به گزارش ایسنا، هاشم فیاض که از معدود کسانی بود که نسبت به مجالس تعزیهخوانی، گوشههای آوازی و وسایل تعزیه شناختی کامل و همچنین مجموعه قابل توجهی از نسخ تعزیه را هم که به گفته کارشناسان این حوزه معتبر بودند در اختیار داشت، به او لقب «معین البکاء» داده شده بود. او که در سال ۱۳۸۳ و در سن ۸۷ سالگی درگذشت، وصیت کرده بود تا نسخ مجالس تعزیهاش که برخی از آنها نوشتهی خودش بود، به چاپ برسد اما تاکنون که حدود ۱۴ سال از فوت این هنرمند میگذرد، نه اثری به چاپ رسیده و نه مشخص است که چه بر سر مجموعه ابزار و وسایل تعزیهای که آنها را جمع آوری کرده بود، آمده است.
لیلا تقیان ـ پژوهشگر تئاتر و تعزیه ـ که هاشم فیاض وصیت کرده بود تا او به همراه داود فتحعلیبیگی آثارش را چاپ کنند، در گفتوگویی با ایسنا با انتقاد بر اینکه بعد از گذشت این همه سال و همچنین قولهایی که داده میشود، هیچ اقدامی برای تعزیه صورت نگرفته است، بیان کرد: قرار بود موزهای برای تعزیه درست شود، اما نشد! حتی اخیرا آقای مسجدجامعی هم وعده داده بودند که این موضوع را پیگیری میکنند اما هنوز هیچ خبری نیست؛ یعنی گروههای نمایشی مانند سابق، خودشان وسایلشان را فراهم میکنند. بنابراین تاکنون هیچ مکانی برای جمعآوری این ابزار پیشبینی نشده است.
او ادامه داد: «معین البکاء» سمتی است در گروههای تعزیهخوانی و کارش مانند کارگردان یک فیلم است، بنابراین هر گروه تعزیه یک معینالبکاء دارد. آقای هاشم فیاض که یکی از بهترین معینالبکاءها بود، در آخر عمرش یک وصیتنامه برای من و آقای فتحعلی بیگی خطاب به خانوادهاش نوشت که آنها نسخههای تعزیه را به ما بدهند و ما موظف به چاپ آنها باشیم، اما هیچ چیزی به ما داده نشد، حتی یک نسخه! بر همین اساس هرآنچه که تاکنون از آثار آقای فیاض چاپ کردهایم، همانهایی است که قبلا خودش به ما داده و ما هم امکاناتش را فراهم کردیم تا چاپ شوند؛ وگرنه بعد از فوت این هنرمند هیچ چیزی به ما داده نشد.
این پژوهشگر اضافه کرد: «معین البکاء» یک صندوقچه بزرگ در خانه داشت که این نسخهها را از آن در میآورد و برایمان میخواند که بیشترشان را هم از حفظ بود، ولی اکنون نمیدانم فرزندانش با آنها چه کردهاند. ما پیگیری هم کردیم اما باز هم به نتیجه مطلوبی نرسیدیم. شاید آنها میخواستند که این نسخهها را به قیمت بالاتری بفروشند و ما نه آن پول را داشتیم و نه اصلا به ما پیشنهاد دادند که شما بیایید و آنها را بخرید. به احتمال زیاد تعدادی از این یادگاریهای قدیمی را به برخی فروختهاند و تعدادی را هم نگه داشتند که در زمانی بهتر و با قیمت بالاتر به فروش برسانند.
تقیان با اشاره به اینکه باید این نسخهها توسط دولت خریداری میشد، گفت: ما مکررا به دولت پیشنهاد کردیم که بیایید این نسخهها را بخرید زیرا این نسخهها سند مهمی هستند و یک مکان موزهای هم درست کنید تا این ابزار و وسایل در آنجا گردآوری شود، زیرا اینها اکثرا نسخههایی هستند که هاشم فیاض خودش نوشته بود. البته اینکه چه کسی هر کدام از این نسخهها را نوشته، مشخص نیست چون شاعران و نویسندگان، این مجالس را برای امام حسین(ع) مینویسند، هیچ گاه نامشان را ثبت نمیکنند.
