جواد حمیدی: هانس بلیکس مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سالهای نه چندان دور از چهره‌های خبرساز جهان بود.

موضعگیری‌های او در درجه نخست‌ بی‌طرفی او و سپس نگاه ژرفش به مسائل جهانی را نشان می‌داد.  او که اکنون فقط به تدریس اشتغال دارد هنوز هم دیدگاه‌هایی را عنوان می‌کند که بحث‌برانگیز است. آنچه در پی می‌‌خوانید نظر او در مورد مسائل هسته‌ای ایران است که الزاما نظری رسمی را منعکس نمی‌کند.

* برای آغاز گفت‌وگو شرایط حاکم بر بحران هسته‌ای ایران پس از صدور قطعنامه شورای امنیت (1696) و پس از آن پاسخ تهران به بسته پیشنهادی 1+5 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
- قطعنامه 1696 در شرایط بسیار عجیبی صادر شد. در حالی که همگان با چالشی بزرگ در خاورمیانه (درگیری حزب‌الله و رژیم صهیونیستی) مواجه بودند، صدور قطعنامه‌ای به این شکل عجیب بود. در واقع افکارعمومی در حال آماده شدن برای شنیدن پاسخ ایران به بسته پیشنهادی بود. به هر حال قطعنامه صادر شد که فکر می‌کنم یکی از دلایل اصلی آن حفظ پرستیژ غرب به ویژه آمریکا باشد. ایالات متحده و متحدان اروپایی‌اش از ایران خواسته بودند تا پیش از نشست سران جی8 در سن‌پترزبورگ پاسخ خود به بسته پیشنهادی را ارائه دهد، اما تهران همچنان به تاریخ اعلام شده خود (2 آگوست) تأکید داشت. شاید نوعی پاسخ به بی‌توجهی ایران به اصرار غرب را بتوان از انگیزه‌های اعضای شورای امنیت در صدور این قطعنامه توصیف کرد. اما پس از پاسخ ایران به بسته پیشنهادی موضع‌گیری‌های غرب تا حدود بسیار زیادی دست خوش تغییر توام با احتیاط شد. بسیاری پاسخ تهران را که در آن بر ایستادگی  این کشور برای حاضر شدن پای میز مذاکره تأکید شده بود نوعی چراغ سبز قلمداد کردند، اما عده‌ای دیگر اظهارات مقامات ایران پس از این پاسخ که بر حق ایران بر بهره‌مندی از چرخه کامل سوخت هسته‌ای (از جمله غنی‌سازی اورانیوم) اصرار داشتند را مبارزه‌طلبی توصیف کردند.
به عقیده من غرب با دقت و البته احتیاط در حال بررسی پاسخ ایران است. اینکه پس از گزارش البرادعی به شورای امنیت که بیانگر بی‌اعتنایی ایران به قطعنامه 1696 است باز هم هیچ عکس‌العمل به‌خصوصی دیده نمی‌شود خود مؤید این رویه محتاطانه است.

