همچنین دختر دیگری که از سوی متهمان این پرونده مورد تعرض قرار گرفته دیروز برای انجام معاینات به پزشکی قانونی مراجعه کرد. اما حالا یکی از مهمترین پرسشهای این پرونده این است که سایر قربانیان احتمالی در چه شرایطی قرار دارند و چرا هنوز از متجاوزان شکایت نکردهاند؟
گزارش خبرنگار همشهری از ایرانشهر حاکی از آن است که اهالی این شهر همچنان در تب و تاب این حادثه قرار دارند. همه درباره آنچه نخستینبار در خطبههای نماز عید فطر از زبان مولوی طیب ملازهی، امام جمعه اهل سنت ایرانشهر افشا شد، صحبت میکنند و گمانهزنیها در اینباره ادامه دارد. دیروز سردار محمد قنبری، فرمانده انتظامی استان سیستان و بلوچستان درباره آخرین تلاشهای پلیس در این پرونده به همشهری گفت: «متهمی که در این پرونده دستگیر شده همچنان در بازداشت به سر میبرد و تحقیقات از او ادامه دارد.
از سوی دیگر چندین گروه از مأموران بهدنبال دستگیری 3متهم دیگر هستند تا زوایای پنهان ماجرا روشن شود.» وی همچنین درباره وضعیت شهر گفت: «هیچ مشکل خاصی در شهر وجود ندارد و در جریان تجمع روز یکشنبه برخی اهالی شهر مقابل فرمانداری هیچ مشکلی پیش نیامد و حتی مردم از تلاشهای پلیس برای دستگیری فوری متهم اصلی تشکر کردند.»
- تأیید تجاوز
از سوی دیگر پیگیری خبرنگار همشهری از پزشکی قانونی ایرانشهر حاکی از آن است که در جریان بررسیهای تخصصی، تجاوز به نخستین شاکی تأیید شده است.
این دختر جوان هفته گذشته و پس از شکایت از متهمان به پزشکی قانونی معرفی شده بود و پس از انجام مشاوره و معاینات تخصصی، در گزارش اولیه تأیید شده که مورد تجاوز قرار گرفته و با این حال پرونده برای انجام بررسیهای دقیقتر به پزشکی قانونی زاهدان فرستاده شده است. همچنین دیروز دختر دیگری برای انجام تحقیقات و معاینه به پزشکی قانونی مراجعه کرد تا شمار قربانیان این پرونده که مورد معاینه متخصصان پزشکی قانونی قرار گرفتهاند به 2نفر برسد.
در همین حال محمدمهران امینیفرد، رئیس دانشکده علوم پزشکی ایرانشهر از اعزام یک تیم مجرب از وزارت بهداشت برای بررسی ابعاد ماجرای تجاوز به دختران این شهر خبر داد. وی گفت: این تیم پزشکی، مسئله تجاوز به دختران ایرانشهری را از ابعاد مختلف روانشناسی، روانشناختی و روانپزشکی مورد بررسی قرار خواهد داد.
- افتادن و دوباره ایستادن
با وجود مراجعه 2نفر از قربانیان حادثه ایرانشهر به پزشکی قانونی هنوز مشخص نیست تعداد دقیق دخترانی که قربانی متجاوزان شدهاند چند نفر است چراکه به گفته دادستان ایرانشهر، «تنها ۳نفر شاکی خصوصی تاکنون برای این موضوع به دادسرا مراجعه کردهاند».
شاید اگر قربانیان احتمالی دیگر بدانند با پیگیریهایشان، از قربانی شدن سایر زنان و دختران جوان جلوگیری میشود و دیگر کمتر کسی بهخودش جرأت ارتکاب چنین جرایمی را میدهد، زودتر به پلیس و پزشکی قانونی مراجعه کنند. درست مثل دهها زن و دختر جوان دیگر که در پروندههای مشابه با قدرت از حقوقشان دفاع کردهاند.
یکی از این افراد دختر جوانی به نام مریم است که با شکایت از یکی از ورزشکاران مشهور کشور که او را مورد آزار و اذیت قرار داده بود، وی را به دادگاه کشاند و حکم محکومیت ورزشکار مجرم را از دادگاه گرفت. او درباره شرایط سخت آن روزهایش و اینکه چرا تصمیم گرفت از ورزشکار مجرم شکایت کند به همشهری میگوید: «نمیخواستم تا پایان عمر خودم را سرزنش کنم که چرا از حقم گذشتم. آن روزها شرایط سختی داشتم.
راستش را بخواهید بیشتر از آبرویم میترسیدم و اینکه میدانستم کسی که میخواهم از او شکایت کنم فرد سرشناسی است و ممکن است اعمال نفوذ کند. حتی شنیده بودم که ممکن است خودم را هم شلاق بزنند اما قاضی گفت باید قوی باشم و به این حرفها توجهی نکنم. از طرفی میترسیدم که دوستان و آشنایانم از این ماجرا با خبر شوند. همه اینها کارم را دشوار کرده بود اما سرانجام تصمیمم را گرفتم و از او شکایت کردم. این کار را کردم برای اینکه تا آخر عمر سرخورده و تنها نباشم و هر نتیجهای هم که بهدست آمد من دستکم تلاشم را کرده باشم.»
