این حادثه چند روز قبل در یک مرغداری در شهرستان کردکوی واقع در استان گلستان اتفاق افتاد. سعید سارانی، پدر علی- پسر 2سال و نیمه- همراه خانوادهاش در اتاقی در گوشه این مرغداری زندگی میکنند. سعید کارش رسیدگی به سالن مرغداری است و همسرش هم به او کمک میکند. آن روز سعید مثل هر روز در سالن مرغداری بود و همسرش هم مشغول شستن لباس بود که بازیگوشی علی گل کرد.
او میخواست میلهای آهنی را که روی اپن آشپزخانه بود بردارد، اما قدش به اپن نمیرسید. به همین دلیل پایش را روی پشتی که کنار اپن بود گذاشت و بالا رفت. او با دستان کوچکش میله آهنی را برداشت اما ناگهان سقوط کرد و آنچه نباید اتفاق میافتاد، رخ داد.
هنگام سقوط میله آهنی به زمین برخورد کرد و به چشم راست پسربچه فرو رفت. با صدای گریه و زاری پسربچه بود که پدر و مادرش بالای سر او آمدند اما از دیدن حادثهای که اتفاق افتاده بود شوکه شدند. پدر این کودک به همشهری میگوید: «من و همسرم برای چند لحظه خشکمان زده بود. نمیدانستیم باید چه کار کنیم اما چند دقیقه بعد او را به بیمارستان شهر بردیم. در آنجا اعلام کردند کاری از دستشان ساخته نیست و در ادامه علی را با همان وضعیت به گرگان بردیم.
او بیحال شده بود. در گرگان هم گفتند پسرمان باید هر چه زودتر به تهران اعزام شود و یک روز بعد علی را به بیمارستان رسولاکرم منتقل کردیم.» آنطور که این مرد میگوید در این لحظات سخت و طاقتفرسا او و همسرش که باردار است امیدی به زنده ماندن پسرشان نداشتند اما وقتی تیم پزشکی بیمارستان پسربازیگوش را معاینه کردند امیدهای این پدر و مادر زنده شد.
- فاصله نزدیک مرگ و زندگی
دکتر علیرضا طبیبخویی، سرپرست تیم جراحی مغز و اعصاب بیمارستان رسول اکرم(ص) درباره شرایط کودک هنگام انتقالش به بیمارستان میگوید: «ساعت 11شب کودک به بیمارستان رسید. میله آهنی به قطر 6میلیمتر از زیر چشم راست به طول 8سانتیمتر وارد جمجمه و مغز کودک شده بود.
در این شرایط باید همه موارد بهطور دقیق بررسی میشد. بعد از انجام آنژیوگرافی معلوم شد میله آهنی در محل خیلی حساسی قرار دارد. در مغز 2شریان هلالیشکل قرار دارد که میله درست در بین این 2شریان قرار گرفته بود. کافی بود نوک میله به یکی از شریانها برخورد کند تا پسربچه فلج یا حتی منجر به از دست دادن جان او شود. از سویی میله از چشم پسربچه عبور کرده بود اما اولویت مغز و زنده ماندن او بود. به همین دلیل مقدمات انجام جراحی مغز انجام شد.»
- در اتاق عمل
پدر و مادر علی پشت درهای اتاق عمل تنها کارشان شده بود دعا برای تنها فرزندشان. دکتر طبیبخویی میگوید: «بعد از بیهوش کردن کودک جمجمه او شکافته شد. با کمک همکارانم و با درنظر گرفتن شریانهای مهم در جریان جراحی بسیار حساس و دقیقی که حدود 5ساعت طول کشید، میله از داخل جمجمه بیرون کشیده شد. خوشبختانه میله آسیب قابلتوجهی به بافتهای مغزی وارد نکرده بود و وقتی متخصص چشم هم چشم بیمار را معاینه کرد معلوم شد میله از کنار چشم عبور کرده و صدمه قابل توجهی به آن وارد نشده است.»
- بازگشت به دنیای کودکانه
حالا چند روز از عمل جراحی میگذرد و پسربازیگوش میتواند دوباره به دنیای کودکانهاش برگردد. دکتر طبیبخویی میگوید: «بعد از جراحی، کف جمجمه و استخوانها ترمیم شد و بعد از حدود 2هفته بستری شدن در بخش، کودک مرخص خواهد شد.» پدر علی نیز درباره آخرین وضعیت پسرش میگوید: «هنوز باورم نمیشود پسرم از آن حادثه جان سالم به در برده و میتواند به زندگی عادیاش ادامه دهد. خدا، علی را دوباره به ما داد و اگر تلاش تیم پزشکی بیمارستان رسول اکرم نبود شاید تنها فرزندمان را از دست میدادیم. خوشحالم که پسرم سالم به خانه برمیگردد.»