و اما خبرنگار... همان کاوشگري است که جوهرِ قلمش براي ديگران ميتراود. بعضي شغلها انگار ايجاد شدهاند که براي ديگران باشند. مثل همان کاري که يک خبرنگار انجام ميدهد. سختيهاي خودش را دارد؛ سختيهايي که هدفش، خوشحالكردن آدمها و بهتركردن دنيا براي همه است و براي خودش که مثل همه است.
روز خبرنگار مبارک!
مرضيه کاظمپور از پاكدشت
عكس: مائده غلامعلي، 17ساله از تهران
- موجودات عجيبي بهنام خبرنگار!
همواره مداد يا خودکار به همراه برگهاي کاغذ، همراه خودشان دارند. اصلاً از آنها جدا نميشوند. از هرفرصتي براي کتابخريدن و کتابخواندن استفاده ميکنند. بهترين دوستشان نشريهاي است مخصوص نوجوانها بهنام دوچرخه؛ با آن لوگوي رنگياش دلشان را برده است.
ميتوانيد تصور کنيد منظورم چيست. بله! آنها همان ماها هستيم؛ ما خبرنگارهاي افتخاري. روزمان مبارک و اميدوارم همواره با دوچرخه عزيزمان همراه باشيم.
متينا عروجي، 14ساله از شهريار
- خبرنگار كه باشي...
خبرنگار كه باشي، آن هم از نوع افتخارياش، خوب ميداني كه بايد با دلت كار كني. آنوقت ميفهمي كه چه خبرنگار خوششانسي هستي كه با نشريهاي همراه شدهاي كه با انرژي مثبت و حسي دوستياش در دلت نشسته است.
خبرنگار كه باشي، آن هم از نوع دوچرخهاياش، خوب ميداني كه مهمترين منبع خبر در وجود خودت است. خبرنگار كه باشي، آن هم از نوع نوجوانش، بايد بداني اينكه بتواني درونت را براي آفريدن آثار، فعال نگهداري، كار سادهاي نيست. بايد صبور باشي و از قلمت محافظت كني و بگذاري آنقدر برايت بنويسد تا به قلمي جادويي تبديل شود. بايد مراقب گوهر درونيات هم باشي و كودك درونت را پاك نگهداري تا بتواني سالهاي سال در كنار دوچرخه پرنشاط و نوجوان بماني. همانطور كه خود دوچرخه همينطور است.
مهسا بابايي، 17ساله از شهريار
تصويرگري: زهرا وطندوست، 16ساله از رشت