تاریخ انتشار: ۲۵ دی ۱۳۸۶ - ۰۷:۱۳

عباس ثابتی‌راد: اگر با نگاه کنکاش‌گرانه‌ به اوراق تاریخ بنگریم، این سخن ویل دورانت به طرز هولناکی رنگ و بوی واقعیت می‌یابد که گفت: هیچ تمدنی نابود نمی‌شود مگر آنکه خود اسباب ویرانی خود را فراهم آورد.

این نوشته، داستان 1986 جرج اورول یا نوشته‌ای از ویلیام شکسپیر نیست یا حتی داستانی تخیلی از ژول ورن.

این مقاله، واقعیت انکار ناپذیری است که بر اساس یافته‌های اخیر هفته‌نامه مرکز علم و محیط‌زیست نوشته شده‌ که جهان آینده را جهان نابودشونده قلمداد می‌کند.

جهانی که در آن تمدن بشری به واسطه میراث انسان ساخت، خود را به سمت نابودی پیش می‌برد و ما هم اکنون در مرز این نابودی ایستاده‌ایم.

آنها در یک رقابت بی‌پایان افتاده‌اند. رقابتی که هر روز ما را به سمت نابودی بیشتر پیش می‌برد. این ماجرا تنها در مورد دو شهر دبی و شانگهای نیست. بلکه این دو شهر نمونه‌های کوچکی هستند از شهرهایی که رشدی نامتوازن را آغاز کرده‌اند و بدون توجه به اقلیم و طبیعت پیرامون خود راهی نادرست را در پیش گرفته‌اند.

رقابت آسمان‌خراش‌سازی‌ که در این دو شهر به مانند بسیاری از شهرهای آسیایی آغاز شده  بیش از آنکه حیرت شهروندان را برانگیزد، مسلما به تأثیر بی‌چون و چرای برج و بارو‌ها بر اقلیم پیرامون می‌انجامد. وسوسه ساختن آسمان‌خراش‌های بزرگ از شهرهای آسیایی هیولایی مهار ناپذیر ساخته است.

 در حال حاضر 8 آسمان‌خراش از مجموع 10 آسمان‌خراش بلند دنیا در آسیا قرار دارند و قهرمان‌ آسمان‌خراش‌ها نیز در چین تایپه واقع است.

به این ترتیب رقابت شهرهای جهان برای دستیابی به رکورد بلندترین آسمان‌خراش‌ کره زمین، بسیار سریع و نزدیک است.

ساختن چنین آثار و ساختمان‌هایی به ویژه در مناطقی که در سال‌های اخیر به واسطه توسعه اقتصادی رشد چشمگیری داشته‌اند، بسیار مورد توجه قرار گرفته است. علاوه بر دبی و شانگهای، شهرهایی مانند ابوظبی، کویت، جده، مدینه و ریاض عربستان سعودی، بوسان کره جنوبی و حتی شهرهای مالزی نیز به جمع رقبای ساخت بلندترین آسمان‌خراش‌های جهان پیوسته‌اند.

برج عظیم دبی با ارتفاع 800 متر که در سال‌جاری میلادی به بهره‌برداری می‌رسد و ساختمان مرکز تجارت جهانی هزاره درشهر بندری بوسان، با ارتفاع 560 متر که تا سال 2010 افتتاح می‌شود و همچنین برج 101 طبقه چین تایپه با ارتفاع 509 متر از جمله بناهایی است که امروزه نماد معماری نوین قلمداد شده و بهانه‌ای هستند برای اشتیاق بیشتر شهرهای دیگر برای ساخت نمونه‌های مرتفع‌تر.

اگرچه طرح‌های ساختمان‌های بلند، دورنمایی از تحول معماری آسمان‌خراش‌ها در قرن 21 را نشان می‌دهد، اما تأثیر غیرقابل انکار این بناها بر اقلیم طبیعی هشداری جدی برای خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی است.

