مفهوم سبک " ارگانیک " نیز همانند بسیاری از دیگر مفاهیم به کار گرفته شده در معماری ، از رشته های دیگر وام گرفته شده،وزمانی که برای معماری و ساختمان به کار می رود، تعیین حدود آن مشکل است . این مفهوم ، روابط هماهنگ بین کل و جزء را در خود جای می دهد. اما همچنین با فرایندهایی طبیعی همچون تولد و رشد و مرگ ارتباط دارد .
به معماری ارگانیک معماری انداموار یا بیومورفیسم نيز اطلاق مي شود كه در حقيقت یک فلسفه در معماریاست که به ترویج هماهنگی بین عادتهای انسانی و طبیعت میپردازد. این اتفاق به صورتی شکل میگیرد که طراحی چنان هماهنگی و ارتباطی با محیط خود داشتهباشد که ساختمان، مبلمان و محیط بخشی از یک ترکیب متحد و مرتبط باشد.
معماری ارگانیک کم وبیش همان اجتماع ارگانیک است و همان طورکه یک اجتماع ارگانیک بایداز قبول آنچه که از خارج به زندگی تحمیل می شود وبا طبیعت وخصوصیات نوع انسان مغایراست، سرباز زند،یک معماری ارگانیک هم نمی تواند مقهوروتسلیم قوانین زیبایی شناسی یا ذوق ساده یک فرد باشد.معماری ارگانیک باید بهر انسان آنچنان مکان مناسبی برای کار و زندگی تقدیم کند که او بتواند از بودن در آن خود را خوشحال و مفید احساس کند.
شاید قوی ترین ساخت و ساز ها و قدیمی ترین آنها را معماری انسان های اولیه در غار ها بتوان گفت. یونانیان قدیم نیز به طبیعت به دیده احترام مینگریستند. که معبد دلفی بهترین مصداق طراحی شهری یونان باستان باتدبیری مشهور به "استقرارآتنی" ساختمان نوع نظام سازه ای و ساختمانی مصنوع بشر که خود را با قواعد طبیعت مبتنی بر بهترین استفاده از توپوگرافی ،خطوط میزان و رد پای حیوانات هماهنگ می سازد .
لئوناردوداوینچی به طبیعت اعتقاد داشت او با کلامی دانته وار نوشته است " نقاشی فرزند زاده طبیعت است " و با اشراف به دیرینگی ازلی طبیعت، تا به آنجا پیش رفت که معتقد بود " نقاشی پایدار می ماند زیرا مستقیما از طبیعت سرچشمه می گیرد ،در حالی که موسیقی بلافاصله پس از اجرا میمیرد .
این باور ، احترام تعصب آمیز و سر سپردگی وی را به طبیعت نشان می دهد . به نظر او هنر باید با طبیعت سازگار باشد . تصویر کلی او از خلاقیت گونه ای "نو اوری ضمن حفظ وفاداری" به طبیعت بوده است. به اعتقاد میکل آنژ فرمی که هنر مند به مصالح می بخشد نه تنها ذهن هنرمند ،بلکه از پیش در خود مصالح وجود دارد . بنابر این هنرمند همواره در کشاکش متافیزیکی با فرم و اسرار طبیعت است و این فرایندی است مکاشفه آمیز که از طریق آن هنر مند توده فرمی را که از قبل در ذهن خود و نیز در مصالح نهفته است ،کشف می کند.
شاید این همان موضوعی باشد که فرانک لوید رایت همواره در بحث مصالح به آن اشاره می کند.باآنکه رایت به طبیعت عشق می ورزد ،شاید هیچگاه نتوانست مانند میکل آنژ به سرشت خارق العاده مصالح دست یابد. رایت و بسیاری از معماران که در طلب یاد گیری از طبیعت هستند بسیاری از اسرار طبیعت ، جنبه های مختلف آمیختن طبیعت با سایت ،استقرار ساختمان روی آن ، جهت یابی آن، آثار جنبی حرارتی و اقلیمی و گاه حتی جنبه های مختلف فرمی طرز تشکیل ساختمانی طبیعت را فرا گرفته اند.
