و الآن به ليگ برتر رسيده يا «رامين رضاييان» که او را به تيم ملي بزرگ‌سالان داديم. الآن توي نوجوان‌هايي که فوتبال را به‌طور حرفه‌اي شروع مي‌کنند استعداد‌ها خيلي زياد است. بايد اول آن‌ها را پيدا کنيم، بعد آموزش‌دادن آن‌ها اهميت دارد؛ هم آموزش فني و هم آموزش اخلاقي.

  • آموزش اخلاقي؟

بله. يعني اين‌که از نظر رفتاري و اخلاقي چه‌طور زندگي کنند که بعد از يک سال از بين نروند. يکي از فوتباليست‌هاي موفق الآن مي‌گويد ما اگر فقط  دو ساعت در شبانه روز تمرين ‌کنيم، 22 ساعت باقي‌مانده باز هم در اختيار فوتبال هستيم. بازيکن‌هاي حرفه‌اي ساعت 10 شب را نمي‌بينند؛ ساعت 9 مي‌خوابند.

  • يعني ممکن است کسي وارد ورزش حرفه‌اي شود و فقط يک سال باقي بماند؟

فوتباليست‌ها از نوجواني تمرين را شروع مي‌کنند و در ابتداي جواني وارد بازي‌هاي رسمي مي‌شوند. اگر نوجواناني استعداد و پشتکار داشته باشند ممکن است راهشان را به تيم‌هاي مطرح باز کنند. اين‌‌جا ديگر بايد مراقب زندگي حرفه‌اي خودشان باشند. هم اين‌که توي زمين با بقيه‌ي بازيکن‌ها و مربي و کادر فني چه‌طور رفتار کنند و هم اين‌که با مدير‌هاي تيم و باشگاه چه رابطه‌اي داشته باشند.

غير از اين هم بايد بدانند بيرون از زمين چه لباسي بپوشند، دنبال چه تفريح‌هايي بروند، چه دوست‌هايي داشته باشند، وقتشان را چه‌طور بگذرانند، با پولشان چه‌کار کنند. دوستان خوب مي‌توانند مراقب آدم باشند. بچه‌هايي که فوتبال را دنبال مي‌کنند مي‌دانند خيلي پيش آمده که بازيکني مي‌آيد، يک سال خيلي خوب است و سال ديگر اصلاً نمي‌تواند بازي کند. زندگي حرفه‌اي ورزشي و اخلاقي براي فوتباليست‌ها خيلي مهم است.

 

شادي پس از گل استيلي در بازي با آمريكا/ عكس: سايت فيفا

 

  • كمي به نوجواني خود شما برگرديم. نوجواني‌تان در كدام محله گذشت؟

من بچه‌ي نازي‌آباد هستم. فوتبال کم‌خرج‌ترين ورزش بوده و هست. ما با چهارتا آجر و يک توپ پلاستيکي توي کوچه و بعد هم توي زمين خاکي شروع کرديم.

البته الآن اوضاع به نسبت دوره‌‌ي ما فرق کرده. زمين‌هاي خاکي از بين رفته و شهرداري زمين‌هاي چمن مصنوعي ساخته است. اين زمين‌هاي چمن خوب هستند، ولي خب آن موقع ما هر‌وقت که مي‌خواستيم جمع مي‌شديم و مي‌رفتيم. الآن هروقت که مي‌خواهيم نمي‌توانيم به اين زمين‌ها برويم. الآن بايد زمين چمن مصنوعي را رزرو کنند يا اجاره کنند. ولي باز هم خوب است.

  • توي نازي‌آباد چند زمين خاکي داشتيد؟

ما توي چهارصددستگاه نازي‌آباد بوديم و سه تا زمين خاکي داشتيم. بچه‌هاي بزرگ توي زمين شماره‌ي يک باز مي‌کردند که از همه بهتر بود. آن‌هايي که كمي کوچک‌تر بودند توي زمين شماره‌ي دو. به ما هم که از همه کوچک‌تر بوديم زمين شماره‌ي سه مي‌رسيد که از همه بدتر بود!

