تاریخ انتشار: ۶ آبان ۱۳۹۷ - ۰۶:۴۳

همشهری آنلاین - افسانه بیات*: مطالعات نشان می‌دهد یادگیری موسیقی موجب تقویت مغز می‌‌شودد، اما آیا راهی بسوی باهوش‌تر شدن نیز هست؟

به اعتقاد بسیاری از والدین (و البته برخی متخصصین): یادگیری یک‌ساز موسیقی در کودکی فرصت ارتقای مهارتهای ذهنی، درکی، و شناختی را برای کودکان فراهم می‌کند و باعث افزایش ضریب هوشی آنها می‌شود. آیا این باور ممکن است خیالی خام باشد؟

اخیرا دو آزمایش آماری تصادفی انجام شده است که هیچ نتیجه یا مدرکی دال بر تایید این اعتقاد بدست نیاورده است. در بخشی از این تحقیق، تعدادی از کودکان پیش دبستانی چندین هفته در کلاس موسیقی شرکت کردند‌، در نهایت IQ آنها تفاوت قابل توجهی نسبت به IQ کودکانی که در کلاس شرکت نکرده بودند، نشان نداد.

این بدان معنا نیست که فواید یادگیری موسیقی محدود به بیان احساسات، تحت تاثیرقراردادن دوستان و پر کردن اوقات فراغت می‌‌‌شود.

تعداد زیادی از تحقیقات حاکی از آن است که آموزش‌های موسیقی در کودکی می‌تواند تاثیر بسیار ارزشمندی بر روی مغز کودکان داشته باشد. تاثیرمثبت پایدار و طولانی که همزمان با افزایش سن، موجب افزایش مضاعف قدرت دفاعی مغز در مقابله با، فراموشی (زوال حافظه)، کاهش توانایی شناختی، کاهش توانایی تشخیص حروف صدادار و بیصدا خواهد شد.

جالب است که این نتایج تاثیری مداوم و ثابت بر روی مغز دارند و اگردراین مسیر وقفه‌ای ایجاد شود و سال‌ها کلیدهای پیانو را لمس نکنید، دستی بر گیتار یا سازتان نزنید، باز هم از اثرات مفیدی که بر مغزتان باقی مانده است، بهره می‌برید. و صد البته اگرتصمیم گرفته‌اید که در میانسالی دست به سازشوید، این تاثیرات مثبت همچون گنجینه‌ای آماده بهره‌برداری است.

برندا هانا پلدی نوروسایکولوژیست از دانشگاه اموری آتلانتا، دلیل این تاثیرات را این طور توضیح می‌دهد: آموزش موسیقی اثری عمیق و مداوم بر روی مغز می‌گذارد بطوریکه در کودکی باعث ایجاد اتصالات عصبی فرعی بیشتری در مغز می‌شود. این اتصالات تا پایان عمر باقی خواهد ماند و در میانسالی یا سالمندی مانع زوال توانایی‌های شناختی خواهندشد.

تمام مدتی که درسنین جوانی مشغول یادگیری نواختن سازهستید، انواع خاصی از موتورهای کنترل کننده و هماهنگ کننده در بدن شما فعال می‌شود (هر انگشت در هردست وظیفه خاصی بعهده می‌گیرد، درسازهای بادی و برنجی، دهان وتنفس شما نیز درگیر می‌شود). در همین راستا، پرورش مهارت نت خوانی و تربیت مهارت شنوایی در هنگام گوش دادن به موسیقی شکل می‌گیرند، و در واقع تمامی این موارد عواملی هستند که در تقویت مغز شرکت دارند. این افزایش توانایی مغزی دردوره‌های میانسالی مشهود خواهند بود.