وی ادامه میدهد:« در همان مراحل اول من را به پزشکی قانونی معرفی کردند. خیلی میترسیدم. در آنجا 3خانم من را معاینه کردند و در دادگاه هم با اینکه غیرعلنی بود اما نگاهها روی من سنگینی میکرد، اما هیچکدام از اینها باعث نمیشد که از حقم دفاع نکنم. اگر من این ماجرا را پیگیری نمیکردم شاید ورزشکار مجرم سراغ دختر دیگری میرفت و او را هم به سرنوشت من دچار میکرد.» او ادامه میدهد: «بعد از حادثهای که برایم رخ داد سراغ مشاور خانم رفتم و حالم بهتر شد و حالا با گذشت حدود 4سال از این حادثه باز هم پیش مشاور میروم. اوایل هفتهای 3روز میرفتم اما حالا ماهی یک مرتبه.»
اما خانواده قربانیان تجاوز چطور میتوانند با ذره ذره آب شدن عزیزانشان کنار بیایند؟ مریم تصمیم گرفت حادثهای که برایش اتفاق افتاده را بهجز یک نفر، از سایر افراد خانوادهاش پنهان کند. او میگوید:« فقط خواهرم همهچیز را میدانست و جرأت نمیکردم در اینباره حرفی به مادرم بزنم چراکه او سن زیادی دارد و بیمار است. میترسیدم بهخاطر من دچار مشکل شود. او هنوز از حادثهای که اتفاق افتاده بیخبر است.»
دختر جوان حرفهایش را اینطور ادامه میدهد: «متهم حتی چند بار من را تهدید کرده بود. میگفت از من عکس دارد که منتشر میکند و آبروریزی بهراه میاندازد. من اول خیلی ترسیدم اما بعد بهتر توانستم با خودم کنار بیایم، چون این من نبودم که باید خجالت میکشیدم، او بود که مرتکب جرم شده بود نه من. من به دخترانی که چنین اتفاقهایی برایشان رخ داده توصیه میکنم که قوی باشند و اجازه ندهند کسی حقشان را پایمال کند. با پیگیری حق و حقوقشان و مجازات فرد متجاوز اجازه ندهند مشکلات زندگی شکستشان دهد. این نوعی افتادن و دوباره ایستادن است.»
- پیگیری کنید و قوی باشید
هریک از قربانیان تجاوز شرایط خاص خود را دارند. برخلاف مریم که حادثه تلخی را که برایش رخ داده بود از همه پنهان میکرد، لاله اما میگوید دلیلی برای پنهان کاری وجود ندارد، چراکه فرد متجاوز باید از کاری که انجام داده خجالت بکشد نه قربانی. او هم دختر جوانی است که چندی قبل توسط مرد شیادی در خانهاش مورد اذیت و آزار قرار گرفت اما با پیگیریهایی که انجام داد توانست متهم را به دادگاه بکشاند.
او میگوید:« یک زن باید اول خودش را قبول داشته و اعتماد به نفس داشته باشد. باید بتواند راحت صحبت کند و اتفاقی را که افتاده توضیح دهد چراکه سکوت دردی را دوا نمیکند. حرفهای این و آن و گوشه و کنایهها نباید در ما اثر بگذارد و ضعیف مان کند.» با وجود اعتمادبهنفسی که لاله از آن صحبت میکند اما یکی از بزرگترین دردهای قربانیان تجاوز ازجمله او که از آن رنج میبرند نگاههایی است که به آنها میشود. اینکه شاید خودشان مقصر بودهاند که چنین حادثهای برایشان اتفاق افتاده. او میگوید:
«هرکس که در پزشکی قانونی و دادگاه متوجه موضوع پروندهام میشد نوع نگاهش فرق میکرد. با وجود اینکه این نگاهها آزاردهنده بود اما برای من اهمیتی نداشت. من راهی را انتخاب کرده بودم که باید طی میکردم؛ آن هم شکایت از فرد متجاوز، محاکمه او و مجازاتش بود. من همیشه مشکلاتم را خودم حل کردهام و در این پرونده هم روی هیچکس بهجز تواناییهای خودم حساب نکرده بودم.»
او هم پس از حادثهای که برایش اتفاق افتاده بود دچار مشکلات روحی شد اما برخلاف مریم نمیتوانست سراغ مشاور برود:« همین حالا، 2سال بعد از آن حادثه اگر بخواهم راجع به آن صحبت کنم زبانم میگیرد. من به کمک مشاور خیلی نیاز داشتم، حالا هم دارم، اما پول ویزیت مشاور را نداشتم اما اعتقاد دارم که باید از مشاور کمک گرفت.»
دختر جوان میگوید اگر دوباره به عقب برگردد باز هم از فرد متجاوز شکایت میکند. او برای دخترانی که گرفتار افراد متجاوز میشوند توصیههایی دارد: «باید از حقتان دفاع کنید. از قانون کمک بگیرید و قوی باشید. از اتفاقی که افتاده چشمپوشی نکنید و خجالت نکشید؛ حتی اگر به نتیجه امیدوار نباشید. با این شیوه دستکم در آینده بهخاطر پیگیری نکردن شرمنده خودتان نخواهید شد.»