که به تیم امید موناکوی فرانسه پیوسته و دیوار اتاقش با عکسهای «کریستیانو رونالدو» پوشیده شده بود، آن پسر نوجوان که حالا ۱۹ساله است، با لباس تیم ملی فرانسه، جامجهانی را بالای سرش برد.
شايد بشود گفت «کیلیان امباپه»، جوانترين ستارهي حال حاضر فوتبال جهان است؛ ستارهاي كه نگاه همه را به خود معطوف كرده و پيشبيني ميشود در آيندهاي نزديك، جاي فوقستارگاني مثل كريستيانو رونالدو، «ليونل مسي» و «نيمار» را بگيرد.
كيليان امباپه متولد بیستم دسامبر سال 1998 در پاريس فرانسه است. پدرش «ويلفرد امباپه» اهل كامرون و مربي فوتبال است و مادرش «فيضه لماري» اهل الجزيره و زماني بازيكن هندبال بوده است. برادرخواندهي بزرگترش و برادر 12سالهاش هم فوتباليست هستند.
بازی كيليان از كودكي مورد توجه قرار گرفت و از شش تا 14سالگي در باشگاه كوچك «بوندي» در شهر كوچكي به همين نام بازی میکرد. او از سال 2013 ميلادي به تيم اميد موناكو پيوست و دو سال بعد، وارد تيم بزرگسالان موناكو شد.
او در دو سالي كه در تيم موناكو توپ زد، 41بازي انجام داد و 16 گل بهثمر رساند و در پايان هم با اين تيم در 18سالگي قهرمان ليگ1 فرانسه شد. كيليان سال 2017 ميلادي بهصورت قرضي به تيم مشهور پايتخت، يعني پاريسنژرمن پيوست و با درخشش در ميان ستارگان اين تيم و به ثمر رساندن 13 گل در 27 بازي، پس از يكسال با پاريسيها قرار داد دائمي بست.
اگر «دنيل ارزاني»، بازيكن ايرانياستراليايي تيم ملي استراليا در جامجهاني 2018 نبود، كيليان امباپه لقب جوانترين بازيكن جامجهاني را كسب ميكرد. اما هرچهقدر كه دنيل فرصت كمي براي نشاندادن مهارت و تكنيكش داشت، كيليان موفق شد از ستارههاي جامجهاني باشد، بدرخشد و جايزهي بهترين بازيكن جوان جام را از آن خود كند.
او حالا جوانترین بازیکن تاريخ فوتبال فرانسه است که توانسته در رقابتهای جامجهانی گلزنی کند و پس از اسطورهی فوتبال برزیل، يعني «پهله»، دومین بازيكن جوان تاريخ جامجهاني است كه در يك بازي جامجهاني دوبار گل زده است.
تواناییهای امباپه باعث شده خيلي زود و در همين سن، جوايز و قهرمانيهاي بسياري را تجربه كند و پس از اينكه بهعنوان گرانترین بازیکن ردهی نوجوانان شناخته شد، حالا به مقام دومین بازیکن گرانقیمت جهان دست پیدا کند.
حالا و چند روز پس از جشن قهرمانی بهیاد ماندنی آبیپوشهای فرانسوي در ورزشگاه «لوژنیکی» و زیر باران فراموشنشدنی مسکو، ترجمهي گفتوگويي جذاب را با اين ستارهي 19ساله آماده كردهايم تا ببينيم این نوجوان عاشق رونالدو و کفشهای کتانی، چهطور از جامجهانی روسیه سردرآورد.
- فوتبال برایت چه معنایی دارد؟
فوتبال چیزی است که بدون آن نمیتوانم زندگی کنم. چیزی بیشتر از اعتیاد به این ورزش است. فوتبال در من رسوخ کرده. همیشه میدانستم که این ورزش همان چیزی است که باید دنبال کنم.
- فکر میکردی در این سن و سال به این جایگاه برسی؟
در فوتبال همهچیز با تلاش بسیار، ممکن است و فکر میکنم تلاشم هم خیلی مهم بوده است. همیشه به خودم اعتقاد داشتم و میدانستم که توانایی انجام کارهای بزرگ را دارم. برای موفقشدن، مسئله فقط تمایل و خواستن نیست. باید خیلی تلاش کنید تا به ثمرهاش برسید. شاید فکر نمیکردم که همهچیز اينقدر سریع اتفاق بیفتد، اما میدانستم که میتوانم به آن برسم.
- در این مسیر از چه چیزهایی گذشتی؟
وقتی دیگران از سختیهایی صحبت ميكنند که در مسیر حرفهایشان متحمل شدهاند، چندان متوجه منظورشان نمیشوم. به نظر من، مهمترین سختی، گذشتن از خواب صبح برای زود سر کار رفتن است.
- از حمایتهای نیمار در مسیر حرفهایشدنت برایمان بگو.
پس از ملحقشدن به پاریسنژرمن، نيمار فوراً مرا زیر بال و پرش گرفت و کمکم کرد كه در تیم جا بیفتم. درواقع او منتظرم بود.قبل از اینکه به پاریس بروم، پیامهای زیادی برایم میفرستاد و میگفت: «کِی میآیی؟»
وقتی به پاریس آمدم به من آرامش داد و در زمین هم همیشه دنبال من میگردد و توپ را میدهد به من. خیلی کمک بزرگی است كه بازیکنی مثل او اینطوری از آدم استقبال کند.
