اهمیت انتخابات امروز در ترکیه در آن است که برای نخستینبار انتخابات پارلمانی و ریاستجمهوری همزمان برگزار میشود و علاوه بر این نظام سیاسی برای اولینبار از پارلمانی به ریاستی تغییر کرده و قدرت رئیسجمهور بیشتر شده است. در کنار همه اینها با تغییر نظام انتخاباتی، ائتلاف احزاب با یکدیگر به رسمیت شناخته شده است و در نتیجه آرای ائتلاف جمهوریت (متشکل از حزب اردوغان و حزب ملیگرای mhp) و ائتلاف ملت (متشکل از اصلیترین حزب مخالف یعنی حزب جمهوری خلق، حزب خوب و حزب سعادت) در یک سبد واحد محاسبه خواهد شد.
حزب کردی دموکراتیک خلقها HDP وارد ائتلاف نشده است و لذا برای ورود به مجلس باید حداقل 10درصد کل آرای مأخوذه در ترکیه را از آن خود کند.
در انتخابات ریاست جمهوری، ائتلاف جمهوریت از اردوغان حمایت میکند ولی ائتلاف ملت 3نامزد دارد که عبارتند از: محرم اینجه از طرف حزب جمهوری خلق، خانم مارال آکشنر از طرف حزب خوب و کاراملا اوغلو از طرف حزب سعادت.
دلیل اینکه ائتلاف ملت نتوانست از یک نامزد حمایت کند آن بود که خانم آکشنر معتقد بود اگر اردوغان یک رقیب جدی داشته باشد و نه دوتا، در همان مرحله اول در انتخابات برنده میشود و لذا استراتژی اپوزیسیون این است که انتخابات ریاست جمهوری را به مرحله دوم بکشاند و با شکستن اسطوره شکستناپذیری اردوغان او را شکست دهد و اگر موفق به این کار نشد و در مرحله دوم هم باخت، با یک اردوغان ضعیف شده مواجه شود. ائتلاف ملت حداقل تا الان در کشانیدن انتخابات ریاستجمهوری به مرحله دوم موفق عمل کرده و نظرسنجیهای متعدد حکایت از آن دارند که اردوغان به احتمال خیلی زیاد نخواهد توانست در مرحله اول انتخابات ریاستجمهوری برنده شود.
چند عامل باعث شد تا اردوغان در کمپین ها و مبارزات انتخاباتی این دوره در حد انتظار قدرتمند ظاهر نشده و بیشتر از هر دوره دیگر متزلزل شود.
مهمترین دلیل همانا خستگی اردوغان و تکراریبودن حرفها و حتی ترسهای وی است؛ حرفهایی که دیگر تحریککننده احساسات حامیان او در میان طبقات پایین و اسلامگرا و محافظهکار نیست. 10سال قبل خیلی از این حرفها از اردوغان پذیرفتنی بود اما امروز او شباهت اندکی با اردوغان دهه 1990 و حتی 10سال پیش از هر نظر دارد. دامادش وزیر انرژی است. پسرش یکی از بزرگترین سرمایهداران ترکیه بوده و متهم به زدوبند مالی است.
خودش در حال ساخت یک کاخ 300 اتاقه در سواحل مرمره است و در آنکارا هم در کاخ بزرگ ریاستجمهوری زندگی میکند و مخالفانش را تا جایی که توانسته تضعیف کرده، روزنامهنگاران را به زندان انداخته، چندصد هزار نفر را به بهانه ارتباط با شبکه فتحالله گولن از کار بیکار کرده و یاران غار سابق خود نظیر عبدالله گل، احمد داوود اوغلو و بولنتآرینچ را که در هدایت کشتی حزب AKP نقش محوری داشتهاند کنار گذاشته و وزرا و افرادی را کنار خود نگهداشت که جرأت مخالفت چندانی با او ندارند.
پس برخلاف سال 2002 رجب طیب اردوغان نه قهرمان اسلامگراها و نه منجی فقراست و حرفهای او درباره مبارزه با فقر و توزیع عادلانه ثروت چندان باورپذیر نیست. اردوغان 2018 فاقد آرمان و ایدئولوژی است و برای جبران این کمبود مدام وعده میدهد که اگر به من رأی بدهید فلان پل و فلان فرودگاه را خواهم ساخت و فلان خواهم کرد. او حالا نماینده یک قشر سخت ثروتمند محافظهکاری است که برای رسیدن به قدرت گاه از نردبان اسلام و حالا از نردبان ناسیونالیسم و اسلام بالا میروند.