  • تمرینات موسیقی مغز شما را می‌پروراند

نقشه تاثیرات آموزش موسیقی بر روی مغز قابل ترسیم است. در سال 2003، نورولوژیستی از هاروارد بنام گات فراید شلاگ تحقیقی انجام داد و به این نتیجه دست یافت: قشرخاکستری مغز موزیسین های حرفه‌ای بزرگسال نسبت به غیرموزیسین‌ها، وسعت بیشتری دارد. شلاگ  و همکارانش به این نتیجه نیزدست یافتند که بعد از 15 ماه آموزش موسیقی در اوایل کودکی، تغییرات ساختار مغز که در ارتباط با تکامل حس شنوایی و حس حرکتی هستند، پدیدار خواهند شد.

در تحقیقات دیگری نیز، افزایش حجم ماده ی سفید مغزثابت شده است .این تحقیقات خصوصیت انعطاف پذیری مغز را مورد بررسی قرارداده است - این خصوصیت در رابطه با توانایی تغییر و تطابق در هنگام مواجهه با تجربیات، محیط و رفتار های مختلف می‌باشد. همین بررسی ها، تاثیر آموزش موسیقی در ایجاد و تقویت رابط های عصبی مغز را به اثبات رسانده است.

آلیسون بال بگ، نوازنده حرفه‌ای چنگ که موسیقی را از پنج سالگی شروع کرده، دارای دکترای موسیقی است و به تازگی در رشته پیری شناسی (با رویکرد ویژه تاثیر موسیقی بر سلامتی تمام سنین)، موفق به اخذ مدرک دکترا در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی گردیده است.

از نظر او نواختن یک ساز، از نظر تاثیر بر مغز، فعالیتی بی‌نظیر است. زیرا نیازمند آن است که بخش وسیعی از مغز و عملکردهای شناختی در هر دو نیکره راست و چپ، همزمان با یکدیگر فعالیت کنند. او اضافه می‌کند: نواختن موسیقی راهی موثر برای تحریک مغز است. ایجادپل ارتباطی بین مناطق مغز و عملکردهای شناختی، همراه با تاثیری فراگیر و طولانی.

  • نواختن ساز، مدت زمان بیشتر، نتیجه بهتر

دراولین تحقیقی که هانا پلادی پیرامون این موضوع انجام داد و در سال 2011 منتشر شد، هفتاد بزررگسال 60 تا 83 ساله دارای سلامتی کامل، در سه گروه مورد بررسی قرار گرفتند.

گروه اول موزیسین هایی که حداقل ده سال بر روی یک ساز کار کرده بودند، گروه دوم افرادی که بین یک تا نه سال به نواختن ساز پرداخته بودند، و گروه آخر بعنوان گروه کنترل شامل افرادی می‌شد که هیچگاه نواختن ساز یا خواندن موسیقی را نیاموخته بودند.هانا  هر گروه را از نظر نوروسایکولوژی موردآزمایش قرارداد.

فاکتورهای مورد بررسی شامل حافظه درک بصری (ارتباط فضایی اجسام)، حافظه ی غیر زبانی یا شفاهی، نامگذاری اجسام، دریافت و تطابق اطلاعات جدید، می‌شدند.

گروهی که حداقل ده سال ساز نواخته بودند، بالاترین نمره را کسب کردند .درمقابل ،گروهی که هیچ تجربه و تمرین موسیقی نداشتند، حداقل نمره را دریافت کردند. گروهی که بین یک تا نه سال سازمی نواختند، حد وسط قرار گرفتند. به عبارتی، هرچه مدت آموزش و تمرینات بیشتر، فواید حاصله بیشتر. البته نکته قابل توجه این است که این فواید برای همیشه پایدار باقی می‌مانند و حتی در سالهایی که نواختن کنار گذاشته می‌شود، ازبین نمی‌روند.

این نتایج در تحقیقات بعدی هانا مورد تایید و اثبات قرار گرفت ودر سال 2012 منتشرشد. بر اساس این تحقیقات، شروع آموزش موسیقی قبل از نه سالگی (که بنظردوران تحول حیاتی و ارزشمندی است) و ادامه آن حداقل تا ده سال، می‌تواند بیشترین فواید را از جمله رشد و افزایش حافظه شفاهی برای دوران بزرگسالی داشته باشد.