- بارها گفته شده كه قهرمان دوران نوجوانيات كريستيانو رونالدو بوده است. حالا چهقدر دنبالهروي الگویت هستی؟
بله، او از زمان کودکی قهرمان من بود و وقتی او را در «والدبباس» از نزدیک دیدم، تجربهی بينظيري بود. وقتی کمسن و سالتر بودم او را تحسین میکردم، اما آن دوران تمام شد. از کسی که پنجبار برندهی توپ طلا شده، خیلی چیزها میتوانی یاد بگیری. او بازیکن بسيار بزرگی است، اما دیگرانی هم هستند که از آنها هم یاد گرفتهام.
نیمار، هميشه همراه من است و فکر میکنم خیلی شبیه رونالدوست و عملاً با رونالدو در یک سطح است. از «ادینسون کاوانی» بهعنوان آقای گل هم خیلی چیزها یاد گرفتهام.
- حالا که پس از این موفقیتها به اولین باشگاهت بوندی، فکر میکنی، چه احساسی داری؟
همانطور که همه میدانند، بوندی باشگاه و شهری است که در قلب من جاي دارد. من آنجا بزرگ شدم، هم بهعنوان بازیکن و هم بهعنوان انسان.
- اولین جفت کفشهای کتانیات را به یاد داری؟
بله، یک جفت از سری «نایکی اِیر مَکسِز»، اما دقیقاً به یاد ندارم کدام مدل. آنزمان ما خیلی پول نداشتیم و بهخاطر همين، آن کتانیها خیلی برایم مهم بودند. دائم داشتم تمیزشان میکردم، اما به محض اینکه فرصتی برای بازیکردن فوتبال پیش میآمد، نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم.
هربار که کتانیهایم را کثیف میکردم، مادرم از دستم عصبانی میشد، چون آن کفشها تقریباً گران بودند. کتانیها خیلی برایم دوستداشتنیاند. وقتی یک جفت کفش جدید میخرم، شبیه بچههایی میشوم که اسباببازی جدیدی خریدهاند. همیشه عاشق کتانیها بودهام و خرید یک جفت کفش نو برایم خیلی لذتبخش است.
- احمقانهترین کاری که برای داشتن یک جفت کتانی انجام دادهای، چه بوده؟
فکر کنم گریه کردهام! وقتی مادرم یک مدل خاص را برایم نمیخرید، گریه میکردم تا نظرش را عوض کنم. البته این روش، بعضی وقتها جواب میداد و بعضی وقتها هم نه. آنوقت باید راه دیگری را امتحان میکردم.
- اولین کفشهای فوتبالت را هم به یاد داری؟
اولینبار یک جفت «نایکی واپور» داشتم. این کفشها باعث میشد پیش خودمان رؤیاپردازی کنیم که مثل فوتبالیستهایی هستیم که با آن کفشها بازی میکنند. سعی میکردم میراثدار خوبي برای قهرمانهای آنزمانم باشم.
وقتی کمپانی نایکی اولین کفشهای فوتبالم را به من هدیه داد، همیشه نگاهها توی رختکن روی من بود. بعضی از همتیمیهایم میپرسیدند: «میشود لطفاً نیمهي اول من آنها را بپوشم؟» اما من مغرورتر از آن بودم که بخواهم کفشهایم را به کسی بدهم.
گاهی صحبتهای پیش از شروع بازی سر کفشهای نو بود. البته این موضوع عادی بود، چون ستارههای آنزمان هم همان کفشها را به پا داشتند و بهخاطر همین هم بود که بدجور دلم آن کفشها را میخواست، شاید خیلی بیشتر از بقیه.
یادم میآید در جامجهانی 2006 آلمان، رونالدو یک جفت زرد و سبزش را داشت. آنها را خیلی خوب بهیاد دارم، چون خودم هم یک جفت از همان کفش را داشتم.
- بهعنوان نوجوان، در اوقات فراغتت چه کار میکردی؟
موقعیتم به من اجازه نمیداد که کارهایی را انجام دهم که نوجوانان معمولي انجام میدهند. از آنجایی که نمیتوانستم خیلی بیرون بروم، دوستانم را به خانه دعوت میکردم. با هم بازی میکردیم، میخندیدیم و به چیزهایی غیر از فوتبال فکر میکردیم. اینها تنها لحظههايي بودند که میتوانستم مانند پسری همسن خودم رفتار کنم.
- در حال حاضر مهمترين دغدغهات چیست؟
الآن در سنی هستم که باید بازی کنم و تمرکز اصلیام هم همین خواهد بود. من 30ساله نیستم و باید بازی کنم.
- قهرمانی در جام جهانی چه حسی دارد؟
واقعاً حس منحصربهفردی است. این رؤیای کودکیام بود که محقق شد و همینطور رؤیای تمام فرانسویها. ما تا ابد در تاریخ خواهیم ماند و این غرورآفرین است.
- چه برنامهاي براي آينده داري؟
فقط تا وقتی در پاریس میمانم که این تیم دنبال کسب عنوان قهرماني باشد. تا 10 سال بعد، میخواهم در بهترین تیم دنیا بازی کنم. حالا اگر آن تیم پاریسنژرمن باشد که آنوقت تا آنموقع همچنان آنجا خواهم بود.