 

پيراهن شماره‌ي 9 استيلي در جام‌جهاني 1998 فرانسه

 

  • يک نوجوان امروزي چه‌طور مي‌تواند وارد فوتبال حرفه‌اي شود؟ درست است که بعضي تيم ها از نوجوان‌ها پول مي‌گيرند تا آن‌ها را در تيم بازي بدهند؟

الآن واردشدن به فوتبال به‌خاطر همين مسائل مالي که پيش آمده، مقداري سخت شده است. خانواده‌ها هم به اين‌جا که مي‌رسد ديگر نمي‌توانند اين پول را تأمين کنند. براي خودم هم پيش آمده که يک بازيکن نوجوان را به تيمي معرفي کرده‌ام و بعد ديده‌ام که بيش‌تر دنبال اين بوده‌اند که اين بازيکن چه‌قدر مي‌تواند براي بازي‌کردن توي تيم پول بدهد نه اين‌که چه‌قدر استعداد دارد. همين هم باعث شده که بازي‌کردن براي تيم‌هاي پايه سخت باشد.

  • پس رسيدن به فوتبال حرفه‌اي براي نوجوانان ساده نيست؟

اگر بازيکني شانس بياورد و مربي خوب و دل‌سوزي پيدا كند، اتفاقاً سريع جلو مي‌رود و به محض اين‌که سنش مناسب بود تبديل به فوتباليست موفقي مي‌شود.

براي همين تيم اميد، ما خودمان يک فهرست داشتيم. من زنگ زدم و يک فهرست هم از مربي‌ها گرفتم. دنبال بازيکن‌هايي بوديم که شايد ديده نشده باشند. بعضي از باشگاه‌‌ها هم هستند که تيم بزرگ‌سال ندارند و اگر ديده نشوند نمي‌توانند رشد کنند. مثلاً تيمي مثل مقاومت تهران که من ديدم بين تيم‌هاي پايه‌اي هميشه خوب کارکرده است.

 

صحنه‌اي از فيلم «فوتباليست‌ها» عكس: ورقا عامري

  • بازيکن‌هاي نوجوان امروز چه‌قدر با نوجوانان زمان شما فرق دارند؟

فرقي که دارند استفاده از فضاي مجازي است که فرهنگ را کاملاً عوض کرده است. موقعي که ما نوجوان بوديم، اصلاً چنين چيزي وجود نداشت.

 

  • با توجه به تجربه و اطلاعي كه داريد، به نظرتان موفقيت در فوتبال بيش‌تر به استعداد بستگي دارد يا به پشتکار و يا اين‌كه شانس تعيين‌كننده‌تر است؟

درباره‌ي شانس که گفتم اگر نوجوان‌هاي با استعداد؛ مربي خوبي به هم بيفتند، عالي است. ولي از بين پشتکار و استعداد، سهم پشتکار بيش‌تر است. يادم هست زماني که خودم توي نوجواني بازي را شروع کرده بودم، نسبت به بازيکن‌هاي ديگر دو برابر يا سه برابر تمرين مي‌کردم. شب‌ها توي پارک تمرين مي‌کردم يا با چند نفر جمع مي‌شديم و از در خانه به سمت بهشت زهرا‌س مي‌دويديم.

 

عكس: آرشيو عكس روزنامه‌ي همشهري

  • هيچ‌وقت فکر نکرديد فوتبال را رها کنيد؟

يک‌بار از تيم ملي خط خوردم. اوايل کارم در رده‌ي بزرگ‌سالان بود. هيچ‌کسي را هم نداشتم که از من حمايت کند. توي ورزشگاه امجديه (شيرودي) فهميدم که اسم من در تيم نيست. از همان‌جا تا پارک شهر پياده رفتم و فکر کردم که چه‌کار کنم. با خودم تصميم گرفتم آن‌قدر خوب باشم که ديگر نتوانند اسمم را خط بزنند. از آن به بعد همين کار را پيش گرفتم و هميشه بودم و 12سال توي تيم ملي ايران ماندم.

  • در نوجواني چه موفقيتي به دست آورديد که يادتان مانده باشد؟

يادم است يک دفعه در سطح جوانان گل زدم و پاس گل هم دادم. آن‌موقع فقط دو مجله‌ي ورزشي چاپ مي‌شد و هيچ رسانه‌ي ديگري هم نبود که مخصوص ورزش باشد. مجله‌هاي «کيهان ورزشي» بود و «دنياي ورزش». عکس من را کوچک چاپ کردند و نوشتند که آينده‌ي خوبي دارد.