دومین دلیل این است که نامزد حزب جمهوری خلق در انتخابات ریاست جمهوری فراتر از حد انتظار قوی ظاهر شد و توانست کمپین قدرتمندی را هدایت کرده و ارتباط احساساتی خوبی با منتقدان اردوغان و حتی هواداران کمامید حزب خود برقرار کند.
این معلم سابق فیزیک، زاده یالوا در همه سخنرانیهای خود میخواهد این پیام را بدهد که اردوغان دیگر آن اردوغان سابق نیست که اقشار پایین و اسلامگراها و طرفداران دمکراسی و حل مسئله کردها به اول دلبسته بودند و در انتقال این پیام تا الان و براساس نظرسنجیها موفق بوده است. از طرف دیگر او میکوشد به مردم نشان دهد که ترس ایجاد شده توسط اردوغان به قصد گرفتن رأی مردم است. حتی حمله به کوههای قندیل هم نتوانست در افکار عمومی ترسی بزرگ به نفع اردوغان ایجاد کند.
سومین اشتباه اردوغان در این بود که کمپین انتخاباتی پارلمانی (نخستوزیری) را با کمپین انتخاباتی ریاست جمهوری یکی گرفته بود؛ در حالی که در عمل اینگونه نیست. در انتخابات ریاستجمهوری شخصیت فرد نامزد بسیار مهم است؛ مخصوصاً در جوامعی که آرای حزبی چندان زیاد نیست.
اردوغان در ابتدا و هوشمندانه میخواست نشان دهد رقیب او یعنی محرم اینجه توان اداره کشور را ندارد و حتی اقتصاد بلد نیست. این انتقاد طبق روال گذشته گاهی با مسخرهکردن رقیب همراه میشد که اشتباهی استراتژیک بود. محرم اینجه نه تنها مانع تثبیت این تصویر مورد نظر اردوغان از خودش شد، بلکه با رعایت احترام اردوغان را دعوت به مناظره تلویزیونی درباره اقتصاد کرد.
سرانجام اینکه اردوغان در کمپین تنهاست و همزمان هم کمپین انتخابات ریاستجمهوری و هم کمپین انتخابات پارلمانی را پیش میبرد و موفقیت همزمان در این دو، کار بسیار دشوار و خستهکنندهای است.
با وجود آنچه گفته شد سخن گفتن از شکست اردوغان حتی در مرحله دوم انتخابات زود است. او همچنان از این امتیاز بسیار بزرگ بهره میبرد که 16 سال کشور را اداره کرده و میتوان برای عبور از بحران اقتصادی پیشرو به او اعتماد کرد؛ حال آنکه محرم اینجه در عمل کارآمدی خود را اثبات نکرده است.
دوم اینکه اردوغان در سالهای گذشته یک شبکه وسیع حامیپروری را در ترکیه ایجاد کرده که حتی در بوروکراسی تکنوکرات طرفدار لائیسم هم نفوذ کرده است. این شبکه بزرگ میتواند برایش رأی جمع کند. سرانجام اینکه درصدی از مردم از آن بیم دارند که اردوغان در صورت شکستخوردن کشور را بیثبات و ناآرام کند. همه اینها باعث شده است پیشبینی نتیجه انتخابات سوم تیر در ترکیه بسیار دشوار شود.
تقریبا در همه نظرسنجیهای انجام شده تاکنون 10درصد مردم اعلام نکردهاند به چه کسی رأی میدهند و ممکن است اینها همان عدهای باشند که از ترس اردوغان و فضایی که او ایجاد کرده است تمایل خود به نامزدهای رقیب وی را ابراز نمیکنند. این 10درصد تصمیم نگرفته نقش سرنوشتسازی در انتخابات ریاستجمهوری ترکیه خواهد داشت و اگر بتواند انتخابات را به دور دوم بکشاند، بر تعداد حامیانش خواهد افزود و اردوغان را بیش از هر زمانی ضعیف و قابل شکست تصویر خواهد کرد. افزایش مستمر محبوبیت محرم اینجه و پیوستن حامیان حزب کردی HDP به او در دور دوم نیز میتواند احتمال شکست اردوغان را باز هم بیشتر کند.
باید منتظر بود و دید امروز مردم ترکیه چگونه رأی خواهند داد.