آنها بعضی از خطوط لوله نفت در خوزستان را درست چند ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی منفجر کردند و در بازار ماهی فروشها در خوزستان نیز مردم عادی عرب را کشتند. دولت بعثی عراق درباره تواناییها و ظرفیتهای این گروه بر این تصور بود که آنها میتوانند زمینه استقبال مردم خوزستان را از ارتش عراق در تهاجم به سرزمین خوزستان فراهم کنند اما زمانی که ارتش عراق در 31شهریورماه1359 به ایران حمله کرد،
متوجه شد که مردم ایرانی عرب خوزستان بیش از هر زمان دیگری در مقابل ارتش عراق ایستادهاند و اجازه پیشروی به آن متجاوز را به داخل خاک ایران نمیدهند. از طرفی، مردم عرب خوزستان بیشترین آسیب را از تجاوز ارتش عراق متحمل شدند؛ بسیاری از آنها بر اثر حمله صدام آواره و بسیاری هم به اسارت برده شدند، تعداد زیادی از آنها نیز شهید و زخمی شدند.
درباره گروه تروریستی الاحواز میتوان قاطعانه گفت که این گروه در دامن حکومت بعثی عراق پرورش یافته و توسط این رژیم حمایت میشده است. اندیشهها و ایدئولوژی این گروه به اندیشههای حزب بعث عراق بسیار نزدیک بود. هر دو دارای ایدئولوژی مارکسیستی و کمونیستی بودند و شعار امت واحد عربی را سرمیدادند.
گروه الاحواز هم بر این تصور بود که مردم ایرانی عرب خوزستان به این دلیل که به زبان عربی تکلم میکنند، باید به کشورهای عربی مانند عربستان ملحق شوند و تحت حاکمیت و یا نفوذ این کشورها قرار بگیرند! درحالیکه مردم خوزستان هم ایرانی و هم عربهایی با مذهب شیعه و طرفدار اهل بیت (علیهمالسلام) هستند.
گروه الاحواز پس از آنکه حکومت صدام حسین در عراق فروپاشید، همچنان ارتباط خود را با عناصر بعثی در داخل عراق حفظ کرد و رهبران و مسئولان آن به کشورهای دیگر عربی فرار کردند؛ گفته میشود که تعدادی از آنها نیز هماکنون در امارات بهسرمیبرند و برخی هم در دانمارک مقیم هستند. این گروه وابسته به بیگانه، هماکنون از سوی برخی کشورهای عربی منطقه حمایت مالی، سیاسی و تبلیغاتی میشود و در جهت اهداف بیگانگان دست به کشتار هموطنان خود میزند.
کشوری مانند عربستان تلاش زیادی میکند تا از طریق این گروه بتواند عملیاتهایی را داخل خوزستان ایران انجام دهد. این در حالی است که توانمندیهای این گروه بسیار محدود بوده و اعضای چندانی ندارد. جای تعجب دارد که این گروه با ایدئولوژی مارکسیستی که کاملا در تضاد با ایدئولوژی وهابی است، از نظر سیاسی کاملا با اهداف سعودیها همسو بوده و برای گرفتن پول از دولت عربستان و امارات، ماموریتهایی را که آنها تعریف و تعیین میکنند،
انجام میدهد و هنوز هم با اهداف صدام حسین هماهنگ و همراه بوده و با کشورهایی مانند عربستان که در دوران جنگ به صدام کمک میکردند، هماهنگ هستند. نگاهی به فعالیت گروه الاحواز نشان میدهد که این گروه در دستیابی به اهداف خود طی دهههای گذشته ناکام بوده و این بار هم بهدلیل اینکه مردم عادی، کودکان و جوانان و مدافعین وطن را مورد هدف حملات خود قرار داده است، بیش از گذشته با مخالفت و دشمنی مردم خوزستان مواجه خواهد شد؛ چرا که آنها چهره واقعی خود را با کشتار ۳۱شهریور برای مردم خوزستان آشکار کردند.
تردیدی نیست که در پاسخ به حملات تروریستی 31شهریور به مردم اهواز، نیروهای امنیتی ایران با برنامه و حساب شده اقدام لازم را انجام خواهند داد؛ مهم این است که این گروه از نظر فکری و فرهنگی در بین مردم خوزستان جایگاهی ندارد. این مهمتر از انهدام فیزیکی آنهاست. بهنظر نگارنده، ضربهای که خود این گروه در عملیات اخیر به وجهه خود وارد کرد، بیشترین خسارت را به ادامه حیات این گروه وارد کرده است.
طبیعتا نیروهای امنیتی ایران برای حفظ جان مردم عزیز ایران تلاش خواهند کرد و دولت هم باید از طریق روابط سیاسی و دیپلماتیک از کشورهایی مانند دانمارک که خواسته یا ناخواسته به این گروه کمک میکنند بخواهد که اقدام لازم را برای برخورد با آن انجام دهند. خوب است دولتهای ایران و عراق، احتمال برنامهریزی واحد و ارتباط حمله تروریستی به اهواز را با حمله به کنسولگری ایران در بصره بررسی کنند.