تاریخ انتشار: ۹ تیر ۱۳۹۷ - ۰۹:۲۳

شعر > شهرزاد شهرجردی: دیروز: سر پیچِ تند درخت

بلوك سيماني

چرخ‌ها سرگيجه مي‌گيرند زير آفتاب

فرمان دهن‌كجي مي‌كند به آسفالت

كف دست‌ها، لبو

سر زانو‌ها اناري

آرنج‌ها آلبالويي

عابري خنده‌اش را

قورت مي‌دهد

بوي دماغ سوخته مي‌آيد

خانه و مادر و پماد

يك بالش خواب

 

امروز:

تراز كنكور آزمايشي

و مغزي كه سوت مي‌كشد

قلبم شاتوت سياه

و اين داستان ادامه دارد