فاطمه رجب‌زاده /مشهد - خبرنگار: وحشت را می‌شود در چشم‌هایشان دید. نگرانی را هم. به گمانم ببرها پچ‌چ می‌کنند: «صبح که شد آنها غیب شدند و دیروز دو تای دیگر، نکند فردا نوبت ما شود.» این‌ها به خیالم می‌رسد.

مرگ 8 ببر بخت برگشته آن هم به فاصله چند ماه در باغ‌ وحش مشهد، آن‌قدر عجیب و هولناک است که راه را برای خیال باز می‌کند.الفت او با «البرز» اما چنین خیال‌پردازانه نیست. البرز با دیدنش به وجد می‌آمد، بر 2 پا می‌ایستاد و همین‌طور تنش را بر دست‌ها و صورتش را بر گونه‌های او می‌سایید، اما شبی قرعه مرگ به نام ببر زیبا افتاد.

فردای آن شب دردناک خبر را شنید. دامپزشک گفته بود: «این یک اتفاق نادر است. البرز به دلیل بلعیدن استخوان بزرگ دچار انسداد روده شد و مرد.» او، محسن طیرانی، تا ماه‌های اول سال گذشته یکی از مدیران باغ ‌وحش مشهد بود و مرگ البرز خاطره تلخ آن روزهایش است.

  • متهم ردیف اول

طیرانی حالا دیگر به خانه حیوانات وکیل‌آباد نمی‌رود، اما دغدغه حیوانات را دارد. به عنوان یک فعال محیط‌زیست از مشکلات باغ‌ وحش مثل قرارگرفتن در بافت شهری و فاصله زیاد با استانداردها با خبر است، اما می‌گوید:

«در بسیاری نقاط دنیا باغ‌ وحش‌ها در محدوده شهر هستند و اگر مشکل وجود داشته باشد‌ دستگاه نظارتی چارچوب‌ها و شرایط استاندارد را اعلام و برای تحقق این موارد کمک هم می‌کند.» او معتقد است اداره کل محیط‌زیست درباره باغ‌ وحش مشهد کم‌کاری کرده و مالکان بعد از چند سال بلاتکلیفی و مهلت 3 ساله برای تعطیلی، ناگهان با این تصمیم مسئولان مواجه می‌شوند که از مواد قانونی کمیسیون ماده 8 استفاده کنند و بمانند.

طیرانی مرگ حیوانات دیگر را پیش از ببرها در باغ‌ وحش تایید می‌کند، اما می‌گوید: «جوسازی برای عمدی نشان دادن این اتفاقات با هدف سودجویی است. محیط‌زیست اعلام کرده بود باید تعداد حیوانات کمتر شود، اما این‌که باغ ‌وحش از روی عمد حیوانی را بکشد، ادعای درستی نیست.»

  • سکوت و تناقض

محیط‌ زیستی‌ها جواب نمی‌دهند. معاون پالایش و نظارت محیط‌ زیست خراسان ‌رضوی به تماس‌هایی که با تلفن‌همراهش گرفته می‌شود، بی‌اعتناست. خبرهای منتشرشده و اظهار نظرهای مسئولان درباره این ماجرا متناقض است.

رسمی این اداره کل هم از نظر فعالان محیط ‌زیست محتوایی به شدت جانبدارانه از مالکان باغ‌ وحش دارد و مخاطبان بسیاری واقعیت را در این باره مطالبه و جست‌وجو می‌کنند. مسئول روابط عمومی این اداره کل، اما پاسخ را از یکی از مدیران محیط ‌زیست که حاضر به مصاحبه نمی‌شود، دریافت و به همشهری اعلام می‌کند.

رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش این اداره کل در پاسخ با واسطه به این سوال که چرا تمهیداتی برای کنترل جمعیت حیوانات از جمله ببرها نداشتید؟ می‌گوید: «تعداد ببرهای ما حاصل درون‌زایی است. نرخ زاد و ولد این حیوان بیشتر از نرخ تلفات آن بود و به این دلیل جمعیتشان بالا رفته و برای جابه‌جایی آنها هم به اجازه محیط‌ زیست نیاز بود. از سوی دیگر، در کشور کسی متقاضی این ببرها نبود تا بتوان جمعیتشان را کم کرد. به این شکل رفته‌رفته تعدادشان بیشتر و فضا برایشان کمتر شد.»

سوال بعدی هم این بود که آینده را هم با همین خبرها درباره باغ‌ وحش قدیمی مشهد خواهیم گذراند؟ و محمدعلی عمارلو پاسخ می‌دهد: «برای جابه‌جایی چند قلاده از ببرها به باغ وحش‌های دیگر رایزنی خواهیم کرد. برنامه طولانی‌مدت ما هم انتقال باغ ‌وحش به مکانی استاندارد است. برنامه‌ای که تاکنون عملی نشده است.» لاله معصومی، مسئول روابط عمومی محیط ‌زیست، هم توضیح‌ می‌دهد: «نمی‌توان گفت درباره مرگ ببرها خطایی صورت گرفته است.

