روزی موضوع مبارزه با احتکار و محتکران مطرح بود، روزگاری شایستهسالاری و مبارزه با رابطهسالاری پا به عرصه گذاشت، زمانی را با واژه «آقازادهها» سر کردیم، دورهای هم با «رانتخواران» سپری شد و... حالا هم نوبت «شفافیت» و «مبارزه با فساد» است. واقعا در گذشته مبارزه با احتکار، رابطهسالاری، آقازادهها، رانتخواری و... موفقیتآمیز بوده است؟
چرا همچنان رابطه، اصل اساسی در پیشبرد امور است؟ چرا همچنان آقازادهها در صحنه حضور پررنگ دارند؟ چرا رانتخواران هنوز هم به بردن و خوردن مشغولند؟ چرا...
اگر مبارزه با رانتخواری، آقازادهها، رابطهسالاری و... موفق بود آیا امروز جایی برای فساد باقی میماند که نیازمند شفافیت باشد؟
متأسفانه در چند دهه اخیر شاهد بودهایم که هر از گاهی موضوعی و بهعبارتی مشکلی عمده و بهقول معروف سرتیتر افکار مسئولان و دستاندرکاران میشود و پس از مدتی کوتاه اوضاع به سبک و سیاق سابق برمیگردد. مهمترین عارضه چنین وضعی بیاعتمادی افکار عمومی به مسئولان و حرفهای آنهاست.
این وضع را امروز در بیاعتنایی افکارعمومی به مشکلی بهنام «مبارزه با فساد» و شکلگیری «شفافیت» میتوان دید. به نظر میآید فاسدان، رانتخواران، آقازادهها و... هم خود به این موضوع واقفند و فراتر از آن حتی در راه انداختن جار و جنجال، پا پیش میگذارند که نشان دهند در مبارزه، صف اول را تشکیل دادهاند. انگار آنها میدانند که همه این فریادها همان طبلی است که فقط صدای زیادی دارد. حال اینبار نوبت شفافیت و مبارزه با فساد رسیده و باز هم بلندگوهایی به هوا بلند شدهاند که در همین فضا فریاد میکشند و از شفاف شدن امور میگویند.
حال باید دید آینده چه تصویری پیش چشم ما خواهد گذاشت. آیا شفافیت رخ مینماید و با فساد مبارزه خواهد شد؟ در اینکه بخشی از مسئولان، درپی مبارزه با فسادند شکی نیست اما آیا ارادهای جمعی در میان مدیران و مسئولان ردهبالا برای این منظور وجود دارد؟ آیا بوروکراسی و بدنهای که به شفاف نبودن خوگرفته اجازه مبارزه را خواهد داد؟ آیا افراد و گروههای بانفوذی که خود بخشی مهم و جداناشدنی از فساد هستند اجازه مبارزه را خواهند داد؟
سازمانهایی که باید از درون با فساد مبارزه کنند دست به این عمل خواهند زد و بدنه سازمان دربرابر این مبارزه نخواهد ایستاد؟ افکار عمومی زمانی اعتماد پیدا میکند که ببیند آنها که سخن از مبارزه با فساد میزنند، درعمل نیز آن را عملیاتی میکنند، در غیر این صورت، مردم همیشه این پرسش را در ذهن دارند که چرا باید با مسئولانی که فقط حرف میزنند، همراه باشند؟