در این دو دوره زمانی، اقتصاد ایران از یکسو با جهش 18برابری نرخ ارز مواجه بوده و از سوی دیگر با رشد اقتصادی نزدیک به صفر و حتی منفی. این، چکیده یافتههای همشهری است که کارشناسان اقتصادی نیز آن را تأیید میکنند.
از تحلیل کارشناسان اقتصادی چنین برمیآید که فساد، بیانضباطی مالی بهویژه در بانکها، رشد فزاینده نقدینگی و مدیریت نادرست در سطوح کلان، در دوره 10ساله اخیر ازجمله عواملی بوده که توانسته نظیری همانند جنگ هشتساله تحمیلی در اقتصاد ایران بیافریند و شرایطی را فراهم آورد که نماگرهای اقتصادی روایتی یکسان از وضعیت هر دو دوره به نمایش بگذارند.
محاسبات انجام شده در همشهری نشان میدهد، قیمت دلار آمریکا در دوره نخست یعنی در خلال سالهای 57 تا 67 همزمان با آغاز پیروزی انقلاب تا آخرین روز جنگ، از 70ریال در بهمنماه 57 به 1350ریال در تیرماه67 رسیده؛ در نتیجه رشدی معادل 1828درصدی را تجربه کرده است.
در این دوره زمانی، نرخ رشد اقتصادی ایران بهطور میانگین منفی 1.5درصد محاسبه شده است. پس از این دوره، هم قیمت ارز و هم نرخ رشد اقتصادی در محدودهای معقول حرکت کرده؛ بهگونهای که میانگین رشد نرخ دلار در فاصله سالهای 68تا86 درمحدوده 30درصد و میانگین نرخ رشد اقتصادی در محدوده 5درصد نوسان کرده است.
اما در دوره دوم یعنی در خلال سالهای 87 تا 97 قیمت هر دلار آمریکا از 9100ریال در اردیبهشت 87 به 170هزار ریال در روزهای نخست مهرماه 97 رسید که بیانگر رشدی 1768درصدی است. آمارها میانگین رشد اقتصادی ایران در این دوره را 1.08درصد نشان میدهند که البته با نوسان نرخ رشد در محدوده 5.8درصد تا منفی 6.8درصد و بیثباتی شدید اقتصاد همراه بوده است.
- زنگ خطر افول اقتصاد
هادی حقشناس، کارشناس مسائل اقتصادی، وجه اشتراک این دودوره زمانی را تحریمهای اقتصادی و مشکلات ایجاد شده در تجارت خارجی اعلام میکند که باعث شده اقتصاد ایران از نظر درآمدهای ارزی در مضیقه قرار بگیرد و بهتبع آن توقف رشد اقتصادی و جهش نرخ ارز اتفاق بیفتد.
حقشناس به همشهری میگوید: جنگ نظامی هشتساله علیه یک کشور، اتفاقی است که میتواند بنیان اقتصاد را متلاشی کند و بسیاری از عقبماندگیهای اقتصادی ایران در طول دوران دفاعمقدس نیز برخاسته از همین ماجراست. او با اشاره به اینکه در دوره دوم مورد بررسی یعنی از سال 87 تا 97، تحریمها با شدت بیشتری اقتصاد ایران را تحتتأثیر قرار داد، میافزاید:
در این دوره برخلاف دوره جنگ، تحریمها علیه ایران با اجماع جهانی همراه بود که همین مسئله هزینههای تجارت خارجی کشور را بالا برد و در ادامه نیز با تحریمهای یکجانبه آمریکا در ماههای اخیر، کشورهای دیگر را در همکاری با ایران محتاط کرد و تجارت ایران را در وضعیت دوران جنگ قرار داد.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه در دوره دوم ایران با سیل درآمدهای افسانهای نفت مواجه شده و منابع ارزی آن در مقایسه با دوره جنگ بسیار فراتر رفته است، میگوید: وجه تمایز اقتصاد دوره جنگ و اقتصاد دهه اخیر در همین است که دولتهای مستقر در دوره دوم پول زیادی برای خرج کردن داشتند و اتفاقا بخش عمده آنها را نیز به ریال تبدیل کردند که تبعات آن شاید به پای تبعات جنگ برسد.
به گفته حقشناس، مقایسه نرخ تورم، ضریب رشد نقدینگی، انضباط بانکها و میزان مطالبات آنها از دولت در دوره جنگ با همین شاخصها در دهه اخیر نشان میدهد استفاده نادرست از درآمدهای ارزی افسانهای چه بر سر اقتصاد ایران آورده است. او میافزاید: وجه غیرمشترک دوره جنگ تحمیلی و دوره اخیر این است که اقتصاد ایران در دوره دوم تورمهای پیاپی بالای 30درصدی را تجربه کرده و همواره با پولپاشی مواجه بوده است.