* اساساً بسته پیشنهادی 1+5 شامل چه موارد جالبی برای ایران بود؟
- من به طور کامل از مفاد این بسته آگاه نیستم، اما آن گونه که به نظر می‌رسد در این بسته تأکید بیشتر بر امتیاز بوده است تا تهدید. اشاره مجدد به امتیازات گذشته و در واقع توضیح بیشتر در مورد آنها. اما این گزارش چند نکته مهم نیز دربرداشت. نخست همان طور که اشاره شد امتیازات مبهم گذشته به شکلی شفاف‌تر توضیح داده شد، اما نکته مهمتر به عقید من حمایت آمریکا و کشورهای غربی از شکل‌گیری صنعت بین‌الملل نیروگاه‌های اتمی بود که نشان می‌دهد غرب و آمریکا نمی‌تواند مخالف حرکت ایران در جاده فناوری نوین باشد. اساساً نه ایالات متحده و نه هیچ کشور دیگری نمی‌توانند مانع کشورهای دیگر به سوی صنعتی شدن و بهره‌مندی از فناوری روز شود؛ این موضع نوعی سلب شرافت است که من مطمئن هستم ایران زیر بار آن نخواهد رفت. نکته مهم دیگر این بود که ایالات متحده آماده است به طور فعال در مذاکرات هسته‌ای شرکت کند.
اما این پیشنهاد نکات منفی دیگری نیز در برداشت. نخست وجود تهدید در این پیشنهاد است که در صورت عدم پایبندی و یا بی‌توجهی تهران به موارد یاد شده تهدیدی جدی متوجه این کشور خواهد شد و یا اینکه ایالات متحده از تهران بخواهد  که نخست تمامی فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی اورانیوم به حالت تعلیق درآید سپس مذاکره می‌کنیم. شرایطی شبیه به حمله کشوری به کشور دیگر. فرض کنید کشوری به کشور دیگر حمله کند و به آن آسیب برساند و سپس اعلام کند ما آماده‌ایم درباره موارد مورد اختلاف مذاکره کنیم به شرطی که شما حمله‌ای صورت ندهید. به عقیده من درخواست‌هایی این گونه به هیچ وجه قابل پذیرش نیست.
اگر قرار است مذاکراتی صورت گیرد که هدف آن تعلیق موقت غنی‌سازی است، مانعی ندارد، اما این مدت نباید به عنوان پیش‌شرط مطرح شود. باید پشت میز مذاکره حاضر شد، سپس از ایران خواست تا تعلیق کند، اما به طور همزمان مابه ازا نیز مشخص شود. نه اینکه شما تعلیق کنید بعد ما مذاکره می‌کنیم، شاید در نهایت امتیازی ارائه شد.
و در پایان فکر می‌کنم تنها موضوعی که احتمالاً در بسته پیشنهادی اروپا از قلم افتاده است. تضمین‌هایی امنیتی است. تضمین‌هایی در خصوص تأمین اورانیوم داده شده است، که شاید اهمیت آن در نزد طرف ایرانی به درستی درک نشده باشد. اما امنیت و مشکلات و پرسشهای امنیتی آن هم در منطقه‌ای همچون خاورمیانه نیز از اهمیت بسیاری برخوردار است. تضمینی با این مضمون که هیچ حمله‌ای علیه ایران از خارج و حتی تحریک یا کمک به عملیات براندازانه در داخل صورت نخواهد گرفت.

* مذاکرات اخیر دکتر لاریجانی و خاویر سولانا در این مقطع زمانی و پس از پاسخ ایران به بسته پیشنهادی که از طرف اروپایی بسیار مورد تأکید بود، چه پیامی دارد؟
- همان طور که گفتم اروپا و آمریکا پس از پاسخ ایران به بسته پیشنهادی بسیار محتاط نظاره‌گر امور هستند. خاویر سولانا پیشتر گفته بود تا قبل از مشخص شدن نتیجه مذاکرات خود با طرف ایرانی هیچ اقدامی در نیویورک (شورای امنیت) نخواهد شد و در واقع هیچ تصمیمی گرفته نمی‌شود. پایتخت‌های اروپایی و واشنگتن با دقت به مذاکرات لاریجانی و سولانا چشم دوخته‌اند و نتیجه آن برای تصمیمات آینده بسیار حیاتی است.

*  نظر شما در مورد «حسن نیت» در روند حل و فصل دیپلماتیک مناقشه‌هایی همچون بحران هسته‌ای ایران چیست؟
- کاملاً مطمئن هستم در شرایط فعلی هیچ یک از طرفین حاضر در مناقشه به راه‌حل‌های غیردیپلماتیک و خصمانه تمایل ندارند. اکنون کاملاً مطمئن هستم که هیچ اقدام نظامی علیه ایران صورت نخواهد گرفت زیرا نه اساساً این اجماع وجود دارد و نه شرایط برای چنین اقدامی مهیا است و مهمتر آنکه ضرورتی برای آن احساس نمی‌شود. بحث فشار افکار عمومی و شاید نحوه پیشرفت و سرانجام درگیری اسراییل و حزب‌الله امکان حمله نظامی حتی به شکل محدود به تأسیسات هسته‌ای ایران را منتفی کرده است. اما در پاسخ به سئوال شما فکر می‌کنم تهدید به تحریم و یا هر اقدام دیگری با هدف حل بحران‌هایی اینگونه بی‌ معنی است. چگونه ممکن است از ایران انتظار داشته باشید حسن نیت خود را نشان دهد اما در همان روز مقامی غربی از تحریم علیه ایران سخن بگوید. رویکردهایی این‌گونه به هیچ وجه سازنده نیست و شاید کار را از مسیر خود خارج کند.