این فواید بلند-مدت، هیچ وابستگی‌ای به میزان تحصیلاتی که فرد در طول زندگی بدست می‌آورد ندارد.

هانا اظهار می‌کند: ما به این نتیجه دست یافتیم که افرادی از بیشترین منفعت درسنین میانسالی بهرمند می‌شوند که از سطح تحصیلات پا یینتری برخوردار هستند.درواقع تمرینات موسیقی می‌تواند کمبود تحریکات شناختی ناشی از فقدان تحصیلات آکادمیک را جبران کند. او به اهمیت آموزش موسیقی (در دوران تحصیل) اشاره می‌کند، بخصوص درآن هنگام که برای کاهش بودجه مدارس، برنامه  آموزش موسیقی قربانی می‌شود.

  • نواختن سازموجب تقویت توانایی درک و تشخیص اصوات می‌شود

اینبار نینا کراوس متخصص نوروساینس از دانشگاه نورث وسترن شیکاگو، درحوزه قدرت شنوایی وتوانایی برقراری ارتباط، به تاثیرات مثبت بیشتری در بزرگسالانی که درسنین کودکی یا نوجوانی تحت آموزش موسیقی قرارداشتند، دست یافت. او فعالیت الکتریکی بخشی از مغز که در ارتباط با حس شنوایی است را در 44 فرد بزرگسال (گروه سنی 55-76)، اندازه گیری کرد. این افراد باید هجای ترکیبی دا را در کلمات مختلف تشخیص می‌دادند.

اگرچه هیچ یک از این افراد برای چهل سال به نواختن‌ساز ادامه نداده بودند، اما آنهایی که مدت بیشتری (بین 4-14 سال) آموزش موسیقی دیده بودند، در این آزمون سریعتر پاسخ می‌دادند.

این امراز آنجایی قابل توجه است که قدرت شنوایی با افزایش سن رو به کاستی دارد، بخصوص توانایی تشخیص سریع و دقیق اصوات بیصدا، و این درحالی است که مهارت شنوایی ،نقش مهمی در درک و شرکت در گفتگوها دارد.

کراوس اظهار می‌کند:  اگرسیستم اعصاب شما هماهنگی لازم را برای کدگذاری اصوات بیصدا نداشته باشد - حتی اگر حروف صدادارقابل درک باشند - کلماتی مثل: بیل -فیل - پیل، قابل تفکیک نیستند . در واقع معنا و جریان گفتگو از دست شما می‌رود، واحساس می‌کنید درون مسیر سرازیر مارپیچی گام می‌نهید که آهسته آهسته از نظر اجتماعی شما را منزوی خواهد کرد.

از نظر وی، علت تاثیر مثبت موسیقی بر توانایی شنوایی، این است که تمرینات موسیقی بر روی ارتباط بسیار دقیق صوت و معنا، تمرکز و تاکید دارد. هنرجویان موسیقی باید برنتهایی که اجرا می‌کنند و اصوات حاصل از نتها تمرکز کنند، هارمونی اصوات و سکوتها را دنبال کنند و پاساژهای پرهیجان را با تاکید اجرا کنند.بعلاوه آنها از سیستم حرکتی خود استفاده میکنند تا انگشتانشان ابزار خلق اصوات باشند.

حین آموزش موسیقی این ارتباطات و تمرکزها به طرز دقیقی باید شکل بگیرند تا شما یاد بگیرید که چطور بنوازید و محتمل درطول زندگی همراه شما پایدارباقی خواهند ماند. و نتیجه نهایی ،توانایی درک و تشخیص واضح تراصوات خاص در هجاها و کلماتی می‌باشد که درگفتگوها کاربرد دارند.

