حالا دیگر همه میدانیم که وجود القاعده چقدر برای سیاستهای جنگطلبان لازم و ضروری است و چطور هربار که نیازی به دلایل کافی برای یک ماجرا باشد، سروکله اعضای این گروه عجیب پیدا میشود.
در روزهای اخیر، القاعدهایها دست به تحرکات وسیعی زدهاند و از فرانسه تا پاکستان، همه را تهدید به خرابکاری و بمبگذاری و انفجار کردهاند. باید صبر کنیم و ببینیم هدف واقعی این شلوغبازی چیست و باز چه فتنهای در انتظار جهان است.
تهدید قذافی بعد از سفر به فرانسه
تسلیم نشو، میمیری!
2 ماه پیش، ایمن الظواهری- یکی از معاونان بنلادن- یک نوار ویدئویی نیمساعته پر کرد و در یکی از سایتهای گروه القاعده، خطاب به معمر قذافی-رهبر لیبی- گفت: «چرا تسلیم شدی؟ حالا که اینطور است، میآییم تو را میکشیم». ظواهری مردم لیبی را از جنگ تازهای ترساند و گروههای طرفدار القاعده در تونس و مراکش را هم دعوت کرد تا برای براندازی قذافی آماده شوند.
نشان به آن نشان که معمر قذافی بیخیال تهدیدات ماه پیش، با محافظان عجیبش به فرانسه رفت، در بیرون هتل چادر معروفش را علم کرد و گشتی زد و بعد رفت اسپانیا و پرتغال؛ تازه چادرش را هم به مقامات اسپانیایی اهدا کرد و برگشت. در این فاصله، یک ترقه هم در لیبی نترکید. ظاهرا تهدید قذافی به خاطر این بوده که استاد، کل تجهیزات اتمی کشورش را یک کشتی کرده و به آمریکا فرستاده. قذافی استاد این شیرینعقلیهاست. یک بار هم پیشنهاد صلح رژیم صهیونیستی و فلسطین را اینطور داده بود که دوتایی یک کشور درست کنند و اسمش را بگذارند «اسراطین!».
عجیبترین تهدید برای برلوسکونی
این یک پیغام سیسیلی است
وقتی ایده ترور بینظیر بوتو با طرز فکر مافیایی و سیسیلی قاتی شود و بخواهد نامه تهدیدآمیزی برای سیلویو برلوسکونی - نخستوزیر سابق ایتالیا و صاحب باشگاه آثمیلان – شود که ذاتا آدم شاد و خوشحال و چیزی تو مایههای نیکولا سارکوزی است و چندباری جراحی سروصورت و کاشت مو هم کرده، یک همچین چیزی میشود.
هفته قبل یک نامه به دفتر روزنامه ال ژورنال ایتالیا رسید که به جز نامه، 2 پوکه گلوله هم همراهش در پاکت بود. در نامه نوشته شده بود: «این 2 گلوله هشداری برای برادران برلوسکونی – سیلویو و پائولو – است تا در این روزنامه، چرندیات ننویسند. ما در اولین فرصت، همان کاری را با آنها میکنیم که در پاکستان با بینظیر بوتو شد.
گلولههای واقعی را به سرشان شلیک میکنیم و بعد یک عامل انتحاری به سبک ایتالیایی، آنها را از دنیا پاک میکند. هیچکس هم نمیتواند جلوی ما را بگیرد چون ما غیرقابل پیشبینی هستیم».
هرچند خود این روزنامه هم با چاپ این نامه، مشکوک بهنظر میرسد اما الان نیروهای پلیس ایتالیا درحال بررسی نامه و گلولهها هستند.
مشرف هم ترور میشود؟
خواهرم بینظیر
3 روز قبل از ترور بینظیر بوتو، وزارت کشور پاکستان اعلام کرد القاعده میخواهد پرویز مشرف – رئیسجمهور این کشور – را بکشد و جان او در معرض خطر است؛ درضمن ما به بینظیر بوتو هم گفتهایم القاعده احتمالا او را هم مورد حمله قرار خواهد داد.
بعد از ماجرای راولپندی و ترور بوتو، دولت پاکستان، القاعده را مسئول معرفی کرد؛ هرچند القاعده قضیه را تکذیب کرد اما ماموران اسکاتلندیارد انگلیس – که برای بررسی ترور بوتو به پاکستان آمده بودند – آب پاکی را روی دست القاعده ریختند. به نظر آنها مسئول ترور بوتو جز القاعده، گروه دیگری نیست.
بههرحال، این روزها مشرف مدام جارجار میکند که القاعده میخواهد من را هم مثل خواهرم – بینظیر – بکشد. ظاهرا آقای مشرف یادش رفته که خودش یک ماه پیش به یک پایگاه مهم طالبها – یعنی مسجد لعل – حمله کرده بود.
