بر این اساس، اگر قیمت ارز در رقمهای فعلی تثبیت شود، اضافه شدن تورم 20 تا 24 درصدی به تورم فعلی اقتصاد، دور از انتظار نخواهد بود.سال 97 با دلار 4990تومانی آغاز شد و فعلاً نرخ هر دلار در بازار غیررسمی به حوالی 11هزار تومان رسیده، یعنی 120درصد رشد داشته است.
در این میان نرخ دلار در بازار ثانویه که محل مبادله و تخصیص ارز صادرکنندگان به واردکنندگان است دیروز به حوالی 10هزار و 200رسید که 105درصد از قیمت دلار در روزهای نخستین سال بالاتر است. مرکز پژوهشهای مجلس اعلام کرده هر ۱۰ درصد رشد نرخ ارز باعث افزایش 2درصدی نرخ تورم خواهد شد.
بر این اساس اگر قرار باشد قیمت دلار در محدوده 10تا 11هزار تومان تثبیت شود، قیمت ارز 100تا 120درصد رشد داشته و احتمالاً تورمی معادل 20تا 24درصد به تورم موجود اقتصاد ایران اضافه خواهد شد. در این وضع حتی اگر شایعاتی که درباره آزادسازی عرضه ارز صادرکنندگان عمده غیرنفتی در بازار ثانویه و کاهش نرخ دلار تا محدوده 8هزار تومان نیز گفته میشود،
واقعیت داشته باشد، نرخ دلار 60درصد رشد کرده و احتمالاً معادل 12درصد تورم به نرخ تورم فعلی اقتصاد اضافه خواهد شد. نرخ تورم تیرماه در گزارش بانک مرکزی 10.2درصد برآورد شده که براساس سناریوهای مختلف در ماههای آینده به 22تا 34درصد خواهد رسید.
- نرخ تورم پایین تقلبی است؟
در شرایطی که قیمت ارز از ابتدای امسال تاکنون بیش از 100درصد رشد داشته و قیمت دیگر کالاهای سرمایهای مانند سکه نیز جهش قابلملاحظه را تجربه کرده است، احتمالاً بسیاری از افراد، محاسبه افزایش نرخ تورم به 22تا 34درصد را اشتباه میدانند زیرا براساس این نرخها، میانگین قیمت کالا و خدمات مصرفی خانوار از 100تومان به 122تا 134تومان خواهد رسید که بهمراتب از میزان اثرگذاری جهش نرخ ارز بر بازار کمتر است.
نکته قابلتوجه که اتفاقاً عامل اصلی اختلاف تلقی مردم از نرخ تورم با نرخ اعلام شده بانک مرکزی است، اینجاست که نرخ تورم اعلامی این نهاد، متوسط افزایش قیمت 300کالا و خدمات سبد خانوار در ۱۲ماه است که اثرپذیری همگی آنها از رشد نرخ ارز، یکسان نیست. درنتیجه در شرایطی که دلار 100درصد رشد کرده، احتمالاً فرد مجبور است کالایی مانند موبایل را با همین میزان افزایش خریداری کند، اما بسیاری از کالاها و خدمات، مانند نان، کرایه و انرژی نیز در سبد مصرفی او وجود دارد که فقط اندکی از جهش نرخ ارز را منعکس میکنند.
از سوی دیگر، بهواسطه محاسبه نرخ تورم بهصورت 12ماهه، حتی باوجود بروز شوک قیمتی در تمام کالاهای سبد خانوار نیز افراد فقط یک دوازدهم از کل اثر این شوک قیمتی را در تورم ماهانه مشاهده میکنند و برای تخلیه همه آثار این جهش قیمتی در تورم سالانه، بالا بودن قیمتها باید 12ماه ادامه پیدا کند. بر همین اساس، در مواقع بروز جهش قیمتی در بازار، نرخ تورم نقطهبهنقطه (یعنی تورم یکماه نسبت بهماه مشابه سال قبل) میتواند تطابق بیشتری با تلقی عمومی از نرخ تورم داشته باشد.