* شما خود سالها مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بوده‌اید. به نظر شما چه زمانی می‌توان به این قطعیت که البرادعی خواهان آن است، دست یافت؟
- هیچ وقت و در مورد هیچ کشوری اساساً اثبات نفی غیرممکن است. همان اتفاقی که در مورد عراق رخ داد. آمریکا اصرار داشت انبار تسلیحات کشتار جمعی در عراق وجود دارد اما بازرسان سازمان ملل هیچ مدرکی نیافتند اما در نهایت نتوانستند ثابت کنند این انبارها وجود ندارد چون غیرممکن است. به شما حق می‌دهم بازرسان آژانس هیچ مدرکی دال بر انحراف پیدا نکرده‌اند اما نمی‌توانند این احتمال را کاملاً منتفی بدانند. اینگونه توجیه می‌شود که ما قادر به بررسی و بازرسی همه نقاط و سایتهای ایران نیستیم. اگر چه هنوز هیچ مدرکی در دست نیست اما علامت سئوالها نیز وجود دارد.

* فکر نمی‌کنید همین‌گونه اظهار نظرها سوخت مورد نیاز رسانه‌های غربی را برای ادامه تبلیغات خود علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران فراهم می‌کند؟
- موافقم، اما واقعیت این است که نفی را نمی‌توان اثبات کرد. اما با به کارگیری برخی تمهیدات می‌توان زهر این گونه‌ تبلیغات را کاست. شفافیت حداکثری و گام نهادن در مسیر اعتمادسازی بهترین پادزهرها هستند. اجازه بدهید به مورد کره‌شمالی اشاره کنم. همانطور که گفتم ژاپن و برزیل هر دوچرخه کامل سوخت در اختیار دارند و ژاپن حتی فرایند باز فرآوری پلوتونیوم را نیز پیش می‌برد. روندی که برای غرب به هر دلیلی قابل تحمل است اما زمانی که موضوع در مورد کره شمالی مطرح می‌شود اوضاع متفاوت است. کره‌جنوبی برای کاسته شدن از نگرانی‌های همسایه شمالی خود با وجود اینکه چندین رآکتور هسته‌ای فعال دارد، از غنی‌سازی صرف‌نظر می‌کند. در گزارش کمیسیون تسلیحات کشتار جمعی سازمان ملل که من ریاست آن را برعهده دارم این سئوال مطرح است که چگونه می‌توان چنین الگویی را در مورد خاورمیانه که منطقه‌ای بسیار حساس است اعمال کرد. اگر ایران بپذیرد که برای حفظ امنیت منطقه می‌تواند به طور موقت از غنی‌سازی صرف‌نظر کند، شاید بتواند در آینده نه چندان دور به خلع سلاح اسراییل نیز امیدوار بود. اینکه هم ایران و هم اسراییل بپذیرند برای حفظ امنیت منطقه و جلوگیری از آغاز یک رقابت تسلیحاتی باید از غنی‌سازی و بازفرآوری صرف‌نظر کنند. هیچ کس انتظار ندارد اسراییل 200 کلاهک هسته‌ای خود را نابود کند و یا خاورمیانه در همین مذاکرات هفته آینده به منطقه‌ای عاری از تسلحیات کشتارجمعی تبدیل شود. باید گامها را یک‌به‌یک برداشت.