آوانگارد اصطلاحی استعاری است که در نظریهٔ هنر و فلسفهی سیاسی به کار میرود. در زبان فرانسه، آوانگارد بهطور تحتاللفظی به معنای طلایه دارِ ارتش است. این اصطلاح در اصل برای توصیف بخشی از ارتش که در حال پیشروی در میدان نبرد بود، استفاده میشد، و امروزه به هر گروهی -به ویژه هنرمندان- گفته میشود که خود را نوآور و جلوتر از اکثریت مردم میداند.
این اصطلاح همچنین دلالت بر ترویج اصلاحات اجتماعی رادیکال دارد. در طول زمان، اصطلاح آوانگارد با جنبشهای مربوط به نظریه «هنر برای هنر» گره خورد، که اولویتشان در درجه اول گسترش مرزهای تجربه زیبایی شناختی بود، تا اصلاحات گسترده اجتماعی.
واژه پیشرو به منظور اشاره به افراد یا کارهایی که ماهیتی تجربی یا نوآورانه دارند استفاده میشود به ویژه در حیطه هنر، فرهنگ وسیاست.
پیشرو بودن بیانگر گرایشی است که هنجارهای پذیرفته شده در اجتماع را عموماً در حیطه فرهنگی به چالش میکشد. مفهوم وجود آوانگارد از نظر برخی، یکی از ویژگیهای اصلی «شخصیت» نوگرایی بهشمار میآید، که جدای از پست مدرنیسماست. بسیاری از هنرمندان، در دوران مدرن و همچنین در عصر حاضر، خود را مرتبط با جنبش پیشرو دانستهاند: از جنبش دادا از طریق موقعیتگرایان تا هنرمندان پسامدرنی همچون شاعران زبان.
سینمای آوانگارد به تجربهگرایانی اطلاق میشود که در فاصلهی سالهای 1918 تا 1930 در فرانسه و آلمان فعالیت داشتند و بعد شامل سایر نوپردازان به طور کلی در هر زمانی میشود.