در دوره سالهای 87 تا 97 همواره ضریب رشد نقدینگی نسبت به دهه اول انقلاب بیشتر بوده زیرا در دوره جنگ بانکها منضبطتر بودند و دولت هم بدهی کمتری به آنها داشت اما حالا معیارها کاملا متفاوت شده است. حقشناس یکی دیگر از وجه تمایزهای دودوره مورد بررسی را فساد پولی، مالی و اختلاس میداند و میگوید:
در دهه اول انقلاب، سطح فساد در اقتصاد ایران نسبت به دوره اخیر ناچیز بوده و حداقل به اندازه امروز نبوده است. به عقیده حقشناس، رونمایی مکرر از فسادهای چندهزارمیلیاردی و معرفی سلاطین اقتصادی، زنگ خطری از افول اقتصاد بوده که در دوره اخیر نواخته شده و نتیجه آن را آمارها منعکس کردهاند.
- غفلت از ابزارهای ضدسوداگری
وحید شقاقی شهری، عضو هیأت علمی دانشگاه خوارزمی هم تحریمهای مقداری نفت را پایه جهش نرخ ارز و افت رشد اقتصادی در دوره مورد بررسی اعلام میکند که در دوره اول با چاشنی هزینههای جنگ بر سر اقتصاد ایران آوار شد و در دوره دوم بهواسطه همراهشدن با نقدینگی سرگردان، سوداگری، تحریمهای بانکی و نااطمینانی از آینده، ترمز رشد اقتصادی را کشید و فنر قیمت ارز را آزادکرد.
شقاقی شهری در گفتوگو با همشهری تأکید میکند که در دوره نخست، با وجود هزینههای سرسامآور جنگ و تنگنای منابع ارزی، محدودیتهای تجاری و مالی علیه ایران بهاندازه محدودیتهای اعمال شده در سالهای اخیر نبوده است و دولت قادر بوده با همان منابع اندک کشور را اداره کند اما در دوره اخیر، دولت، هم بهواسطه تحریم نفتی و بانکی با تنگنای منابع مواجه شده و هم راههای کمتری برای مراوده با جهان دارد. شقاقی شهری میگوید:
اینکه ما در سالهای اخیر نتوانستهایم ابزارهای محدودکننده سوداگری اعم از مالیات و شفافیت را در اقتصاد بهکار بگیریم یکی از مسائلی است که باعث شده اثرگذاری مخرب نقدینگی سرگردان، بازارها را متشنج کند. بهگفته او، میانگین رشد فزاینده نقدینگی یکی از متهمان اصلی تنشهای اقتصادی در دوره 87 تا 97 است. در این دوره رشد نقدینگی تقریبا 27درصد بوده درحالیکه رشد تولید اسمی کشور فقط 15درصد بوده است.
- در سوگ سالهای ازدسترفته
بررسیهای علی دینی ترکمانی، استادیار مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی نیز شباهت دودوره 57 تا 67 و 87 تا 97 و یافتهها و گمانههای همشهری را تأیید میکند. دینی ترکمانی میگوید: در دوره اول ایران هرچند از نظر فروش نفت منعی نداشت اما توان تولیدش در سایه جنگ و بمباران بسیار افت کرده بود؛ درنتیجه منابع ارزی کمتری وارد کشور میشد. این مسئله از یکسو به جهش نرخ ارز و از سوی دیگر به فریز شدن رشد اقتصادی انجامید.
به اعتقاد او، در دوره اخیر یعنی در طول سالهای 87 تا 97 نیز شرایط مشابه همان وضعیت دوران جنگ تجربه شده و ایران هرچند توان قابلتوجهی برای تولید نفت داشته اما در سایه تحریمها عملا فضایی برای فروش آن نداشته است؛ درنتیجه اقتصاد با افت نرخ رشد اقتصادی و جهش نرخ ارز مواجه شده است.
البته دینی ترکمانی این تحلیل را کلیترین توصیفی میداند که قادر است شباهت نماگرهای اقتصادی در دوره جنگ و سالهای اخیر را توجیه کند و معتقد است: سالهای ۱۳۹۰تا۱۳۹7 را باید سالهای ازدسترفته اقتصاد ایران لقب داد که باوجود در دسترس بودن ظرفیتهای موردنیاز برای توسعه اقتصادی، تحولات این حوزه در مسیری عکس حرکت کرده و میانگین رشد اقتصادی کشور فقط به یکهشتم میزان رشد هدفگذاری شده در سند بالادستی چشمانداز ۲۰ساله رسیده است.
استادیار مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی این عملکرد ضعیف اقتصادی را از یکسو بهمعنای تشدید بحران فراگیر توسعه و تعمیق شکست نظاممند اقتصادی در ایران و از سوی دیگر بهمعنای عقبماندگی تاریخی بیشتر با اقتصادهایی میداند که چهارنعل بهپیش میتازند و ایران باید با حسرت، پیشرفت آنها را نظارهگر باشد.