وجوه نقد و اشیای گرانقیمتی که پیدا کرده چند برابر حقوق ماهانهاش است، اما محکم و با اطمینان میگوید: «اگر میلیاردها تومان پیدا کنم باز هم برای نگهداشتن پولها وسوسه نمیشوم. من از این پولها سر سفره خانوادهام نمیبرم.» «علیرضا کربلایی خانی» پاکبان شهرداری منطقه ۱۷ است که وقتی برای خدمت به زائران سیدالشهدا(ع) راهی کربلا شد کیف حاوی مدارک و سکه طلای یک زائر عرب را پیدا و به او بازگرداند.
انتشار خبر این اتفاق در شبکههای مجازی آوازه پاکدستی کربلایی خانی را به گوش دیگران رساند، اما کربلایی پیش از این هم اشیای ارزشمند زیادی پیدا کرده و بدون چشمداشت و هیاهوی رسانهای به صاحبانش بازگردانده است. به دلیل مسافرت خانی گفتوگوی ما با تأخیر و مدتی پس از بازگشت او از کربلا انجام شد.
- دوست داریم ماجرای کیف قرمز و سکه طلایی را که از میان زبالهها پیدا کردید از زبان خودتان بشنویم.
من و ۴۰ نفر از همکارانم برای خدمت به زائران امام حسین(ع) به کربلا رفتیم و در نجف اشرف مستقر شدیم. درچهارراه رسول(ص) میان ورودی آقایان و خانمها راهرو باریکی وجود دارد که زباله و ظروف یکبارمصرف زیادی داخل آن ریخته بودند. مشغول جمعآوری زبالهها بودم که چشمم به یک کیف زنانه قرمز افتاد. برای پیدا کردن نشانی صاحب کیف داخل آن را نگاه کردم. تعدادی مدرک و سکه طلا داخل کیف بود. آن را به مهندس حیدری که مسئول قسمت ما بود تحویل دادم تا صاحبش را پیدا کند. او از من و کیف پیداشده عکس گرفت و به گروههای مجازی فرستاد. در کربلا یک ساعت گرانقیمت هم پیدا کردم و به مسئولان تحویل دادم.
- وسوسه نشدید کیف را برای خودتان نگهدارید؟
این پولها خوردن ندارد، اگر از این لقمهها سر سفره خانوادهام ببرم، بچههایم نااهل میشوند.
- دوستانتان میگویند پیش از این هم اشیای گرانقیمتی پیدا کردهاید.
من در تهران هم چند بار پول و طلا پیدا کردم و به صاحبان آنها برگرداندم. یک ماه پیش وقتی از اداره زیباسازی به خانه میرفتم یک چک ۷ میلیون تومانی پیدا کردم. با کمک آقای مرادی که رئیس اداره زیباسازی شهرداری منطقه است صاحبش را پیدا کردم.
- مژدگانی هم گرفتید؟
برای مژدگانی این کار را نکردم. صاحب چک هم مژدگانی نداد.
- اوضاع زندگی روبهراه است؟
خدا را شکر! ناراضی نیستم. ۲ پسر ۴ و ۱۵ ساله دارم. در شهرک ولیعصر(عج) منطقه۱۸ در یک خانه اجارهای زندگی میکنم. فقط یک زمین کوچک در قلعهحسنخان دارم که با فروش طلاهای همسرم خریدم.
- وقتی پول و طلا را پیدا کردید به چیزهایی که نیاز داشتید فکر کردید؟
خانواده من قانع هستند و مثل خودم به هیچ وجه حاضر نیستند با پول حرام چیزی بخرم. ما برای خرید خودرو مدتها پسانداز کردیم، خودرو گران شد و نتوانستیم بخریم، اما اگر کسری قیمت خودرو را از این پولها جبران میکردم خانوادهام سوار آن نمیشدند.
- خانواده شما خبر پیداشدن کیف را در گروههای اجتماعی دیدند؟
وقتی مهندس حیدری گفت عکست را به گروههای مجازی فرستادم به خانه زنگ زدم و به پسرم خبر دادم. گوشی من قدیمی است و به گروههای اجتماعی دسترسی ندارم، اما خانواده ام از دیدن عکس من و منتشرشدن این خبر خیلی خوشحال شدند.
- اهالی محل چه برخوردی داشتند؟
۳ بار بهعنوان پاکبان شهرداری تهران به کربلا رفتم. هر بار که برگشتم اهالی و همسایهها من را شرمنده کردند و به دیدنم آمدند، می گفتند این خبر آنها را هم سربلند کرده و میگفتند چون با مشقت به زیارت سیدالشهدا (ع) رفتی برایت این اتفاق خوب افتاده است.
- چرا با مشقت؟
نیروهای خدمات شهرداری مناطق در ۲ گروه ۴۰ نفری به کربلا میروند. من جزو گروه دوم بودم، ولی سفر ما کنسل شد. من آرزو داشتم اربعین زائرکربلا باشم و با شنیدن این خبر پنهان از چشم دیگران خیلی اشک ریختم. چند روز پیش از حرکت گروه اول یکی از همکارانم به دلیل بیماری همسرش از سفرمنصرف شد و اسم من را به جای او نوشتند. من با هزینه خودم ویزا تهیه کردم و در دقایق آخر به سختی خودم را به آنها رساندم.
- شهردار منطقه برای بازگرداندن سکه طلا از شما تقدیر کرد؟
بله. آقای محسنی به من سکه و لوح تقدیر دادند.
- جزو نیروهای قدیمی شهرداری هستید؟
وقتی بچه بودم در مکانیکی کار میکردم. بعد از گذراندن دوران سربازی یکی از دوستانم خبر داد در شهرداری منطقه نیرو جذب میکنند. ۱۹ سال سابقه کار دارم و در قسمتهای مختلف شهرداری خدمت کردهام. چند سال پیش هم به واحد خدمات اداره زیباسازی منتقل شدم.