یک القاعده اشتباهی
سخنگوی القاعده در تیمارستان
«این یک تهدید جدید از طرف القاعده است. ما در ایستگاههای قطار در آنتورپ، بروکسل، گنت و لیون بمب گذاشتهایم تا به دولت بلژیک نشان بدهیم با کی طرف است.» این تماس مشکوک با پلیس بلژیک کافی بود تا هفته قبل این کشور چند ساعت بههم بریزد.
قطارها همه متوقف شدند و مأموران خنثیسازی با سگ و بند و بساط ریختند داخل ایستگاهها و دِبگرد. در حالی که بلژیکیها آماده بودند تا هر لحظه بترکند، تلویزیون بلژیک خبر از دستگیری سخنگوی القاعده در تیمارستان داد! این مرد روانی 33ساله بلژیکی، در آسایشگاهی در حومه بروکسل- پایتخت بلژیک- سیمهایش قاتی کرده و زنگ زده بود. طبق قوانین بلژیک، تهدید الکی به بمبگذاری، از 3 ماه تا 2 سال زندان دارد. احتمالا تهدید واقعی چون همکاری با پلیس هم قاتیاش هست، مجازات کمتری دارد!
تن آلمانیها هم لرزید
انفجار از راه دور
7 روز پیش تلفن سفارت آلمان در بیروت – پایتخت لبنان – زنگ خورد و یک صدای خشن سبیل کلفتی گفت: «به زودی وزارت دادگستریتون رو میترکونیم... تلق [یعنی پایان مکالمه!]». تلفن توسط پلیس لبنان ردیابی شد. رسیدند به تلفن یک خانه تیمی القاعدهایها که در آن چند مرد استرالیایی، عربستانی و ترک مقیم آلمان جمع شده بودند.
این تهدیدکنندهها حتی عقل نکرده بودند بروند از تلفن سر کوچه زنگ بزنند تا پلیس کمی دیرتر به آنها برسد. این ماجرا با سروصدای زیاد در آلمان همراه شد اما هیچکس نگفت این چند نفر – که در گوشه بیروت نشسته بودند – چطور میخواستند خودشان را به آلمان و برلین برسانند و «بهزودی»، وزارت دادگستری (همین ساختمان توی عکس) را بفرستند هوا!
این یکی از همه بامزهتر است
اگر ایفل نباشد!
فکر اینکه بخواهد اتفاقی مثل 11 سپتامبر برای برج ایفل بیفتد، مسخره بهنظر میرسد؛ اینکه چندتا هواپیمای زاقارت به سمت این برج 300 متری شیرجه بزنند و این مجموعه آهنی را بترکانند بیشتر از آنکه تهدیدآمیز باشد، حماقتبار است اما 2 هفته قبل سایت الاخلاص - یکی از آن سایتهایی که حال عصب دارند و خودشان را زبان القاعده در دنیای مجازی معرفی میکنند و مدام پیام «منهدم میکنیم»، «میکشیم» و اینجور چیزها ساطع میکنند- یک پیام کوتاه نوشته که به زودی برج ایفل را میخوابانیم و حمله میکنیم تا این جرثومه فلزی را به آهنپاره تبدیل کنیم.
این پیام را نیروی هوایی پرتغال به فرانسویها رساند که «ماهم دیروز وقت گشتزنی، مکالمات نامفهومی راجع به حمله به برج ایفل شنیدهایم»قضیه بیخ پیدا کرد و مهم شد. پلیس فرانسه، برج را محاصره کرد و کلی سوسولبازی برای حفاظت از فضای هوایی اطراف برج درحال انجام است. حال و هوای الان این سازه فلزی 119 ساله بیشتر شبیه دژ نظامی است؛ هرچند پلیس فرانسه سعی میکند قضیه را عادی نشان بدهد. آنها میگویند ما چندماه است وضعیتمان همین است؛ وضعیت امنیتی قرمز. باور کنید!
القاعده حتی به فوتبال هم رحم نمیکند
بمبها و توپها
لالیگای امسال با یک شوک بزرگ شروع شد. چند روز قبل از آغاز بازیها، روزنامه «آس» اسپانیا خبر داد القاعده در یک نوار ویدئویی تهدید کرده بازیکنان ثروتمند فوتبال را همراه با خانوادههایشان میکشد و در اولین مرحله هم سراغ این 3 نفر میرود؛ تیری هانری (مهاجم فرانسوی تازهوارد بارسلونا که هنوز نمیدانست در اسپانیا چه خبر است)، دیوید بکام (هافبک انگلیسی سابق رئال مادرید و گالاکسی لسآنجلس که همراه اهل و عیال معرف حضور همه هست) و وین رونی (مهاجم جوان انگلیس و منچستریونایتد).
