کمتر دورانی را میتوان دید که زندگی آدمیان با سختیها و مشقات همراه نباشد. اما این سختیها و مشکلات از زمانی تبدیل به «مسئله اجتماعی» شد که امکان شناخت، آگاهی، ارتباط و تبادل نظر میان مردم فراهم آمد و افراد از پیلههای فردی، گروهی و خانوادگی به درآمده و خود را در یک محیط اجتماعی یافتند. بازیافتن خود و مشکلات خود در چنین فضا و شرایطی محصول نظام ارتباطی و اطلاعرسانی است. نظامهای ارتباطی و اطلاعرسانی بشر را از وضع طبیعی و تصورات بسیط و ساده از محیط پیرامونش خارج کرد. بسیاری از مسائل، مشکلات و سختیهایی که پیش از این طبیعی و جزئی از سرشت زندگی و طبیعت آدمی تلقی میشد و به همین دلیل نیز کمتر تلاش و کوششی برای تعدیل، تغییر یا مبارزه و مقابله با آنها صورت میگرفت، تغییر کرد.
نظام اطلاعرسانی و ارتباطی در دنیای جدید نشان داد که بسیاری از مشکلات زندگی ناشی از ناتوانیهای فردی، ارادههای ضعیف یا سستی و کاهلی که از مناسبات کلان اجتماعی ریشه میگیرد نیست. رسانهها با نشر و پخش اطلاعات و آگاهی و تمرکز روی مسائل اختلافی و چالشانگیز به اتفاقنظر آدمیان بر روی «مسائل اجتماعی» کمک شایان توجهی کردند. اما این نقش و کارکرد رسانهها در افزایش شناخت و آگاهی مردم نسبت به مسائل اجتماعی همواره از سوی مراجع و مراکز قدرت با چالشها و موانع زیادی مواجه شده است. کنترل منابع اطلاعاتی و خبری، تمرکز، یکدستی و عدم تنوع رسانهها، محدود کردن فرصت و امکان دسترسی مردم به رسانهها، ارائه اطلاعات مخدوش و غلط یا غیر روزآمد، جابهجایی اولویتهای خبری و اطلاعاتی، فرعی کردن مسائل اصلی و اصلی کردن موضوعات فرعی برخی از مشهورترین روشها و تاکتیکهایی است که قدرتهای سیاسی از آن طریق در نقش اطلاعرسانی رسانهها اختلال ایجاد کرده و به تبع آن امکان آگاهی مردم از مسائل اجتماعی را سلب میکنند.
بررسیهای تاریخی نشان میدهد در ایران نظام اطلاعرسانی همواره با انحصار رسانهها و وسایل ارتباط جمعی در دست دولت یا گروههای خاص از یک سو و انتقال اطلاعات مخدوش و نادرست از سوی دیگر تصویری غلط از مسائل اجتماعی ارائه کردهاند که لاجرم برنامهریزی و سیاستگذاری برای حل مشکلات را به انحراف و بیراهه کشانده و مردم را نیز در تصمیمهای خود دچار سردرگمی و بلاتکلیفی کرده است؛ بهطوری که به واکنشها و رفتارهای غیرقابل پیشبینی در مواقع حساس و ضروری روی میآورند. پیشبینیناپذیری رفتار مردم و حتی تصمیمگیران و برنامهریزان ریشه در شناختهای سطحی و ناپایدار از مسائل اجتماعی و اولویتهای آنها دارد که بخش عمده آن محصول ناکارکردی رسانهها و نظام اطلاعرسانی است. بازنگری و ساماندهی این نظام متناسب با مقتضیات دنیای جدیدگام مهمی در شناخت، اولویتبندی و حل مسائل اجتماعی است.
تاریخ انتشار: ۲۴ شهریور ۱۳۸۵ - ۰۹:۳۱
فریبرز بیات: زندگی اجتماعی همواره با مشکلات، دغدغهها، فشارها و تنگناهای مختلف عجین بوده است.