به گزارش همشهری آنلاین مقاله اول این شماره «بهاییت، رژیم پهلوی و مواضع علما» نام دارد که به قلم حجتالاسلام روحالله حسینیان نگاشته شده است.
نویسنده در مقاله خود تقابلات روحانیت و بهاییت را در دو دهه بیست و سی شمسی بررسی کرده و با اشاره به اقدامات بهاییان در واپسین سالهای قرن اول بهایی که منجر به کشتن تعدادی از مسلمانان در شهر ابرقو به سال 1328 شمسی شد، اقدامات گستردهی آیتالله بروجردی را علیه این فرقه یادآور میشود.
مقاله دوم «نگاهی به خاطرات صبحی» نام دارد که حجتالاسلام والمسلمین سیدهادی خسروشاهی آن را نوشته است.
در سال 1312 شمسی کتابی با عنوان پیام پدر در تهران منتشر شد. این کتاب حاوی خاطرات فضلالله مهتدی معروف به صبحی بود. صبحی یکی از بهاییان شناخته شده بود و مبلغان آن بود که دوازده سال نزد عبدالبها رهبر بهاییان ا قامت داشت و یکی از کارهای او نگارش مکاتبات عبدالبها بود. صبحی شاهد و ناظر نزدیک عملکرد رهبر بهاییان بود. وی با مشاهده تناقضات رایج در بهاییان از اعتقادات خود برگشت و نه تنها دست از تبلیغ آئین بهایی شست،بلکه به یکی از مخالفان آن تبدیل شد، تا حدی که از طرف بهاییان تکفیر و تفسیق شد. صبحی حتی از طرف پدر بهایی خود نیز طرد گردید.
او تا مدتی سکوت اختیار کرد و به زندگی گوشهگیرانه روی آورد اما بهاییان دست از او برنداشتند تا این که تصمیم گرفت خاطرات خود را از دوران تبلیغ بنگارد و ناگفتههای بسیاری را طرح نماید. کتاب او روایتی جذاب و خالی از یکسونگری است. سیدهادی خسروشاهی در این مقاله کتاب صبحی را بررسی و معرفی کرده است.
«اظهارات و خاطرات آیتالله حاج شیخحسین لنکرانی درباره بابیگری و بهاییگری» نام مقاله بعدی است. حجتالاسلام دکتر علی ابوالحسنی (منذر) نویسنده این مقاله ضمن معرفی شیخ حسین لنکرانی مینویسد که نام او را در مبارزه علیه قرارداد وثوق الدوله (1919 م)، کودتای رضاخان، میلسپو (مستشار مشهور امریکایی و رئیسکل دارایی ایران) میتوان دید.
از جمله تقابلات او در این دوره، مبارزه با بهاییت بود. دکتر ابوالحسنی در مقاله مفصل خود با اتکا به اظهارات و خاطرات حسین لنکرانی که پیش از این منتشر نشده بود، ضمن مروری بر تاریخ بهاییت، اقدامات لنکرانی را در دورههای مختلف علیه این فرقه برشمرده است.
مقاله چهارم این شماره از فصلنامه «خشت اول: بازشناسی و بازخوانی اسناد و نسخههای توبهنامه سیدعلیمحمد باب» نام دارد که احسانالله شکراللهی طالقانی آن را نوشته است. نویسنده در مقاله خود به بررسی نسخههای به جا مانده از این توبهنامه پرداخته و کتابهایی که این توبهنامه را چاپ کردهاند معرفی کرده است. نویسنده بستر تحقیق خود را خاطرات کینیازدالگوروکی سفیر روسیه تزاری در ایران قرار داده است.
در مقاله بعدی سیدمصطفی تقوی با عنوان «بهاییت و سیاست عدم مداخله در سیاست» دیدگاه رسمی بهاییت را دربارهی رابطه دین و سیاست در رسالهی سیاسیه نوشته عبدالبها مورد بررسی قرار میدهد. نویسنده مقاله با اشاره به این موضوع، بحث مفصلی دربارهی این نظریه ارائه میکند؛ این که دین و سیاست چه نسبتی با هم دارند.