القاعده در این نوار ویدئویی که برای اولین بار در وبسایت دانشگاه گلاسکوی اسکاتلند دیده شد، دلیل این کار احتمالی را چیز بیربطی عنوان کرده بود؛ «آنها دشمن اسلامند!» (حالا خوب است تیری هانری مسلمان است!) و با فریاد «شوخی نمیکنیم، این فوتبالیستها به زودی کشته خواهند شد» تمام شده بود.
بنابراین کرک و پر فوتبالیستهای مربوطه ریخت، بکام 3 محافظ دیگر استخدام کرد تا بلکه 8 محافظ بتوانند جلوی حمله را بگیرند، محل تحصیل پسرش- بروکلین- را هم عوض کرد و تیری هانری هم با وجود اینکه مأموران امنیتی اسپانیا گفته بودند مراقب شما هستیم، خانهاش را عوض کرد.
فعلا که 5ماهی از این تهدید گذشته، نه هانری وسط زمین نیوکمپ ترکیده، نه بکام اینها بلایی سرشان آمده و وین رونی هم زنده است.
تعطیلی بعد از 30 سال
و رالی به راهش ادامه نداد
یک هفته قبل از آغاز سیامین دوره رالی پاریس – داکار، 4گردشگر فرانسوی که به موریتانی رفته بودند، با بمب منفجر شدند. 3 روز بعد، 3 سرباز موریتانیایی هم در درگیری با شبهنظامیان کشته شدند تا تهدیدات دائمی القاعده که چندسالی بود در آستانه برگزاری رالی داکار مدام تکرار میشد، جدی شود.
همین جدیت باعث شد تا برای اولینبار، کلیوم مسابقات به واسطه احتمال حملات تروریستی القاعده تعطیل شود. باوجود اینکه موریتانی اعلام کرده بود حداقل 4 هزار سرباز مراقب مسیر هستند اما اروپاییهای جان عزیز اعلام کردند انفجار و این حرفها شوخیبردار نیست.
با اعلام لغو این رالی 10 هزار کیلومتری، 43شبکه تلویزیونی ضرر مالی دیدند و فقط 88 میلیون دلار بابت لغو بلیتها، پروازها و هتلهای رزروشده به باد رفت و 550 شرکتکننده با ترس و لرز لیسبون – مبدا امسال رالی – را ترک کردند.تازه این ماجرا باعث شد تا کشورهای آمریکای جنوبی مثل برزیل و آرژانتین برای برگزاری مسابقات رالی پاریس – داکار(!) امسال اعلام آمادگی کنند.
جرقه رالی پاریس –داکار، سال 1977 در ذهن یک موتورسوار فرانسوی که موتورش در بیابانهای لیبی به آهن پاره تبدیل شده بود، زده شد. تیری سابین شانس آورد و زنده ماند تا توانست ایده رالی در کویر را با دوستاناش مطرح کند.
ایده گرفت و 2 سال بعد، رالی از کنار برج ایفل شروع شد و بعد از عبور از فرانسه، اسپانیا ، جبلالطارق، مراکش، الجزایر و موریتانی، درداکار – پایتخت سنگال – تمام شد. ایده سابین موردتوجه قرار گرفت و استارت رالی از اول ژانویه – 11 دی – در 3 رشته موتور، کامیون و ماشین زده شد و 20 روز بعد، 9 هزار کیلومتر دورتر در سنگال تمام شد.
مسیر رالی - بهخصوص در آفریقا- در بیابانهای بیسروته انجام میشود و رانندهها میتوانند به هر جایی بروند اما باید خودشان را تا 20 ژانویه به سنگال برسانند. برای همین بهخصوص در زمانهایی که هنوز GPS کاربرد چندانی نداشت، چندتا از رانندهها گم و گور شدند. نمونهاش مارک تاچر – پسر مارگارت تاچر – که سال 1982، 6 روز در بیابانهای الجزایر گم شد و آخر سر هم لحظاتی قبل از ملاقات با عزرائیل، نظامیان این کشور او را نجات دادند.
با همه این حرفها، رالی به راهش ادامه میداد و حتی سال 2000 که شایعه شد 300 تروریست در خاک نیجر در کمین هستند، مسئولان رالی کوتاه نیامدند و 4 میلیون یورو (46/5 میلیارد تومان) خرج کردند تا مسیر را عوض کنند؛ هرچند بعدا معلوم شد آن 300 تروریست، 300تا شتر بودهاند!