فرم بر اثر بر همکنش با طبیعت است که شکل می گیرد یک موجود زنده برای بقا به قابلیت هایش برای پاسخگویی به محیط وابسته است . چگونگی روابط تضمین کننده بقا عامل مؤثر در ایجاد فرم و تکامل آن است .در دنیای ما هر ایده جدید ریشه در کشف تعدادی از زوایای پنهان طبیعت دارد که به گونه ای شگفت آور از طریق مشاهده و باز تابهای طبیعی آشکار می شوند .
- مهمترين سازه معماري ارگانيك:خانه آبشار
خانهٔ آبشار یا فالینگواتر Fallingwater که به آن «اقامتگاه کافمن» نیز گفته میشود، خانهای است که معمار معروف آمریکایی، فرانک لوید رایت، در سال ۱۹۳۵ در پنسیلوانیای آمریکا طراحی کردهاست و جز یکی از برترین آثار معماری قرن بیستم بهشمار میرود. این خانه در نزدیکی شهر پیتسبورگ و به سبک «معماری اُرگانیک» ساخته شدهاست.
محاسبات فنی این بنا را ویلیام وسلی پیترز انجام داد. فرانک لوید رایت همه چیز را در ذهن خود طراحی میکرد و از ترسیمات تنها برای ثبت تصوراتش استفاده مینمود؛ بنابراین در سپتامبر ۱۹۳۵ از بازدید کافرمای طرح ادگار جی کافمن از اسکیسهای خانهٔ آبشار در دفتر کارش نگران نشد. با وجود اینکه هیچ نقشهای وجود نداشت، رایت بی هیچ تردیدی پشت میز نقشهکشی خود نشست و یک پلان مختلط، یک مقطع و یک نما کشید که همهچیز در آنها حل شده بود. هنگامی که کافمن از راه رسید و این نقشهها را دید هیجانزده شد. پس از آن روز، علیرغم مشکلات تکنیکی شدید و خرجهای سرسامآور، کافمن مصمم به انجام این پروزه باقی ماند. خانه آبشار به منبع الهامی برای بقیه زندگی او تبدیل شده بود.
خانه آبشاری یا درخت کاج همان خانهای است که توسط معمار سرشناس فرانک لیود رایت در سال ۱۹۳۵ در یکی از روستاهای جنوب غربی پنسیلوانیا (۴۳ مایلی (یا ۶۹ کیلومتری) جنوبیترین منطقه پیترز برگ طراحی شد. بخشی از این خانه با عنوان زیباترین طرح روی قسمتی از آبشار رود بیرران در بخش میل ران از شهرستان استی وارت، استان فیات پنسیلوانیا در،های نیز لورل از ناحیه هیلدز کوهستانی آلیجنی در زمان کمی پس از ارائه طرح مذکور توسط رایت ساخته شد که در بین لیست اسامی زندگی بخش اسمیت سونیان که از ۲۸ مکان تشکیل شده تحت عنوان «۲۸ جای دیدنی قبل از مرگ» قرارگرفته است.
بازسازی تاریخچه خانه آبشاری در ۶۷ سالگی اش این فرصت را برای فرانک لیود رایت ایجاد کرد که با طراحیها و ساختارهایش از ۳ ساختمان در بناهای معماری دوباره ظهور کند. سه کار اصلی وی از اواخر دهه ۱۹۳۰ با نامهای: خانه آبشاری، ساختمان مومی شکل جانسون درراسین، ویس کانسین و خانه هربرت جکوبس در مادیسون (ویسکانسین) دوباره او را به اوج شکوفایی در جامعه معماری برگرداند. فرضیه خانه آبشاری یکی از معروفترین فرضیات معماری است که توسط ادگارکافمن بزرگ (یکی از موفقترین مردان تاجر و رئیس فروشگاه بزرگ کافمن) اجرا شد. پسرش بنام ادگار کافمن کوچک بطور مختصری به مطالعه معماری تحت نظر رایت پرداخت و بدین ترتیب ادگار بزرگ با کمک رایت و پسر خود موفق شد تا هزینهای معادل با ساخت خانهای در ۱۲ متر مربع را در این پروژه سرماگذاری کند.
خانه آبشار | ساختمان طبیعتوار فالینگواتر اثر فرانک لوید رایت