اما شاید بهترین و کامل‌ترین توصیفی که بتوان از رئیس‌جمهور دمدمی مزاج و بی‌پرنسیب آمریکا ارائه داد، این است که آقای ترامپ اساسا قائل به هیچ اصل اخلاقی و قاعده حقوقی و رویکرد انسانی نیست و همه‌‌چیز و همه کس را صرفا از زاویه تنگ و محدود منافع آن هم فقط و فقط منافع آمریکا می‌بیند.
دونالد ترامپ در کسوت رئیس‌جمهور به‌اصطلاح بزرگ‌ترین دمکراسی جهان، کشور و نظام سیاسی این کشور را بسان شرکت‌ها، مجموعه‌ها و هولدینگ‌های اقتصادی خود می‌بیند و به همان سبک و سیاق ِتاجر‌مآبانه و پول‌محور خویش، صرفا در اندیشه بیشینه‌سازی منافع اقتصادی ایالات متحده آمریکا ولو به قیمت نقض فاحش حقوق بین‌الملل و زیرپا گذاردن اصول اخلاقی و انسانی است.
واقعیت تلخ این است که پس از دو قرن و اندی از زمان تصویب قانون اساسی ایالات متحده آمریکا و تشکیل نظام فدرالی دراین کشور به‌دست افرادی همچون جورج واشنگتن در سال 1776، که در زمان خود قانون مترقی داشت و نظامی پیشرو محسوب می‌شد و پس از حدود 150سال از زمان تصویب و اجرای قانون منع برده‌داری در این کشور در دوره ریاست‌جمهوری آبراهام لینکلن و دقیقا یک قرن پس از اعلام طرح چهارده ماده‌ای وودرو ویلسون در سال 1918که پیام‌آور صلح و آزادی و همکاری برای جهان ِجنگ‌زده آن زمان بود؛
امروز فردی عنوان پرطمطراق و البته بی‌محتوای شخص اول ِایالات متحده را یدک می‌کشد که کوچک‌ترین شباهتی با بنیانگذاران و رهبران تاریخی این کشور ندارد و بنابه برخی تعابیر موجود طراز سیاستمداری و حکمرانی را در جهان معاصر به‌شدت تنزل داده و ساحت سیاست را به اغراض غیرانسانی و غیراخلاقی آلوده کرده است.
اینک در جدیدترین شاهکار یا به بیان صحیح‌تر اقدام فاجعه‌بار، شاهد اقدام غیراخلاقی و ضدانسانی دولت آمریکا در دستگیری پناهجویان و آوارگان و جداسازی فرزندان معصوم و بیگناه از والدین‌شان هستیم؛ اقدامی به غایت شنیع و ضدانسانی که روح هر انسان آزاده‌ای را جریحه‌دار می‌سازد. اقدامی که در تاریخ معاصر فقط از رهبران بیمار و جنایتکاری همچون آلمان هیتلری و رهبران نظام‌های استالینیستی همچون پول پوت در کامبوج و یا نخست‌وزیر رژیم کودک‌کش صهیونیستی مشاهده شده است.
حال آقای ترامپ که خود را رهبری منحصربه‌فرد و شگفت‌انگیز و خلاق تصور می‌کند، می‌تواند به هم‌طرازی‌اش با رهبران منفور تاریخ ببالد! مردم ایران نیز با چنین اقدامات ضدانسانی از سوی سران و رهبران جنایتکار گروهک تروریستی منافقین در جداسازی کودکان و فرزندان اعضای این فرقه تروریستی براساس آنچه دستور تشکیلاتی و مصالح سازمان خوانده می‌شد، به‌خوبی آشنا هستند. با توجه به سابقه همکاری و جیره‌خواری برخی مقامات کنونی دولت آمریکا ازجمله جان بولتون، مشاور امنیت ملی رئیس‌جمهور آمریکا، با گروهک تروریستی منافقین، چه بسا ایده جداسازی کودکان از والدین‌شان را آقای ترامپ به واسطه مشاور خود از این گروه تروریستی شناخته شده بین‌المللی به عاریه گرفته باشد!