- کاهش 48درصدی قدرت خرید کارگران
ناهمگون بودن اثرگذاری نرخ ارز بر کالا و خدمات موجود در سبد تعیین نرخ تورم باعث میشود هر دهک درآمدی بسته به نوع کالاهای مصرفی، فشار بیشتر یا کمتری رانسبت به نرخ تورم احساس کند؛ مثلاً بهواسطه اینکه نرخ تورم خوراکیها و آشامیدنیها بالاتر از نرخ تورم کل است و این اقلام سهم بالایی در سبد معیشت 5دهک پایین جامعه دارند، در شرایط فعلی برخی اقشار بیش از نرخ تورم گرانی را حس میکنند.
در این وضع کارگران که در دیماه گذشته سبد معیشتی خود را به تأیید دولت و کارفرمایان رساندهاند، ادعا میکنند قدرت خریدشان در هفته نخست تیرماه نسبت به هفته آخر دیماه 96معادل48درصد افت کرده است. حمیدرضا امامقلی تبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران در مقالهای به گزارشهای میدانی کارگران از بازار اشاره کرده و نرخ تورم اجارهبهای مسکن این قشر را 30درصد اعلام کرده است. بررسیهای او نشان میدهد، در بخش خوراکیهای ضروری بهجز نان، اقلامی مانند لبنیات، حبوبات، پروتئینها و میوه افزایش 15تا 30درصدی را تجربه کردهاند.
- سقوط درآمد سرانه ایرانیها مقابل دلار
آمارهای بانک مرکزی نشان میدهد متوسط درآمد سرانه هر ایرانی در سال 96معادل 5میلیون و 600هزار تومان بوده که با درنظر گرفتن میانگین 4045تومان برای دلار در این سال، معادل 1384دلار شده است. این میزان درآمد سرانه اگر باوجود مشکلات اقتصادی در سال 97نیز محقق شود، در سنجش با نرخ دلار 10هزارتومانی فقط 560دلار ارزش خواهد داشت که عملاً بهمعنای کاهش 59درصدی قدرت خرید درآمد سرانه ایرانیان مقابل دلار و بدتر شدن وضع اقتصادی آنهاست. البته مفهوم این مدعا با مرور تحقیقاتی که مرکز آمارهای اقتصادی اتاق تهران انجام داده آشکارتر نیز میشود.
براساس این گزارش، درآمد سرانه حقیقی ایرانیان به قیمت ثابت سال 1390، در سال 1383برابر با 5.7میلیون تومان بوده که با احتساب نرخ 874 تومانی برای دلار، معادل 6515دلار است. این رقم در سال 1390به 7.4میلیون تومان رسیده که بالاترین میزان در 13سال اخیر بوده و با درنظر گرفتن نرخ 1204تومان برای دلار در این سال، قدرت برابری خرید آن معادل 6146دلار بوده است.
در ادامه اما درآمد سرانه حقیقی ایرانیان در مسیر نزولی قرار گرفته و در سال 1394به کمترین میزان، یعنی 5.3میلیون تومان معادل 1556دلار (به نرخ 3450تومان) رسیده است. البته در سال95و 96درآمد سرانه ایرانیان در مسیر بهبود قرار گرفته و به 5.6میلیون تومان رسیده اما اکنون با جهش نرخ ارز، قدرت خرید برابری این درآمد 5.6میلیون تومانی در مقابل دلار فقط 560دلار است که بیسابقهترین رقم در سالهای گذشته بوده است.
بهعبارتیدیگر، درآمد سرانه حقیقی هر ایرانی از 5.7میلیون تومان در سال 83با کاهش 2درصدی به 5.6میلیون تومان در سال 96رسیده است اما درصورت تکرار این درآمد در سال97، این درآمد فقط 560دلار میارزد که از کاهش 92درصدی قدرت خرید درآمد سرانه ایرانیان مقابل دلار حکایت دارد.