پسلرزههای پرونده قتل جمال خاشقجی روزنامهنگار عربستانی در کنسولگری عربستان در استانبول اثرات ژرفی بر ساختار قدرت در خاندان سعودی، تحولات منطقه خاورمیانه و مناسبات بینالمللی گذاشته است اما در ایران به این پیامدها چندان توجه نشده یا تحتتأثیر مسائلی همچون تحریمهای پسابرجامی آمریکا بهعنوان موضوعی فرعی در حاشیه مسائل منطقهای قرار گرفته است.
این در حالی است که دستکم ترکیه و عربستان 2 همسایه بزرگ منطقهای ایران که تا یکی دو سال پیش متحد کلیدی همدیگر علیه ایران در سوریه بودند بر سر این پرونده مقابل هم ایستادهاند و ائتلاف منطقهای که سال پیش در ماجرای قطع روابط عربستان و دنبالهروهای منطقهایاش با قطر ترک جدی برداشته بود در عمل فروپاشیده است. اهمیت این موضوع در آن است که عربستان قرار بود در شرایط تحریمی آمریکا علیه ایران بهعنوان پرکننده خلأ حضور ایران در بازار نفت، عرصه را بر حضور ایران در منطقه تنگتر کند. اما در شرایط کنونی و با فشار رسانههای آمریکایی بر دولت ترامپ برای اتخاذ موضعی تندتر علیه عربستان و تهدید سعودیها به کاهش عرضه نفت که میتواند تحریمهای واشنگتن را بیاثرتر کند، دولت ایالات متحده در موضع دشواری قرار گرفته است.
انتخابات میان دورهای فردای کنگره و احتمال قوی پیروزی دمکراتها در کنگره که طرفدار فشار دوسویه بیشتر بر ترامپ و عربستان هستند، شرایط ائتلاف آمریکایی- سعودی را با وجود دست و پا زدنهای بنیامین نتانیاهو برای حفظ همزمان موقعیت این دو دشوارتر میکند.
در این شرایط ایران با وجود تنگناهای کنونی در مدیریت اقتصادی کشور درصورت برخورداری از دیپلماسی فعال و یکپارچه میتواند از شرایط ضعف بازیگران ائتلاف رقیب به بهترین وجهی بهرهبرداری کند و با تأثیرگذاری درون جناحهای قدرت در داخل عربستان و آمریکا به هدف شکستن تحریمهای کنونی و فروپاشی کامل نظام تحریمها نایل آید. هماکنون برگشت احمد بن عبدالعزیز برادر پادشاه عربستان از تبعید خودخواسته به داخل کشور فضایی را فراهم کرده است تا شاهزادگان مغضوب و معزول سعودی حول محور او علیه محمد بن سلمان که دستش در پشت ماجرای قتل خاشقجی بوده گرد آیند و این میتواند طیفی از تحولات را در ساختار قدرت خاندان سعودی دامن بزند که از برکناری تا به حاشیه رفتن بن سلمان را شامل میشود و باتوجه به نقش بن سلمان در سیاستهای ضدایرانی دولت عربستان به حاشیه رفتن یا حذف او زمینه برگشت سعودیها به مسیر رابطه طبیعی میان کشورهای منطقه و حل بحرانهایی چون جنگ داخلی یمن و موضوع قطر را موجب شود.
در سوی دیگر بهنظر میرسد حضور بن سلمان در رأس قدرت آلسعود که زمانی برگ برنده ترامپ در معادلات خاورمیانه بود با شرایط پدید آمده در ماجرای خاشقجی تبدیل به وزنه مزاحمی شده که دونالد ترامپ را بیشتر به پایین میکشد و دور از ذهن نیست که زیر فشارهای رسانهای و سیاسی آمریکا بخواهد خود را از شر بن سلمان خلاص کند. با این حال ترامپ خود نیز حال و روز چندان بهتری ندارد و چنانچه تحلیلگران پیشبینی کردهاند باید با مجلس نمایندگانی سر و کله بزند که رقیب دمکرات دست بالا را در آن خواهد داشت. پیگیری موضوع استیضاح ترامپ به اتهام همدستی با روسها در انتخابات2016 و قانون شکایت بستگان قربانیان حملات 11سپتامبر از دولت عربستان 2موردی هستند که دمکراتها درصورت رسیدن به اکثریت در کنگره به اجرا درخواهند آورد که فعال شدن دوباره گسل آمریکایی- سعودی میتواند روابط این دو را پیچیدهتر کند. تهدید اخیر وزیر خارجه سعودی به واکنش تند عربستان در مقابل اقدامات تنبیهی غرب گواهی است جدی بر وجود تقابلی میان این کشور با متحدان کنونیاش که خبر از پایان ماه عسل دو ساله روابط عربستان و آمریکا میدهد.
رویکرد عربستان به سوی قدرتهای دیگر جهانی همچون چین و روسیه که مسائل حقوق بشری نقش کمتری در سمت و سوی سیاست آنها دارد ازجمله واکنشهای محتمل سعودی است و حضور پررنگ سرمایهگذاران روسی در اجلاس اخیر موسوم به داووس صحرا که با تحریم بسیاری از مقامات و سرمایهگذاران غربی همراه بود چشمانداز چنین سیاستی را نشان میدهد.
سیالیت و سرعت تحولات منطقه خاورمیانه بهگونهای است که لزوم هوشمندی دستگاه دیپلماسی و همسویی و همراهی دیگر دستگاههای تأثیرگذار برای اتخاذ سیاستی متناسب با تحولات جدید منطقه پس از قتل خاشقجی و همراهی با افکار عمومی جهانی که رسانهها و بنگاههای خبری رهبری آن را بر عهده دارند یادآور میشود. در دنیای کنونی برخورداری از سیاست رسانهای مناسب و متناسب با سرعت تحولات حرف اول را میزند و رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه با سوار شدن بر موجی که رسانههای ترک، آمریکایی و الجزیره قطر برایش فراهم آورده بود توانست خودش را در جایگاهی بهمراتب تأثیرگذارتر از گذشته بنشاند و حتی مدعی رهبری جهان اهل سنت شود.