وی در پایان یادآور شد: آقای فیاض صندوقی پر از نسخ قدیمی تعزیه در خانه داشت و با وجود آنکه ما اینها را نشمردهایم اما به نظر میرسید به ۲۰۰ نسخه برسد، این در حالی است که تاکنون شاید نزدیک به ۴۰ اثر از این تعداد منتشر شده است. با وجود پیگیریها هنوز کاری بعد از این همه سال برای تجمیع و نگهداری این یادگاریها انجام نشده است و از زمانی که پسرهای این هنرمند که خودشان هم در گروههای تعزیه فعالیت دارند، ابزارها را فروختند و از خانه پیشینشان رفتند، حتی ارتباط آقای فتحعلی بیگی هم با آنها قطع شد، بنابراین نمیدانیم چه بلایی بر سر این نسخهها یا ابزارها آمده، فقط میدانم اسباب و ابزارش را به صورت تکه تکه و جدا از هم فروختهاند و هر کسی آمده قسمتی از آن را خریده است، به همین دلیل امکان خریدن آنها و گردآوری مجددشان هم کار بسیار مشکلی است.
در این باره داود فتحعلیبیگی ـ نویسنده، پژوهشگر، مدرس و کارگردان تئاتر ـ هم در گفتوگویی با ایسنا درباره آخرین وضعیت یادگاریهایی که از هاشم فیاض به جا مانده است، بیان کرد: نسخههای تعزیهی این هنرمند دست پسرش است و وسایلش هم فروخته شده. طبیعتا چاپ این نسخهها هم بودجه میخواهد و باید کسی سرمایهگذاری کند تا بتوان آنها را چاپ کرد. مساله اصلی این است که اگر الان هم نسخهها به دست من برسد، سرمایهای وجود ندارد تا بتوانیم آنها را چاپ کنیم. حتی اکنون من به گنجینه ۵۰۰ مجلسی هم دسترسی دارم. شما بودجه آن را پیدا کنید، ما اینها را چاپ میکنیم!
او اضافه کرد: نسخههای قدیمی تعزیه هاشم فیاض اکنون دست یکی از پسرانش است، اما نکته اینجاست این نسخههای قدیمی تعزیه فقط دست این هنرمند نیست، بلکه در آرشیوهای خصوصی از این نسخهها زیاد پیدا میشود و منحصر به یک نفر نیست، مهم این است هیچ نهادی متولی این امر نشده تا سرمایهگذاری کند و این نسخهها چاپ شود و هرچقدر هم که ایراد داشته باشند، چون به عنوان یک سند نمایش آیینی به حساب میآیند، باید ثبت شوند زیرا میتوانند برای بررسی و پژوهشهای مختلف قابل استفاده باشند. تعدادی از این نسخهها هم وقتی در اختیار مردم باشد، قابلیت اجرا پیدا میکنند.
وی با تاکید بر اینکه «من در هر دولتی که آمده این حرفها را زدهام اما کسی به آن توجهی نکرده است»، گفت: سازمان میراثفرهنگی پیگیریهایی کرد که تعزیه ثبت جهانی شود اما بعد هیچ اتفاقی نیفتاد. سازمان اوقاف هم تعدادی بودجه موقوفه برای تعزیه دارد یعنی وقفکننده، آن را برای تعزیهخوانی وقف کرده است. تعزیه برای اکثر مسئولان در تمام دورههایی که من به یاد دارم مورد توجه نبوده و فقط برای مردم مهم بوده و اگر همین مردم هم حمایت نمیکردند تعزیه از بین میرفت.
فتحعلی بیگی که دبیری جشنواره نمایشهای آیینی سنتی را هم برعهده داشته است، در پایان گفت: تعزیه یک نهاد یا تشکیلات موثقی تحت عنوان مرکز حفظ و اشاعه نمایشهای آیینی میخواهد که شرح و وظایف مشخصی داشته تا در زمینه پژوهش، آموزش و نمایش فعالیت داشته باشد. دولتها باید در این زمینه اقدام کنند و ما از جمله کسانی هستیم که به خاطر علاقه در حال انجام چنین کارهایی هستیم و از نظر سازمانی وظیفهای نداشتهام. چاپ کردن نسخه تعزیه که سودی ندارد و ما فقط میتوانیم سالی یک بار در خلال جشنواره آیینی سنتی یک یا دو دفتر تعزیه چاپ میکنیم.