آن‌موقع مجله را به مادرم نشان دادم. خيلي خوب بود و باعث شد که خانواده‌ام بيش‌تر با فوتبال بازي کردن من موافق شوند. نمي‌دانم آن مجله را هنوز دارم يا نه. بايد بگردم.

  • خسته نمي‌شويد مردم هر وقت شما را مي‌بينند از جام جهاني 1998 مي‌پرسند؟ چرا آن جام‌جهاني آن‌قدر مهم شد؟

آن‌موقع ايران بعد از 20 سال،‌ بار ديگر به جام‌جهاني رفت. قبل از آن فقط در سال 1978 ميلادي به جام‌جهاني فوتبال رفته بوديم. آن‌موقعي که ما رفتيم فوتباليست‌هاي ما زياد تجربه‌ي بين‌المللي نداشتند. يعني مثل الآن نبود که بازيکن‌هايمان در کشور‌هاي خارجي لژيونر هستند و آقاي کي‌روش که هفت سال است مربي تيم ملي ماست، مربي شناخته‌ شده و معتبر بين‌المللي محسوب مي‌شود.

آن‌موقع فقط يک بازي تدارکاتي با کرواسي انجام داديم و رفتيم براي مسابقه با يوگسلاوي و آمريکا و آلمان. امسال تيم ملي ما قبل از جام‌جهاني کلي بازي تدارکاتي انجام داد که باعث اميدواري است.

فقط فکر مي‌کنم آن‌موقع دوست‌هاي ما با علاقه‌ي خاصي و با تمام وجود بازي مي‌کردند. فوتبال توي خانواده‌ها بود. الآن 20 سال از آن بازي‌ها گذشته ولي مردم هميشه به ما، بازيکن‌هاي آن سال‌ها، لطف دارند.

 

عكس تاريخي بازي ايران و آمريكا/ عكس: سايت فيفا

  • دختران توپ و تور

وقتي خبر قهرماني تيم فوتسال بانوان كشورمان را در آسيا شنيدم، خيلي خوشحال شدم. الآن قهرمان‌شدن اين بچه‌هاي فوتساليست انگيزه‌ي خوبي به بقيه داده است. مخصوصاً که در کشور ما امکانات ورزشي خانم‌ها نسبت به آقايان کم‌تر است. قبلاً که از اين هم کم‌تر بود و اصلاً ديده نمي‌شدند.

حالا ديدن دختر‌هايي که با همه‌ي اين محدوديت‌ها، باز هم ورزش را دنبال مي‌کنند و دست بردار نيستند و براي رسيدن به هدفشان تاجايي که مي‌توانند زحمت مي‌کشند و عرق مي‌ريزند باعث خوشحالي است.

قبلاً هم ديده بوديم که چه‌طور خواهران منصوريان در وُوشو خودشان را نشان دادند و الگوي بقيه‌ي دختر‌هاي رزمي‌کار شدند يا اين‌که وقتي «کيميا عليزاده» در تکواندو مدال المپيک گرفت، چه‌قدر سر و صدا کرد.

البته عده‌اي گفته بودند که اين‌ها ورزش‌هاي انفرادي است، ولي حالا که در يک ورزش گروهي، قهرمان آسيا شديم، ديگر همه‌ي اين‌حرف‌ها از بين مي‌رود و معلوم مي‌شود که در ورزش‌هاي گروهي دختر‌ها هم مي‌توانند وارد ورزش حرفه‌اي شوند.

به‌نسبت بقيه‌ي تيم‌ها زمان کوتاهي بود که تيم فوتسال بانوان تشکيل شد و شروع به مسابقه‌دادن کرد، اما بچه‌ها رفتند و به ژاپن پنج گل زدند. الآن فضاي خوبي براي ورزش دختر‌هاي نوجوان درست شده است که بايد از آن استفاده کنند.

 

عكس: سايت اي‌اف‌سي

 

عكس يك: مهبد فروزان