فراموش نکنیم که خطر ناشی از تغییر آب و هوا به‌دلیل تصرفات انسان ساخت، سامانه طبیعت را به سمت نابودی پیش می‌برد. شکی نیست که در این گذار مسئولیت انسان برای حفظ میراث طبیعی، بیشتر می‌شود.

در هفته گذشته خبری در خبرگزاری‌های داخلی منتشر شد که کمتر چشم نگرانی آن‌را دید. «مرگ 20 هزار انسان در ازای هر درجه افزایش گرمای ناشی از گاز‌های گلخانه‌ای.»
بر اساس این خبر که نتایج یک تحقیق را منتشر کرده، در هر سال بیش از 20 هزار نفر بر اثر افزایش هر درجه سانتی‌گراد دمای زمین به سبب تراکم میزان دی اکسید کربن در اتمسفر جان خود را از دست می‌دهند که 5 درصد از این افراد ساکن شهرهای آمریکا هستند.

براساس یافته‌های کارشناسان، سه چهارم دی اکسید کربن موجود در جهان، که بیشترین میزان گاز‌های گلخانه‌ای را تشکیل می‌دهد، در شهرها تولید می‌شود. در این میان دبی و شانگهای دو شهری هستند که به‌دلیل روند ساخت و ساز اخیر بیشترین آسیب را به اقلیم طبیعی پیرامون خود وارد می‌سازند.

شانگهای در کشوری قرار دارد که نیمی از جمعیت شهرنشین جهان را در خود جای داده‌است. بر این اساس می‌توان گفت  نیمی از دی اکسید کربن تولید شده در جهان، از کشور چین منتشر می‌شود. این شهرها به‌دلیل تأمین گرمایش و سرمایش ساختمان‌ها و همچنین توجه به حمل‌ونقل عمومی با استفاده از وسایل نقلیه دارای موتورهای درون سوز، در کشور چین روز به روز آلودگی‌های بیشتری تولید می‌کنند. مسلما این موضوع بر چرخه تغییر آب و هوایی تأثیر شدیدی می‌گذارد و مشکلات بسیاری را برای ساکنان این مناطق به وجود می‌آورد.

شکی نیست که شهرها به مثابه «زمین خراش» هستند، که زمین را به وسیله ساخت آسمان‌خراش‌های بزرگ بسیار سریع‌تر ویران‌ می‌کنند. به تعبیر بسیاری از اقلیم شناسان، شهرها انگل طبیعت هستند. چرا که آنها بیش از اندازه از انرژی استفاده می‌کنند و همچنین مواد خام طبیعت را به نحو شگفت‌انگیزی مصرف می‌کنند. در واقع شهرها یک ششم از آب‌ و ‌هوای تازه جهان را حریصانه می‌بلعند و همچنین یک چهارم چوب موجود در جهان را مصرف می‌کنند و دو پنجم مواد معدنی و جریان انرژی طبیعی را بی‌رحمانه به کام خود فرو می‌کشند.

تازه‌ترین گزارش مرکز بین‌المللی تغییرات ‌آب و هوا(IPCC) که معتبرترین منبع انتشار، یافته‌های جدید اقلیمی است، نشان می‌دهد  شهرها بزرگترین تولید‌کنندگان گازهای گلخانه‌ای هستند که با تولید سالانه 26 درصد آلودگی، سهمی انکار ناپذیر در تغییر آب و هوای کره زمین دارند. در واقع آنان ساکنان خود را قربانی مسیر توسعه‌ می‌کنند.

شکی نیست که شهرها به ویژه در کشورهای در حال توسعه، به مانند هیولایی افسار گسیخته بر اقلیم طبیعی می‌تازند و رشد می‌یابند و بیش از پیش برای نابودی آن تلاش می‌کنند.به واقع تمامی ساکنان شهرها، باید در تأثیر اقلیمی که شهرها بر طبیعت اطراف می‌گذارند، بازنگری جدی داشته باشند.

