به گزارش همشهري آنلاين به نقل از گاردين، وقتي دختر نوجوان آمريكايي گذرنامه خود را دست مادرش داد، هرگز تصور نميكرد در چند هفته آينده چه سرنوشتي انتظار او را ميكشد. اليز پس از پايان مدرسه از شيكاگو راهي كرهجنوبي شد تا يك تعطيلات رويايي شش هفتهاي را آغاز كند. غافل از اينكه دخترك 17 ساله فقط قرار است چند روز خوش بگذراند و بعد از آن تحت آموزههاي عجيب و شگفتانگيز يك آيين ديني قرار ميگيرد.
مادر اليز پنج سال پيش، پس از آنكه فهميد دخترش به مصرف ماريجوانا معتاد شده، تصميم گرفت او را به شيوه خودش تربيت كند. آنها اوايل تابستان امسال سفر خود را به كرهجنوبي آغاز كردند تا اليز علاوه بر ديدار با اقوام مادر و پدر خود، چند هفته از دوستان آمريكايياش دور بيفتد اما اين سرخوشي تنها دو هفته دوام آورد و مادر اليز او را همراه خودش به كليساي گريس رُد در گواچون در جنوب شهر سئول برد.
گرچه مركز اصلي اين كليسا در كرهجنوبي واقع شده اما سال 2014 پيروان آن به توصيه يا دستور سركردهشان يعني شين او-جو براي فرار از قحطي راهي فيجي شدند؛ سرزميني موعود كه قرار است آنها را از شر همه بلايا حفظ كند. نكته اينجاست كه خانم شين دو ماه پيش به اتهام سرگردان كردن پيروان كليساي گريس رُد در فيجي، گرفتن آزادي و آزار دادن آنها در جريان برگزاري آيينهاي مذهبي سخت بازداشت و زنداني شد.
در هر حال، زندگي اليز و مادرش در كليساي گريس رد آغاز شد. آنها شبها را همراه با 12 زن ديگر روي زميني ميخوابيدند كه سالن پايين آنها به اجراي آيينهاي پنج ساعتي خانم شين اختصاص داشت. اليز به گاردين ميگويد: «اواخر ماه ژوئن مادرم گفت آخر هفته را اينجا بگذرانيم. يك آخر هفته تبديل شد به يك هفته تمام و من با خودم گفتم ما اينجا چه ميكنيم؟ قرار نبود اين ماجرا اصلا بخشي از برنامه ما در سفر باشد.»
وقتي ماندن آنها در كليسا دو هفته طول كشيد، اليز فهميد پاي يك آدمربايي در ميان است. وقتي او خواست به آرامبخشهايش پناه ببرد، دريافت كه مادرش آنها را دور ريخته است چون «آيين كليساي گريس رد اجازه استفاده از چنين چيزهايي را نميدهد.» مادر اليز لپتاپ و آيپاد را هم از او گرفت تا تمام راههاي ارتباطي دخترش را با خواهر خود و ديگر دوستانش در آمريكا از بين برده باشد.
وقتي اليز نخواست از اتاق بيرون برود، سه نفر آمدند و او را كتبسته و كشانكشان تا سالن برگزاري مراسم بردند. دخترك وقتي جيغ ميكشيد، صداي خانم شين را شنيد كه به پيروانش ميگويد: «او را كتك زدهايد؟ مگر نميبينيد دارد جيغ ميزند؟ شيطان در وجود او رخنه كرده است و به همين دليل مدام جيغ ميكشد. دوست داريد شما هم مثل او شويد؟» اليز را مجبور كردند در رديف اول عبادتكنندگان درست مقابل شين بنشيند.
پس از دستگيري شين، اعضاي كليسا اعتراف كردند كه به محض ورود به فيجي گذرنامههايشان از سوي مقامهاي گريس رد توقيف شده و آنها مجبور بودند بدون دريافت دستمزد كار كنند. همين اواخر تصاويري در فضاي مجازي منتشر شده كه خانم شين را هنگام كتك زدن پيروانش در كليسايي در كرهجنوبي نشان ميدهد. او آنها را مجبور ميكند همديگر را بزنند و به نظر ميرسد اين بخشي از آيين هر روزه گريس رد بوده باشد.
اليز سرانجام يك روز هنگام اجراي مراسم از كليسا بيرون آمد و خودش را به يك فروشگاه رساند. او از آنجا با خواهرش تماس گرفت و قرار شد پدرشان براي بردن دخترك بيچاره راهي شود. همان زمان مادر اليز در جستجوي دخترش وارد فروشگاه شد اما دختر در صحنهاي شبيه فيلمهاي جنايي مانند يك قرباني از دست قاتل جاني فرار كرد. روز بعد پدر و خواهر و عمه اليز از راه رسيدند و از آن پس دخترك ديگر مادرش را نديد.
اما اين پايان ماجرا نبود. گذرنامه اليز دست مادرش مانده بود و آنها ناچار شدند براي گرفتن مدارك ورود دوباره به خاك آمريكا به سفارت بروند. بليت پرواز اليز به شيكاگو هم در آخرين لحظه از سوي مادرش لغو شد. وقتي پاي اليز به خانه رسيد، كابوسهاي شبانه هم همراه او آمدند و پزشكان تشخيص دادند دخترك به اختلال استرسي پس از آسيب رواني دچار شده است. او پس از چند بار اقدام به خودكشي در بيمارستان بستري شد اما آنجا هم از دست مادرش در امان نبود.
مادر اليز به او ميگفت آنها كه ميخواهند به زندگي خودشان پايان دهند، سزاوار رفتن به جهنم هستند و اليز در شگفت از اينكه چطور يك مادر ميتواند چنين چيزهايي به دختر خود بگويد. از شواهد چنين برميآيد كه مادر اليز ديگر به خانه و زندگياش در آمريكا بازنميگردد اما دخترك اميدوار است با دادگاهي شدن شين او-جو راهي براي رهايي پيروان آيين و تفكر قرون وسطايي او پيدا شود.
* نامها در اين گزارش براي پنهان ماندن هويت افراد تغيير كردهاند.