بسیاری از اهالی سینما خودشان را رساندهاند به الهیه تا در ساختمان «ایوان» سالروز تولد خانم کارگردان را تبریک بگویند. تقویم، پانزدهم شهریور را نشان میدهد و گالری ایوان روز بعد از این میزبانی، افتتاحیه نمایشگاه نقاشیهای تهمینه میلانی با عنوان «فیلمهایی که نساختم» را در برنامه کاری خود دارد. نمایشگاه نقاشی افتتاح میشود و البته این افتتاحیه همراه میشود با موج اعتراض دانشجویان هنرهای تجسمی و اعتراضات در فضای مجازی نسبت به کپیبودن نقاشیها که در نهایت میرسد به تجمع گروهی مقابل در گالری.
ماجرا ظاهرا فیصله مییابد و خانم کارگردان تمام تلاشش را میکند که مهمانان در افتتاحیه گالری به بهترین وضع ممکن از هنر او که اینبار نه روی سلولوئیدهای نگاتیو بلکه روی بوم سپید خودنمایی میکند محظوظ شوند. جمعه که شنبه میشود، فعالان و منتقدان حوزه هنرهای تجسمی از عکسهای منتشرشده از آثار حسابی برآشفته میشوند. استدلال آنها این است که یکی دوتا از تابلوهای نقاشی که با امضای خانم کارگردان روی دیوارهای ایوان نصب شده و جایشان را در بازار آشفته خرید آثار هنری باز کرده، کپی آثار نقاش زنی است که اتفاقا در فضای مجازی بسیار پرطرفدار است.
- عجب نمایشگاه عجیبی...
عکس نقاشیهای تهمینه میلانی در گالری ایوان را ببینید، حالا در اینترنت این نام را جستوجو کنید: jenny meilihove
برای اعتماد شما و خیلیهای دیگر از بازیگر سینما گرفته تا علاقهمند نقاشی و دانشجوی هنرهای تجسمی و حتی عاشق سینما متأسفیم. به همین راحتی کارگردان سینمای ما این اعتماد را همچون تنگی بلورین به زمین کوبید. روز یکشنبه موج اعتراضها بالاخره به نتیجه میرسد و خبر دردآور و تلخ منتشر میشود: نمایشگاه نقاشیهای خانم تهمینه میلانی با عنوان «فیلمهایی که نساختم» بنا بر تصمیم مدیریت گالری و در جهت احترام به مخاطبان هنرهای تجسمی بهکار خود پایان داد. این نمایشگاه قرار بود تا 21شهریور برپا باشد.
- عجب روزگار غریبی...
«خانم میلانی به ما اعلام کردند که در 3سال گذشته تعدادی تابلوی نقاشی کشیدهاند و از من خواهش کردند تا در گالری ما این آثار را به نمایش بگذارند. من با توجه به کارنامه خانم میلانی و اینکه ایشان پیش از این در گالری آریانا نمایشگاه عکس هم داشتند و البته به اصرار مشاور هنری پروژه پذیرفتم که کارهای ایشان را به نمایش درآورم.» این حرفهای حوریه قویمی مدیر گالری ایوان در گفتوگو با همشهری است. او میگوید:
«من یکبار هم به آتلیه خانم میلانی رفتم و چندتایی از کارها را دیدم و هرچند با سلیقه من جور نبود اما بهخاطر اعتبار و احترام خانم میلانی آثار را پذیرفتم. من به چند کار هم مشکوک بودم و بهنظرم آشنا میآمد و حتی چند تابلو را برای عرضه در نمایشگاه حذف کردم. خانم میلانی البته درباره این موضوع به ما گفتند تحتتأثیر آثار نقاشی که پیش از این دیده بودند قرار داشتند اما منکر هرگونه شباهت شدند. مدتی بعد آقایی که قبلا مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد بودند به گالری آمدند و آثار را قیمتگذاری کردند و خلاصه مقدمات برپایی نمایشگاه مهیا شد.» مدیر گالری ایوان قیمت آثار را بین 15 تا 30میلیون تومان اعلام میکند و خبر میدهد که 27تابلو در نمایشگاه عرضه شده بوده که تعدادیشان هم به فروش رفته است.
- عجب شباهت شبیهی...
نمایشگاه زودتر از موعد مقرر به کارش پایان داد. قرار است مدیر گالری ایوان با خانم میلانی جلسه مشترکی برگزار کند تا وضعیت موجود به دقت بررسی شود. افشین پرورش، معترض مشهور وقایع هنرهای تجسمی ایران در فضای مجازی، از همراهی مردم برای تکثیر خبر این اتفاق غیراخلاقی در فضای هنری تشکر کرده است.
اما خانم کارگردان پستی در اینستاگرام منتشر کرده و نوشته: «از این اتفاق قلبا متأسفم. الان متوجه شباهت نقاشی خودم با کار این خانم شدم. حقیقتا نمیدانستم این تصویر که روی یک کارت پستال یا در فیسبوک دیدهام و در ذهنم نقش بسته بوده چنین شباهتی با کار این خانم نقاش دارد.»
حالا ما ماندهایم و این همه حسرت و افسوس که بهخاطر چنین اتفاقی از سوی یک هنرمند در خاطره جمعی ما نقش بسته است. ما ماندهایم و حرف آدمهایی که در بطن چرخه هنری قرار دارند ولی در بزنگاه رسوا شدن، حرف از بیخبری میزنند و بیاطلاعی. ما ماندهایم و هزار راه نرفته برای تکثیر و کپی بیاعتمادی. راستی اسم فیلم آخر خانم میلانی چه بود؟