ماجرا در دو شهر دبی و شانگهای نیز این‌گونه است. این دو شهر جزو پرمصرف‌ترین شهرهای جهان به لحاظ بهره‌مندی از انرژی طبیعی و بهره‌گیری از امکانات اقلیمی و رشد نامتوازن و آسیب رسان به طبیعت بوده و به‌دلیل تأثیر انکار ناپذیر بر جغرافیای طبیعی خود نمونه‌ای از شهرهای‌ بی‌مهار در تخریب محیط‌زیست هستند که امروزه در کشورهای مختلف نمونه‌های زیادی دارند.

اگر زمین به‌طور مساوی میان همه مردم دنیا تقسیم می‌شد، هرکسی به‌طور میانگین 2/1 هکتار از پهنه زمین را می‌توانست بدست آورد و توسعه به شکل قابل توجه‌ای اتفاق می‌افتاد. اما آنچه در واقعیت وجود دارد این‌گونه نیست.

به‌عنوان مثال کشور امارات هر چند در یک نقطه از پهنه بیابانی کره زمین واقع شده‌است، اما بیش از حد به منابع انرژی کشورهای دیگر تجاوز می‌کند. این تجاوز به صورت غیرمستقیم با ساخت آسمان‌خراش‌ها و ساختمان‌های بلند در حال شکل گیری است. تعجب نکنید اگر در چند سال آینده دبی میزبان بزرگترین بازی‌های زمستانی شود. چرا که ساخت و سازهای این چنینی و توسعه بی‌مهار، باعث می‌شود که شرایط اقلیمی به صورت تحمیلی و غیرقابل اجتنابی تغییر کند.

در واقع این نکته برآمده از نگاه معماران بزرگی است که به تأثیر ساخت بناهای مرتفع در تغییرات آب و هوایی آگاه هستند و به شکل هوشمندانه‌ای توسعه نقاط مختلف در یک پهنه از زمین را با توجه به این تأثیرات تعریف می‌کنند.

از سویی آژانس بین‌المللی انرژی پیش‌بینی کرد  با توجه به جمعیت کشور چین و روند توسعه‌ای که در حال حاضر در پیش گرفته است، این کشور تا پایان امسال به بزرگترین تولید‌کننده گازهای گلخانه‌ای تبدیل خواهد شد و از کشور آمریکا که سال‌ها تولید‌کننده اول این گاز بوده پیشی خواهد گرفت.

بر این اساس از 560 میلیون جمعیت شهری چین، تنها یک درصد از آنان هوای خوب و استاندارد استنشاق می‌کنند.

به این ترتیب چندان عجیب نیست که دبی و شانگهای، نه تنها به‌عنوان یک الگوی توسعه بلکه به‌عنوان مثال‌های هولناک تخریب اقلیم جهان همواره مطرح باشند که باید از این روند به‌طور جدی دوری کنند.

گرایش زایدالوصف به استفاده از بتن در ساخت بناها و گسترش ساختمان‌های بلند مرتبه از یک سو و استفاده بیش از حد از سامانه‌های حمل‌ونقل موتوری به‌عنوان دو عامل مهم نگهداری گرما در جو زمین تأثیر انکار ناپذیری بر شرایط اقلیمی دارد که در این دو شهر در حال وقوع است.

آیا ما در پایان تمدنی قرار گرفته‌ایم که ناخواسته ما را به سمت نابودی می‌برد؟ تمدنی که سال‌ها به آن مباهات کرده‌ایم و بر شکل‌گیری آن رشک برده‌ایم. تمدن امروزی آیا ما را به سمتی کشانده است که ناگزیر از ادامه‌ آنیم؟ کدام هشدار می‌تواند ما را از این راه بازدارد؟
انگار ما سزاوار زندگی در جهانی نیستیم که اقلیم طبیعی آن را به سمت نابودی می‌بریم و خود اسباب نابودی تمدن خود را فراهم می‌آوریم.

Sabetirad@hamshahri.org