به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی این مطلب را در دومین همایش میراث فرهنگی و توسعه پایدار مطرح ساخت.
آخوندی در ابتدای سخنان خود چند پرسش را مطرح کرد و گفت: آیا وقتی از ایران و تمدن ایران شهری و هویت ایرانی حرف می زنیم فقط از یک مفهوم رمانتیک سخن می گوییم و اقدامی واپس گرایانه است و تلقی جدایی طلبانه از منطقه و خودخواهانه دارد و مایه های ملی گرایانه در آن وجود دارد؟ یا برعکس وقتی از ایران واز فرهنگ و تمدن ایرانی شهری حرف می زنیم، در واقع از صلح، یکپارچگی و تعامل فعال با جهان سخن می گوییم؟
او در ادامه به توضیح مفهوم تمدن و کارکرد آن در دنیای امروز پرداخت و گفت: نقدی که ایران معاصر می شود ناظر بر معاصر شدن آن نیست بلکه نقد ناظر به فراموشی از مفهوم ایران یا تقلیل آن به مفهوم ملی گرایانه پهلوی اول است.
او تمدن را معرفت سامان یافته یک قوم و یک ملت دانست که در طول تاریخ شکل گرفته و به نحوی در فرایند تاریخی توانسته باعث اجماع نسبی در یک منطقه درباره جهان شود.
آخوندی تمدن را مترادف نظم اجتماعی نیز معرفی کرد و زوال خرافات، اشاعه معرفت، ملایم شدن آداب اجتماعی، از بین رفتن جنگ و امکان تعامل را از آثار مثبت این نوع نگاه دانست.
به گفته وی، در این مفهوم تمدن ایستا نیست و مرتب در حال بازسازی خودش است و با مفهوم خلاقیت، حل مساله و کارایی همراه می شود.
او افزود: وقتی از تمدن ایران شهری سخن می گوییم در واقع از ایران امروز حرف میزنیم و باید معرفت سامان یافته امروز تمدن ایران را بشناسیم و بدانیم که چه خلاقیتی برای حل مسایل در ایران دارد.
او با تاکید بر این که نمی توان در گذشته باقی ماند یا آن را نادیده گرفت، به ارایه تعاریفی از مفاهیم تعامل فعال با جهان و هویت پرداخت.
او گفت: هویت ما ایجاب می کند که خود را در برابر افغانستان، ازبکستان و همه این حوزه تمدنی مسوول بدانیم در واقع باید نقشه خود را در این حوزه تمدنی بشناسیم و مسولیتمان را مشخص کنیم.
آخوندی با تاکید بر این که مسولیت ما برقراری صلح در منطقه است گفت: اگر در جهان امروز بخواهیم یک منفعت ملی ایجاد کنیم باید منفعت ملی خود را با منفعت دیگران حداقل در حد یک منطقه پیوند بزنیم.
او افزود: در این راستا اگر بخواهیم حداقل تجربه ای داشته باشیم باید یک نظام معرفتی داشته باشیم، نظامی که در طول تاریخ ما را هدایت کرده باشد و آیا غیر از مفهوم ایران شهری می تواند ما را با پیرامونمان پیوند بزند؟