تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۸۶ - ۱۵:۲۴

سید محسن فرجادی: صدراعظم دربار قاجاری عاقبتی جز قتل به دستور اویی که به سلطنت رسانده بود، نداشت.

تاریخ ایران حامل یاد و خاطره نام‌هایی است که عاقبت خدماتشان در هزار توی توطئه آنانی که در گوشه‌ای دوام خود را در حذف توانمندان جست‌وجو می‌کنند رقم می‌خورد.

محمد تقی، پسر کربلایی قربان - آشپز میرزا عیسی قائم مقام اول – بود و باید آشپز می‌شد، اما نبوغ و توانایی هایش از او سیاستمداری ماندگار ساخت.

میرزا تقی خان امیر کبیر، صدراعظم مشهور دوره ناصرالدین شاه قاجار در خانه قائم مقام تربیت یافت و در اوایل جوانی به سمت منشی قائم مقام اول به خدمت مشغول شد و پس از آن در دستگاه قائم مقام دوم نیز مورد توجه واقع شد تا جایی که وی را همراه هیاتی سیاسی به روسیه فرستاد، اما بهت آنچه در روسیه دید به فراموشی آنچه باید انجام دهد منجر نشد.

با نگاهی به هم عصران امیرکبیر و روایت‌های بهت زده‌ای که از فرنگ کرده‌اند و خود را هیچ گاه در آن موقعیت احساس هم نمی‌کنند تفاوت و تمایز او از سیاست پیشه‌گان عصر قاجاری و پس از آن روشن می‌شود و همین ویژگی امیرکبیر کافی بود تا در تاریخ ایران جاودان بماند.

امیرکبیر در سفر به روسیه به مؤسسات فرهنگی، نظامی و اجتماعی آنجا توجه کرد و پس از آن راه ترقی ایران را داشتن دانشگاه و تشکیلات نظامی و فرهنگی منظم دانست.

از این‌رو برقراری امنیت در سراسر ایران را به‌عنوان زیرساختی اساسی مورد توجه قرار داد و سرکشان محلی و منطقه‌ای را سرکوب کرد و تنظیم قشون ایران به سبک اروپایی و ایجاد کارخانه‌های اسلحه‌سازی را در دستور کار قرار داد.

در پیش گرفتن رابطه‌ای بر اساس حفظ عزت ایرانیان در برابر دول خارجی گام دومی بود که امیرکبیر برداشت؛ آنچه تا آن زمان رویه‌ای متفاوت داشت، لذا در نامه‌هایی که به نمایندگان سیاسی و نظامی روس می‌نوشت و در جواب‌هایی که می‌داد، دلیری و ثبات رای و میهن‌پرستی موج می‌زد.

تأسیس دارالفنون، نشر علوم جدید، فرستادن ایرانیان به خارج برای تحصیلات و تدریس در ایران، استخدام استادان خارجی، ترویج ترجمه و انتشار کتب علمی و ایجاد روزنامه و انتشار کتب اقداماتی برای زنده کردن هویت خمود ایرانی در دوران قاجاری بود؛ آنچه با ترویج ساده نویسی در مکاتبات و لغو القابی که دربار اعطا می‌کرد در راستای حذف مناسبات قدیم دنبال شد.

پرداختن و سامان دادن به امورنظامی و آموزشی، امیرکبیر را از ضرورت تقویت بنیه اقتصادی کشور، ترویج صنایع جدید، استخراج معادن، گسترش کشاورزی و توسعه زمینه‌های تجارت داخلی و خارجی غافل نکرد.

اقدامات امیرکبیر شامل شخص شاه هم شد و با سامان گرفتن نسبی وضع بودجه ایران، حقوق ناصرالدین شاه نیز محدود شد.اقدامات انقلابی امیرکبیر مناسبات حاکم بر ایران را به هم ریخت و موجب ایجاد شرایط جدیدی شد که زمینه عزل او از صدارت را فراهم آورد؛

امیرکبیر از صدارت عزل و به حکومت کاشان منصوب و در حقیقت به کاشان تبعید شد و پس از آن بر اساس حکم قتلش که از سوی ناصرالدین شاه صادر شد حاج علی خان حاجب الدوله مأمور اجرای فرمان شد و در روز جمعه هفدهم ربیع الاول 1268، (دهم ژانویه 1852)، 20دی ماه 1230 هجری شمسی در حمام فین کاشان به قتل رسید.

مرگ امیرکبیر پایانی بر حیات او و آغازی بر ضرورت تقویت روحیه تغییر طلبی و اصلاح گری در تاریخ ایران بود، مسیر پرفراز و نشیبی که مرد عملی همچون امیرکبیر را می‌جوید و اعتماد به نفسی چون او را می‌طلبد؛ آنچه در تاریخ ایران کیمیاست.