کراوس گمان دارد که فواید مهم بالقوه ی دیگری نیز وجود دارد که هنوزمورد آزمایش قرار نگرفته است، برای مثال: اختلال شنوایی در محیط‌های پر سرو صدا یکی از شایع ترین گلایه‌هایی است که افراد با افزایش سن اظهار می‌کنند. اما این مشکل در موزیسین‌ها به حداقل می‌رسد و در محیط شلوغ قادر به شنوایی بهتری هستند. بعلاوه، این واقعیت که تمرینات موسیقی حافظه کاری شنوایی (حافظه‌ای که در هنگام بداهه نوازی، حفظ کردن، سرضرب نواختن و کوک کردن ساز بکارگرفته می‌شود) را افزایش می‌دهد، می‌تواند کمک در بهبود ظرفیت حافظه میانسالی داشته باشد که در حقیقت تاثیر مثبت در امکان برقراری ارتباط و گفتگوهای اجتماعی درطول زندگی است.

  • این فواید تاریخ انقضا ندارد، ازهمین حالا می‌توانید شروع کنید

برای بهره‌مندی از این فواید هیچ وقت دیر نیست حتی اگر تا این زمان هیچ‌سازی ننواخته‌اید.

جنیفر باگس استادیار دانشگاه فلوریدای جنوبی (تمپا)، تاثیرآموزش پیانو بر روی بزرگسالان سنین 60 تا 85 ساله را مورد تحقیق و بررسی قرار داد. بعد از شش ماه افرادی که تحت تعلیم قرار گرفته بودند در مقایسه با افرادی که تعلیم پیانو ندیدند، این تغییرات را در واکنش‌هاي خود نشان دادند: افزایش هوشیاری حافظه، گفتار روانتر، سرعت در فرآیند اطلاعات (پذیرش، تطابق و انتقال) توانمندی در برنامه‌ریزی و عملکردهای شناختی.

دراین زمینه، تحقیقات بیشتری توسط همین محقق و محققین دیگر صورت گرفته و آماده ارائه گردیده است: هرو پلتل پروفسور نوروسایکولوژی از دانشگاه کان بس نورمندی فرانسه، سلامتی غیر موزیسین‌های بزرگسالی که تازه شروع به یادگیری موسیقی نموده‌اند را از طریق تصویربرداری عصبی مورد بررسی قرار داده است.

ژولین جانسن نوروساینتیست و پروفسور موسسه سلامتی و سالمندی از دانشگاه سانفرانسیسکو کالیفرنیا ،درحال تحقیق برروی توانایی‌های جسمی،حرکتی و شناختی بدست آمده در بزرگسالانی است که بعد از 60 سالگی در گروه‌های کر شروع به خواندن نموده‌اند. وی علاوه بر آن جوانب روانی - اجتماعی و کیفیت زندگی این افراد را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد.

باگس اظهار می‌کند: اغلب افراد از اینکه در سنین بزرگسالی شروع به یادگیری موسیقی و نواختن ساز کنند، خجالت می‌کشند و از آن پرهیز می‌کنند.

اما با قاطعیت می‌توان به امکان یادگیری و حتی خوب نواختن در سنین بالای بزرگسالی اطمینان داشت. مرینات موسیقی بعنوان یک عامل موثر شناختی در حفظ سلامتی و جوانی، ایجاد توانمندی و پیشگیری از احساس سالخوردگی وعده‌ای واقعی است. در هر سنی که به یادگیری موسیقی بپردازید،ازتاثیرات مفید آن بهره مند خواهید شد.تمرینات موسیقی تمام برنامه های آموزشی شناختی که گاهی اوقات از آنها غافل می‌شویم را در بردارند. به همان اندازه که مراقب سلامتی جسمی خود هستیم، باید راهی برای سلامتی فکری و مغزی خود در نظر داشته باشیم.

اگر در میانسالی شروع به نواختن کنید وقتی بر روی صندلی پیانو بنشنید، شاید نیشخندی بر لبان برخی از اطرافیانتان ببینید، اما قطعا خنده حقیقی از آن ذهن شماست که شعف آن در سراسر وجودتان جاری خواهد شد.

منبع: NATIONAL GEOGRAPHIC

* دانشجوی کارشناسی‌ارشد موسیقی