این رأی میتواند تبعات سیاسی و حقوقی برای اروپا و آمریکا داشته باشد. نظر دیوان لاهه درخصوص پرونده شکایت ایران را میتوان از چند منظر مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد که مختصرا به جوانب آن اشاره میکنیم.
آنچه مشخص است، رأی لاهه برای آمریکا بدون تبعات نیست. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در نظام سیاسی خودش با مشکلات متعددی روبهروست. رأی دیوان لاهه در چنین شرایطی میتواند فشارها را روی او افزایش داده و کاری کند که مخالفان او برگهای بیشتری برای مخالفت با او رو کنند و دست برتری داشته باشند.
این موضوع با توجه به این است که بسیاری از آمریکاییها انتظار چنین رأیی را از لاهه نداشتند. از منظری دیگر به لحاظ عملی در ساختار حقوق بینالملل طبیعی است که بگوییم هیچ نهادی قدرت ندارد آمریکا را مجبور به اقدامی کند.
این ضعف ساختار بینالملل است و نمیتوان فعلا بیشتر از آن انتظاری داشت. بنابراین تصمیمات آمریکا به واسطه این رأی نمیتواند تغییر عمدهای داشته باشد چراکه او کار خودش را میکند، مگر اینکه این رأی بتواند در آینده مسیری را برای گفتوگو یا مذاکره باز کند و آمریکا را از خصومت بیشتر بازدارد.
بنابراین، رأی لاهه را باید از 3منظر فشار سیاسی بر ترامپ در داخل آمریکا، قدرت آمریکا برای عدمرعایت الزامات بینالمللی و همچنین امید به بازشدن مسیری برای میانجیگری و گفتوگو ارزیابی و تحلیل کرد. توجه به 3 واقعیتی که نگاشته شد، لازم است در تحلیلهای کارشناسان مدنظر قرار بگیرد تا بتوان درک درستی از آینده داشت.
اما اروپاییها با این رأی طبیعی است که مصممتر برای ادامه برجام شوند. ایران هم اعلام کرده است که برجام را با اتحادیه اروپا به شرط منفعتداشتن برای کشورمان ادامه میدهد. البته واقعیت این است که این تصمیم اروپا برای جدیتداشتن در برجام، باز هم تصمیم آمریکا را تغییر نمیدهد.
آنطور که از سخنان دکتر ممتاز برمیآید، ایشان ادله خوبی را برای دفاع از کشورمان در لاهه ارائه دادهاند اما نباید انتظار داشت که لاهه هم همانطور که ما میخواهیم رأی را صادر کند؛ چراکه آنجا سازوکار خود را برای صدور رأی دارد. برخی هم از قرارنگرفتن تحریمهای نفتی در لیست مواردی که آمریکا از آنها منع شده، انتقاد کردهاند و گفتهاند اصلیترین مسئله همین موضع نفت بوده است که به آن در رأی لاهه پرداخته نشده است.
در این خصوص هم لازم است بدانیم که رویه دیوان لاهه هیچگاه تحریمهای نفتی و ممانعت از انجام آن را شامل نشده است، چراکه این دیوان فقط مواردی را که کاملا حیاتی و غیرقابل جبران است، در دستور موقتهای سابق خود مدنظر قرار داده است. این نگاه دیوان است که نفت مسئلهای است که میتوان با صرفهجویی یا جایگزینی آن با صادرات کالاهای دیگر جبران شود.
به لحاظ ماهیت حقوقی رأی لاهه هم باید بدانیم که ما هنوز 2مرحله اساسی دیگر برای صدور رأی نهایی در پیش داریم. دستور موقت دیروز بهمعنای این است که لاهه خطاب به آمریکا گفته است ایالات متحده باید تا رسیدگی نهایی دیوان به این شکایت از هر اقدامی که نتوان در آینده آن را جبران کرد، پیشگیری کند.
2مرحله دیگر تأیید صلاحیت دیوان و مرحله آخر هم رسیدگی به ماهیت دعواست که هنوز در پیش است و ممکن است حتی همزمان پیش رود. آنچه که عدهای مدعی شدهاند دیوان، رأی به صلاحیت رسیدگی را هم صادر کرده است، درست نیست؛ چراکه در رأی لاهه لفظ ظاهرا آمده و این بهمعنای رأی به تأیید صلاحیت دیوان نیست.
خوب است بدانیم خروج آمریکا از عهدنامه مودت یکسال زمان میبرد تا اثرگذار شود. درواقع در این عهدنامه آمده است که اعلام خروج یک کشور تا یکسال اثرگذار بر دعواهای پیشین نیست. هر چند پرونده را پیچیدهتر میکند.