بنا بر اعلام دولت آمریکا از پنجم‌ماه مه (نیمه اردیبهشت ماه)یعنی زمان اجرای رویکرد «تحمل صفر» در قبال پناهجویان تا نهم ژوئن، ۲۳۴۲ کودک را ازسرپرستان‌شان جدا کرده است. انتشار تصاویرگریان و صدای ضجه کودکانی که ازوالدین‌شان جدا شده‌اند، دل هر انسان آزاده‌ای را به درد می‌آورد و انتقادهای گسترده‌ای را نه تنها درسطح بین‌المللی و حتی در داخل آمریکا و در میان مخالفان سیاسی دونالد ترامپ بلکه درحزب جمهوریخواه هم در پی داشته است.
به‌گونه‌ای که جف سشنز، وزیر دادگستری آمریکا باحضور در یک برنامه تلویزیونی شبکه فاکس نیوز، مقایسه جداکردن فرزندان مهاجران غیرقانونی از والدین درآمریکا با آلمان نازی را « مبالغه‌آمیز» توصیف کرد. قابل توجه اینکه مایکل هیدن، یکی از روسای پیشین پلیس فدرال آمریکا در توییتر خود، اردوگاه کودکان مهاجر را با آشوویتس مقایسه کرده بود. اگرچه رئیس‌جمهور آمریکا تحت فشار سنگین افکار عمومی و رسانه‌ها و حتی هم‌حزبی‌های خود مجبور به عقب‌نشینی شد و دستور به بازگشت کودکان نزد خانواده‌هایشان را صادر کرد، ولی این امر به مفهوم زندانی کردن کودکان معصوم و بیگناهی است که والدین‌شان به جرم ورود غیرقانونی به خاک آمریکا در حبس و بازداشت به‌سر می‌برند.
لذا اقدام جدید ترامپ در واقع به سخره گرفتن افکار عمومی و توهین به شعور مردم آمریکا و افکارعمومی دنیا تلقی می‌شود. ظاهرا خرق عادت‌ها و شعبده‌بازی‌های دولت جدید آمریکا پایانی ندارد. رئیس‌جمهور آمریکا که با دیپلماسی توییتری خود به تمشیت امور سیاست داخلی و خارجی می‌پردازد و با یک توییت امضای خود را از بیانیه 7کشور صنعتی موسوم به گروه 7پس می‌گیرد و به‌رغم مخالفت همه متحدین خارجی و احزاب سیاسی و رسانه‌ها و افکار عمومی داخلی کشورش از برجام خارج می‌شود و معاهده جهانشمول آب و هوایی پاریس را نقض می‌کند و از توافقات تجاری چندجانبه خارج می‌شود و به نهادها، معاهدات و تعهدات بین‌المللی پشت پا می‌زند؛ شایسته لقب قانون‌شکن و هنجارشکن است.
طرفه آنکه همزمان با این اقدام ضدانسانی و ضداخلاقی اعلام می‌شدکه آمریکا از شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد درحمایت از رژیم جنایتکار و کودک‌کش صهیونیستی خارج می‌شود تا شاهدی باشد بر بی‌صداقتی و عدم‌تعهد دولت آمریکا در قبال ارزش‌های پذیرفته شده اخلاقی و انسانی.
برخلاف ادعای مضحک آمریکایی‌ها، دنیای امروز به‌خاطر سیاست‌های غیراصولی، غیرمنطقی و غیرانسانی هیأت حاکمه این کشور، دنیایی امن‌تر، با ثبات‌تر و انسانی‌تر از قبل نیست. در مکتب افرادی مانند ترامپ، نتانیاهو و منافقین، نه‌تنها هدف وسیله را توجیه می‌کند بلکه هدفی بالاتر از پول، ثروت و قدرت وجود ندارد.