تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۷ - ۱۸:۲۰

نوشته اوا ویث* - ترجمه یونس شکرخواه: مفهوم در زمانی (diachronic) از سوی فردینان دو سوسور در اوایل قرن بیستم و در تضاد با اصطلاح همزمانی (synchronic) ابداع شد

این اصطلاح به شیوه‌ای تطبیقی ـ تاریخی در زبان‌شناسی اشاره می‌کند که دستورنویسان قرن بیستم طرفدار آن هستند.

از آنجا که تحلیل زبان به شیوه در زمانی تنها به توسعه و تکامل تاریخی آن و جستجوی زبان‌های اولیه هند و اروپایی توجه دارد، نتوانسته است یک مدل شناختی و یا دستوری از زبان ارائه کند و به همین علت سال‌ها تحت‌الشعاع مدل دستور زایشی چامسکی قرار داشته است.

الگوی چامسکی به جای تکیه بر تحولات تاریخی زبان بر ساختار دستوری آن تأکید می‌کند.

توجه به تغییرات زبان از دهه شصت به بعد دوباره رواج یافت و همگام با آن، مطالعات مربوط به تحولات در زمانی زبان، نیز از نو رایج شد.

این اصطلاح در عرصه سینما نیز به وسیلة منتقدان سینمایی، برای اشاره به تحلیل‌های تاریخی‌ای که در تضاد با تحلیل‌های معاصر یا همزمانی هستند، استفاده می‌شود.

Eva Vieth*