وی از منظر جهانبینی اسلام ثابت میکند که انسان موجودی آرماندار و هدفمند است و نمیتواند نسبت به جامعه و خود بیاعتنا باشد زیرا در آیین اسلام همه شئون حیات انسانی همبسته و هماهنگ هستند. نویسنده در بخش دیگری از نوشته خود ثابت میکند که جدایی دین از سیاست فاقد بنیان علمی و منطقی است. اما بهاییان با ادعای جدایی دین از سیاست آن هم در زمانی که علمای اسلام جدیترین مانع برای استعمارگران به حساب میآمدند، قدم در راهی گذاشتند که منطبق با خواست سلطهگران بود.
با این حال آنان با حضور در انجمنها و احزاب سیاسی در دوره مشروطه و نیز مشارکت در بحرانآفرینیها، ترورها و کارشکنیها نه تنها مدعیات خود را زیر پا گذاشتند بلکه به عنوان چرخ پنجم استعمار علیه منافع ملی ایران حرکت کردند. متلاشی کردن نهضت جنگل، روی کارآمدن رضاخان ـکه بهاییان در هر دو نقش داشتند ـ و توسعه سیاسی بهاییت در دوره پهلوی دوم حکایت از وجود تناقض در ایدئولوژی بهاییت از یک سو، و از طرف دیگر حرکت علیه منافع ایران است.
«بهاییان و اسراییل» نوشته ابراهیم انصاری است. او ضمن معرفی مئیر عزری که در سال 1923 در اصفهان به دنیا آمد و زیر نظر پدر یهودی و صهیونیست خود پرورش یافت و فعالیتهای سیاسی خود را با تشویق مهاجرت یهودیان ایران به سرزمینهای فلسطینی آغاز کرد، مینویسد که وی بعدها به اسرائیل رفت و با آگاهی بیشتر به ایران بازگشت و از سال 1327 ش تا 1352 ش مأموریتهای متعددی را به نفع اسرائیل در ایران به انجام رسانید.
بعدها او خاطرات خود را نگاشت و مطالبی را از دوره حضور خود در ایران ـ البته با ملاحظاتی که منابع اسرائیل را به خطر بیندازد ـ بیان کرد. او در کتاب خود اشاراتی به بهاییت دارد و از ارتباط آنها با اسرائیل سخنهای جالبی مطرح کرده است. مقاله بهاییها و اسرائیل بازگویی فرازهایی از آن کتاب است.
«شیفتگی عبدالبها به غرب؛ در اندیشه و عمل» عنوان بعدی است که سعید شریفی آن را نگاشته است.
رحیم نیکبخت در مقاله «فعالیت بهاییان در آذربایجان به روایت اسناد» به نکات تازهای از فعالیت این فرقه میپردازد.
آذربایجان قطعهای مهم و تاریخساز از کشور ایران است که در دوره یکصدساله اخیر نقش آفرین و پیشتاز نهضتهایی چون مشروطه و انقلاب اسلامی بوده است. پس فعالیتها فرقه بهاییت در این ایالت اهمیت فوقالعادهای داشته است. این مقاله براساس اسناد موجود در بایگانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی ناگفتههایی از فعالیت بهاییان را در آذربایجان مرور میکند. از آن جمله است کوشش برای پیاده کردن دو نقشه دهساله (از سال 1332 تا 1342 شمسی) و نقش نه ساله بهاییان که به گفته اسناد با موفقیت همراه بوده است. مقابله نیروهای مذهبی با این تلاشها وجه دیگر مقاله است.
مقاله «اولین زن کابینه» نوشته ابراهیم ذوالفقاری به زندگی فرخرو پارسا پرداخته است،«بهاییت و اوقاف» نوشته علیاکبر علیمردانی ،«مکتوبی از ابوالفضل گلپایگانی در باب معاد و مباحثه وی با حکیم جلوه» نوشته فاطمه نورایینژاد براساس اسناد نویافته از دیگر مقالات این شماره است.
آخرین مقاله «رویهای بر تفسیر و تأویل بهاییان از مشروطیت» با مقدمه و تعلیقات محمدحسن رجبی است که در واقع بازنوشت مقالهای از مؤلفی ناشناس در یکصد سال پیش در روزنامه جهاد اکبر است که در اصفهان و زیر نظر آیتالله نورالله اصفهانی منتشر میشد. نویسنده ناشناس کوشیده با استناد به نوشتههای بهاییان که در دوره مشروطه اول منتشر میشد تفاوت تفسیر و برداشت بهاییان از مشروطه و آن چه که مورد نظر علما و مردم بوده را بیان دارد.