مالکان باغ‌وحش 40 ساله مشهد در حال اجرای دستورالعمل‌های محیط‌ زیست برای ایجاد استانداردها هستند. مرگ ببرها در فصل جفت‌گیری رخ داده و درگیری ببرها در شرایطی شدت می‌یابد که ببر مغلوب، فضای کافی برای ترک قلمرو ندارد و بنابراین تقابل مرگباری برای حذف او شکل می‌گیرد.»

اما همه چیز آن‌طور که او و دیگر مسئولان محیط‌زیست می‌گویند، نیست. محمد عرفانی، معاون این اداره کل که پس از مرگ 8 ببر، کمتر پاسخگوی سوالی بوده است، تابستان 94 درباره شرایط باغ ‌وحش وکیل‌آباد گفته بود: «بنابر گزارش کارشناسان و بازدیدی که از باغ‌ وحش داشتم، مکان‌هایی که گربه‌سانان در آن نگهداری می‌شوند، اصلا مناسب نیست. قفس‌های باغ‌ وحش از نظر فضا به هیچ عنوان استاندارد نیست و مساحتشان برای تعداد حیواناتی که در آن نگهداری می‌شود، بسیار کم است. به عنوان مثال یک شیر باید حداقل در فضایی به مساحت 50 متر نگهداری شود در حالی که چند شیر را در چنین فضایی قرار داده‌اند.»

  • نظر پزشک باغ‌ وحش

چنان‌که از این صحبت‌ها بر می‌آید، محدودیت قلمرو در سال‌های قبل هم حاکم بوده و فصل جفت‌گیری هم فقط مختص به امسال نیست. حالا کوروش هنرمند، پزشکی که 8 سال است بر سر حیوانات خانه 4 هکتاری وکیل‌آباد دست نوازش می‌کشد، همه تلاشش را پس از آن شب کذایی انجام می‌دهد تا ببرهای خشمگینی را که دیگر غرش‌های مهیبشان در حلقوم خفه شده است، نجات دهد، اما نمی‌تواند.

او می‌گوید: «عملیات بهبود فضای ببرها به دلیل شرایطی با تاخیر مواجه شد. زمان مرگ اولین ببر، نیمه دوم سال و فصل جفت‌گیری گربه‌سانان بود. فضا کم بود و در نتیجه خطر درگیری جدی‌تر. درگیری ببرها مرگبار است و معمولا شب‌ها سر می‌گیرد.
آنها علاقه زیادی به نبض دارند و همین نقطه را هدف می‌گیرند و طوری به هم حمله می‌کنند تا ببر ضعیف‌تر را برای همیشه از پا درآوردند. با این ازدحام، نیمه پاییز سال گذشته 2 ببر نر در همین درگیری‌ها تلف شدند و دیگر نمی‌شد برایشان کاری انجام داد.

یک توله ببر یک ماهه هم همان روزها از بین رفت که البته این اتفاق کاملا طبیعی است و معمولا به دلیل نارسایی مادرزادی رخ می‌دهد. 2 ببر هم ابتدای نیمه اول سال 96، یکی به دلیل انسداد روده و دیگری به دلیل متفاوتی از بین رفتند. ما همیشه همه اتفاقات باغ وحش را به محیط ‌زیست گزارش می‌‌دهیم و در این موارد هم استثنا وجود نداشت.»

وی می‌افزاید: «وضع به همین منوال گذشت و هنوز کارعمرانی قفس تمام نشده بود. یادم می‌آید تعطیلاتی در بهمن بود که درگیری و مرگ 2 ببر دیگر را هم به من اطلاع دادند. پس از این اتفاق تصمیم گرفته شد ببرهای هم‌جثه و هم‌سن‌و‌سال را از قوی‌ترها جدا کنند. پس از این اقدامات جز مرگ ببری که در کالبدشکافی مشخص شد به بیماری قبلی مبتلاست تا امروز اتفاق تلخ دیگری نداشته‌ایم.»

پزشک باغ‌ وحش وکیل‌آباد تصریح می‌کند: «مرگ‌های اتفاق‌افتاده در باغ‌وحش طبیعی نیست، اما در نتیجه اتفاق و نتیجه عملکرد طبیعی حیوان بوده است. مخالف انعکاس ناجوانمردانه برخی مسائل مانند کشتار ببرها و حذف عمدی حیوانات در این ‌باغ وحش هستم، زیرا می‌دانم چه اتفاقی برای هر کدام از حیوانات این مجموعه افتاده است. البته باید استانداردها هر چه زودتر رعایت شود تا نگهداری از حیوانات با چنین اتفاقاتی همراه نباشد.»

پزشک باغ‌وحش: مرگ‌های اتفاق‌افتاده در باغ‌وحش طبیعی نیست، اما در نتیجه اتفاق و نتیجه عملکرد طبیعی حیوان بوده است. البته باید استانداردها هر چه زودتر رعایت شود تا نگهداری از حیوانات با چنین اتفاقاتی همراه نباشد