درخصوص شهید بهشتی و مشی او در دستگاه قضا و همچنین نگاه شهید بهشتی به حزب جمهوری اسلامی و مسائل کشور و مسئله تحزب میتوانیم بهصورت خلاصه به چند نکته اشاره کنیم.
شهید بهشتی در زمان تصدی مسئولیت قضایی خود هر هفته بدون استثنا با مردم از طریق رسانه ملی گفتوگو میکرد. او به مردم گزارش میداد و عملکرد خود و همکاران را تشریح میکرد. نفس این رابطه در ترمیم نگاه مردم مؤثر بود. در آن دوران هم موج تخریبها و شایعات علیه دستگاه قضا و خصوصا شخص ایشان وجود داشت اما این مسئله تا حد زیادی راهگشا بود.
یکی از مهمترین اقدامات در شرایط فعلی کشور برای مسئولان، ارتباط مستقیم با مردم است.
همه قوا ارتباط خوبی باید با مردم داشته باشند تا جلب اعتماد کنند. ریاستجمهوری و برخی از اعضای دولت در این زمینه اقداماتی را در طول سال دارند، اما قوه قضاییه در این خصوص نقص دارد. این موضوع مورد اشاره رهبر معظم انقلاب اسلامی هم قرار گرفت. ایشان روز گذشته در دیدار با مسئولان و رئیس دستگاه قضا فرمودند:
اعتماد افکار عمومی را با تبلیغ درست یعنی انعکاس هنرمندانه و مؤثر واقعیات و عملکرد دستگاه قضایی و نیز حرکت و تحول مستمر درونی (باید) بهدست آورد. رئیس مجلس شورای اسلامی هم روز سهشنبه به این مسئله تأکید داشته و ضعف رسانهای قوه قضاییه را نیازمند اصلاح دانسته بود. در همین رابطه باید بدانیم وجود انواع تخریبها و شایعات گسترده میتواند برای این دستگاه مخرب باشد.
ضمن اینکه اگر درخصوص شایعه زود اطلاعرسانی شود میتواند مانعی ایجاد شود اما اگر شایعه بماند، برای عدهای باورپذیر خواهد بود. به همین دلیل است که ما معتقدیم باید یک بخش رسانهای قوی این ارتباط و مسئله رسانهای را در قوه قضاییه مورد توجه قرار دهد و این ارتباط لازم است دوسویه باشد. یعنی هم مردم بتوانند نقطه نظرات و گزارشهای خود را به قوه قضاییه انتقال دهند و هم لازم است قوه قضاییه با مردم ارتباط داشته باشد و مردم را درخصوص موارد مختلف و ابهامات آگاه سازد. در یک جمله میتوان گفت قوه قضاییه با رسانهای خوب میتواند رفع اتهام کرده و بدبینیها را کم کند.
نکته دیگری که درخصوص دستگاه قضایی لازم است مورد اشاره قرار بگیرد، مسئله اعتماد است. مردم اگر به دستگاه قضا اعتماد نداشته باشند، اثرش را بر کل حکومت و نظام میگذارد. پس باید برای این راهحل داشت. قوه قضاییه باید ملجأ باشد. در هر حکومتی باید جایی باشد که مردم بتوانند تظلم کنند و حقشان را بگیرند. پس مسئولان باید طوری عمل کنند که مردم این را لمس کرده و باور داشته باشند. برخی مسئله علنیبودن دادگاه را مطرح میکنند.
خب، با توجه به قانون اساسی این اصل وجود دارد که دادگاهها باید علنی باشند؛ البته در مواردی هم موانع قانونی وجود دارد؛ مثل برخی جرایم که لازمهاش محکومیت قطعی است یا برخی که بهنظر رئیس دادگاه بستگی دارد.این هم قانون است که بایدرعایت شود اما مسئله شفافیت میتواند اعتمادزا باشد که توجه مسئولان دستگاه قضا را میطلبد. این مسئله گاه توسط آقای اژهای در نشستها پیگیری میشود که مناسب است اما باید ادامه داشته باشد و توسط دیگران هم انجام شود.
درخصوص شخص شهید بهشتی با توجه به سالگرد شهادت ایشان لازم است به چند نکته توجه کنیم:
الف) ایشان شخصیتی جامع بود که در هر جمعی وارد میشد، محور بود و نگاهها همه به نگرش وی بود. نقش ایشان در شورای انقلاب، معاونت مجلس خبرگان قانون اساسی، بسیار برجسته و تعیینکننده بود. صلابت حرفهای ایشان مورد قبول همه بود.
یکی از مهمترین مسائل در روند قانون اساسی هم مسئله ولایتفقیه بود که ایشان دنبال میکرد و روی آن کار کرده بود. همین تأکیدات و نگاه بود که در قانون اساسی هم به این مسئله مهم توجه شد و یکی از اصول مهم این قانون شد. ب) نگاه ایشان به مسئله حزب و تحزب هم نگاهی جامع بود. او حزب را معبد میدانست؛
یعنی جایی که باید در آن عبادت خدا شود. شهید بهشتی معتقد بود اگر تحزب در دوران قیام مشروطیت مورد توجه قرار گرفته بود و حزبی قوی پشتوانه نهضت بود، این نهضت شکست نمیخورد؛ به همین دلیل بود که یک هفته بعد از انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی تاسیس شد. شهید بهشتی میگفت یک حزب قوی میتواند در اداره کشور کمک کند. یک حزب به نیروهای متخصص توجه میکند و مسئله آموزش آنان را هم درنظر میگیرد؛ به همین دلیل هم ما در حزب جمهوری اسلامی این مقوله آموزش را مدنظر قرار دادیم.