عصر دوشنبه بود که تلفن آتشنشانی شهرستان سنقر در استان کرمانشاه بهصدا درآمد و خبر رسید مردی در چاهی در یک خانه قدیمی در روستای درهوزم گرفتار شده است. محمد خسروی، آتشنشان جوان سنقری نخستین کسی بود که برای عملیات نجات داوطلب و همراه یکی دیگر از آتشنشانان به سرعت راهی روستا شد. محل حادثه زیرزمین خانهای قدیمی بود و شواهد اولیه از این حکایت داشت که صاحبخانه با اجاره بیل مکانیکی قصد حفاری در آنجا را داشته است.
آتشنشانان خودشان را به زیرزمین رساندند. داخل زیرزمین چاهی به عمق 8 متر بود که به یک تونل کوتاه منتهی میشد. هر چند خبری از صاحبخانه نبود اما راننده بیل مکانیکی میگفت که دقایقی قبل کارگر جوانی به دستور صاحبخانه با استفاده از چراغ قوه وارد این چاه شد و دیگر برنگشت. آنها هرچه او را صدا زدند جوابی نشنیدند و در تاریکی جسد او را دیدند که در اعماق چاه افتاده بود و همین باعث شد که صاحبخانه از ترس فرار کند.
- عملیات نجات
همهچیز از این حکایت داشت که کارگر جوان پس از ورود به داخل چاه دچار گازگرفتگی شده و از حال رفته است. در این شرایط آتشنشان خسروی به سرعت دست بهکار شد و کپسول اکسیژن را برداشت و وارد چاه شد. یدالله بخشی، راننده آتشنشانی سنقر و از دوستان آتشنشان فداکار به همشهری میگوید:
محمد حدودا 31ساله بود؛ جوانی فعال و نترس و همه فنحریف. او حتی صبر نکرد که همکارش با ایجاد کارگاه به او طناب ببندد و با گفتن این جمله که «نباید زمان را از دست داد»، کپسول اکسیژن را برداشت و وارد چاه شد، اما ظاهرا در میانه راه کپسول و ماسک او به چیزی گیر کرده و از او جدا شده و همین باعث میشود که محمد در چند ثانیه دچار گازگرفتگی شود و از حال برود. با سقوط او به اعماق چاه، همکارش ماجرا را به مرکز گزارش کرد و چند تیم دیگر از آتشنشانی و هلالاحمر راهی محل حادثه شدند.
- مرگ دردناک
وقتی تیمهای امدادی به محل رسیدند با تجهیزات مخصوص وارد چاه شدند و پیکر بیجان آتشنشان فداکار و کارگر جوان را از اعماق چاه بیرون کشیدند. بررسیها نشان میداد که هر دوی آنها بر اثر گازگرفتگی و در همان لحظات اولیه حادثه جانشان را از دست دادهاند. به این ترتیب اجساد قربانیان به پزشکی قانونی منتقل و ظهر دیروز مراسم تشییع پیکر آتشنشان فداکار در شهرستان سنقر برگزار و به خاک سپرده شد.
به گفته یداللهبخشی؛ «محمد سرش درد میکرد برای ماموریتهای خطرناک و عملیات نجات. او از خطر نمیترسید و آنقدر فرز و چابک بود که هنگام عملیات همه را شوکه میکرد. یادم است مدتی قبل همراه او راهی یک ماموریت شده بودم. خودروی پرایدی در یکی از جادهها با تیر برق برخورد کرده و شدت حادثه به حدی بود که خودرو مچاله شده بود. وقتی به محل حادثه رسیدیم، راننده داخل ماشین گیر کرده بود و درهای ماشین باز نمیشد و راهی برای خارج کردن او نبود، اما محمد از فضایی بسیار باریک در عقب ماشین توانست خودش را به داخل ماشین رسانده و راننده را از داخل آن خارج کند. هنوز هم وقتی به آن ماموریت فکر میکنم، باورم نمیشود که محمد چطور توانست وارد ماشین شود.»
- شایعه گنج یا لانه خفاش
با مرگ آتشنشان فداکار و جوان کارگر در چاه مرموز، تحقیقات در این زمینه شروع شد. بررسیهای اولیه از این حکایت دارد که احتمالا صاحبخانه بهدنبال گنج یا لانه خفاش بوده است چراکه برخی از مردم روستا شنیده بودند که او از لانه خفاش حرف زده و اینکه هر لانه در بازار سیاه به قیمتی گزاف خرید و فروش میشود.
بهگفته برخی اهالی روستا، این مرد از وجود چاهی قدیمی در زیرزمین خانهاش با خبر بوده و به تصور اینکه داخل آن گنج یا لانه خفاش وجود دارد، راننده بیل مکانیکی را استخدام کرده و با این ادعا که قصد گودبرداری و ساختمانسازی دارد، شروع به حفاری کرده تا به دهانه چاه قدیمی برسد. پس از آن نیز جوان کارگر به داخل چاه رفته تا آنجا را جستوجو کند که دچار گازگرفتگی شده و جانش را از دست داده است. براساس این گزارش، جستوجو برای یافتن صاحبخانه آغاز شده تا با تحقیق از او راز این حادثه فاش شود.