این وضعیت محصول نوعی از تلقی و رفتار است که در جامعه ما بسیار دیده میشود. پیشتر، به مناسبتی نوشته بودم که هر کنشگر سیاسی لازم است علاوه بر آموزشها و مطالعات مرتبط با سیاست، با ورزشهای بیلیارد و شطرنج آشنا باشد و حتما یک دوره آموزش مربیگری وزنهبرداری هم ببیند.
مربیگری در وزنهبرداری بهویژه در هنگام مسابقه یکی از سختترین نوع مربیگری در همه ورزشهاست. وظیفه اصلی مربی در این ورزش، شناخت واقعی تواناییهای ورزشکار و نیز دانایی نزدیک به کامل، تواناییها و قدرت حریف است. مربی وزنهبرداری اگر در توانایی وزنهبردارش اشتباه کند، میتواند با افزایش 500 گرم وزنه نه تنها او را از مدال محروم کند بلکه باعث حذف او شود و بهعکس میتواند با تشخیص درست، کاری کند که بهجای حذف به مکان اول یا هفتم برسد.
کیانوش رستمی سالهاست که بههر دلیلی از مربی استفاده نمیکند. او با این اندیشه که خود دانا و تواناست، خارج از اردوها تمرین میکند و حتی در بازیهای اخیر اندونزی، ماساژور تیم او را همراهی میکرد و وزنههایش را هم خودش انتخاب کرد؛ نتیجه آنکه حذف شد. یعنی حتی به مقام پنجم و هفتم هم نرسید. واقعیتها، جدا از آرزوها، رویاها و ادعاهای ما محقق میشود. اگر کسی نتواند حدود قدرت خود را تشخیص دهد، در بزنگاههای جدی، نه تنها به جایگاه واقعی خود - حتی اگر توقع بیش از آن داشته باشد - نخواهد رسید بلکه حذف خواهد شد.