این مردم بودند که همه کار کردند. مردم بودند که سال گذشته رأی به تغییر رویکرد در شهرداری تهران دادند. شگفتی انتخابات سال گذشته مهمترین پیامش همین تغییر رویکرد بود. به همین دلیل شورای شهر نجفی را بهعنوان شهردار تهران انتخاب کرد و از همان نخستین روزها، محمدعلی نجفی سخن از شفافیت در اداره شهر به میان آورد و تغییرات را شروع کرد. مبارزه با فساد را در دستور کارش قرار داد و تلاش کرد تا خدمات بهتری به شهروندان ارائه دهد. بعد از گذشت تقریبا ۷ماه نجفی کناره گرفت و سیدمحمدعلی افشانی بهعنوان شهردار مشغول بهکار شد. او تجربه کار در استانداری و وزارت کشور را داشت. او نیز بر مبارزه با فساد تأکید کرد و اقدامات بسیاری انجام داد.
شفافیت در اداره شهر را ادامه داد و در عین حال پروژههای در خاک مانده را به بهرهبرداری رساند. توافقات بسیاری را با نهادهای مختلف انجام داد و حالا بعد از گذشت ۶ماه بهدلیل بازنشستگی از کار کناره گرفتهاست و آنگونه که خودش گفت «مطیع قانون» شد. افشانی برای آنکه حقوق شهروندان تهرانی را پاسداری کند، تلاش بسیاری کرد تا جایگاه شهرداری تهران را از قانون بازنشستگی برهاند.
نه برای خود، بلکه برای جایگاه شهردار تهران که همسطح وزراست. او سالها قبل خودش را بازخرید کرده بود و میتوانست با اقامه دعوا در دیوان عدالت اداری، بازگشت بهکار بگیرد. هنگامی که نتوانست جایگاه شهردار تهران را در قانون ارتقا دهد، به قانون گردن نهاد و بازنشسته شد.
حالا نوبت حناچی است. او هم باید همان کاری را بکند که پیش از او نجفی و افشانی شروع کردند؛ همان کاری که مردم خواستند؛ تغییر رویکرد در اداره شهر.
این شهر قرار نیست هیچچیز محرمانهای داشته باشد. اگر هزینه اداره تهران توسط شهروندانش پرداخت میشود، باید همه امور اداره پایتخت شفاف در برابر دیدگانشان باشد. در این راه حتما هستند گروههایی که نمیخواهند منافعشان از بین برود.
بنابراین آنها حتما از افشانی و نجفی به خوبی یاد نخواهند کرد. حتما خواهند گفت که شورای پنجم شهر تهران ناکارآمد است، اما مبارزه با فساد همیشه و همواره هزینه دارد. مهمترین کاری که نجفی و افشانی کردند، یک چیز بود؛ اینکه شهر تنها ساختوساز نیست؛ شهر یک کارگاه عمرانی نیست. حتما قرار نیست در شهر فیلهای زیادی هوا کرد. تنها کافی است به شهروندان فکر کرد و رفاه و امنیت بیشتری برایشان بهوجود آورد.
مسلما نتیجه تغییر دیدگاهی که نجفی و افشانی آغاز کردهاند، امروز و فردا بروز نمیکند. آنها پل نساختهاند که چندماهه افتتاح کنند. آنها کار عمرانی نکردهاند که با متر و میزان مهندسی قابل سنجش باشد. آنها رویکرد به شهر را تغییر دادهاند. شکلگیری مفاهیمی مانند شهر زیستپذیر یا شهر مشارکتجو یا شهر شفاف، مفاهیمی است که یکماهه یا یکساله بروز نمیکند. بلکه نهادینهشدن این مفاهیم تا سالها میتواند تداوم داشته باشد. به تعبیر امیرکبیر که گفت: «اگر نیت یکساله دارید، گندم بکارید. اگه نیت دهساله دارید، درخت غرص کنید و اگر نیت صدساله دارید، آدم تربیت کنید.»
معروف است که عمر و حیات شهرداریها در کشور تاکنون سه دوره داشته است؛ در روزگار نخست، شهرداریها تنها خدمات شهری ارائه میکردند؛ جمعآوری زباله، خیابانکشی و جدولکشی و غیره. این دوره روزگار کودکی این نهاد بود. پس از آن شهرداری برای رفع مشکلات شهروندان توسعه معابر شهری و ایجاد زیرساختهای شهری را در دستور کار داشت. این دوره روزگار نوجوانی نهاد شهرداریها بود.
حالا شهرداریها قرار است به بلوغ برسند. خدمات اجتماعی و فرهنگی ارائه کنند و رویکرد اداره شهرها از ساختوسازها فاصله بگیرد و شهرها برای شهروندانش زیستپذیرتر باشد. این روزگار، روزگار بلوغشان است. نجفی، افشانی و حناچی در روزگار بلوغ شهرداریها اداره شهر را در دست گرفتهاند؛ جایی که مردم باعث تغییر رویکرد شدهاند. حالا نوبت حناچی است تا به همان راهی برود که نجفی و افشانی رفتند.