یکی از معتبرترین این تعاریف، ماده5 کنوانسیون مقابله با بمبگذاریهای تروریستی مصوب 1988مجمع عمومی ملل متحد است که در آن تروریسم عبارتاست از اقدامات جنایی که قصد آنها ایجاد وحشت در عموم مردم و یا گروه خاصی است که این دسته از اعمال تحت هیچ شرایطی ازجمله ملاحظات سیاسی، نژادی، قومی، مذهبی، فلسفی و ایدئولوژی قابل توجیه نیست.
طبق این تعریف، حمله مسلحانه روز گذشته به مردم بیدفاع اهواز که همزمان با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بوده، مصداق یک اقدام تروریستی است. این اقدام از ابعاد مختلف قابل تحلیل و بررسی است که در این مجال به چند جنبه آن اشاره میکنم:
1- این رسم و مرام تروریستها و جنایتکاران جنگی است که به بهانه دفاع از مردم، مردم را هدف مشروع اقدامات تروریستی قرار میدهند. با رجوع به تاریخ نیز میتوان دریافت «دفاع از شهروندان» نخستین مستمسک اقدامات جنایتکارانه علیه بشریت بوده است.
از آدولف هیتلر که در سال 1939دستور حمله نازیها به لهستان را به بهانه «نجات میلیونها آلمانی که تحت فشار و آزار دولت لهستان قرار داشتند» اعلام کرده تا هری ترومن که در سال 1945، «حفظ جان هزاران جوان آمریکایی» را دلیل حمله اتمی به ژاپن بیان کرد و ژنرال راتکو ملادیچ، فرمانده نظامی صربهای بوسنی در سال 1995که به بهانه «حفاظت از جان صربها» دستور حمله نیروهای تحت امر خود به شهر سربرنیتسا را صادر کرد،
پیداست این زنجیره بزرگ اقدامات جنایتکارانه همگی تحت عنوان فریبنده «حفظ جان مردم» انجام شده است. عاملان اقدام تروریستی دیروز نیز ذیل ادعای حمایت از مردم خوزستان حرکت جنایتکارانه خود را توجیه کردهاند، اما در عمل شاهد بودهایم که اکثر شهدا و مجروحان این اقدام تروریستی، مردم غیرنظامی و بیدفاع، ازجمله زنان و کودکان بیگناه بودهاند که این خود گواهی است بر بزدلانهبودن و دروغ بودن این ادعا.
2- اقدام تروریستی دیروز در زمان رژه نیروهای مسلح در اهواز انجام شد. بدیهی است که رژه نیروهای مسلح یکی از نمادهای شکوه و اقتدار هر نظام سیاسی محسوب میشود و بیتردید وقوع حمله تروریستی در این رویداد با هدف ضربهزدن به این شکوه ملی بوده است و در این بین مردم بیدفاعی که مورد هدف تروریستها قرار گرفتهاند، تنها نظارهگر این اقتدار نیرویهای مسلح بودهاند. حال آنکه با این اتفاق، نهتنها به این اقتدار خدشهای وارد نشد، بلکه باردیگر تنها این آغوش نیروهای مسلح، مامن این مردم بیگناه و مظلوم بوده است.
3- بهنظر میرسد که عموما استانهای مرزی و محروم کشور مورد هدف این اقدامات قرار میگیرند. ظاهرا عاملان این اقدامات در این توهم هستند که میتوانند از شرایط حاکم در استانهای مرزی برای گسست میان مردم و حاکمیت و نفوذ در میان نیروهای مردمی و محلی استفاده کنند. این توهم را حاکم معدوم رژیم بعث عراق نیز در زمانی که به ایران اسلامی حمله کرد، در سر داشت. دبیر شورایعالی امنیت ملی در همین زمینه اشاره میکند:
«صدام نیز خیال میکرد که در دفاع از یک همسایه متجاوز، زمینه مردمی وجود دارد(هم زبانی و هم قومیتی). او هرگز فکر نمیکرد که در خرمشهر در محلی که انتظار همراهی داشت، بیشترین مقاومت صورت گیرد.» در این میان میتوان عنوان کرد که عاملان حادثه تروریستی دیروز نیز در اینچنین توهماتی بهسر میبرند. اما تاریخ نشان داده است که مردم خوزستان همواره پاسدار امنیت و تمامیت ارضی کشور بودهاند. تورق عکسهای حادثه دیروز نشان میدهد که شهروندان هنگام حمله مهاجمان تروریست آغوش نیروهای مردمی مسلح کشور را امنترین مکان خویش یافتهاند.
نکته آخر اینکه اهواز و خوزستان در طول تاریخ اتفاقات زیادی بهخود دیدهاند و چونان الماسی هستند که با چکش نمیشکنند و با قلم تراشیده نمیشوند و همچنان سرافراز و زنده نفس میکشند و پای ایران عزیز ایستادهاند.