علی پیرحسینلو در گفتوگو با ایسنا، درباره علت بازگشایی دسترسی عابر پیاده به چهارراه ولیعصر گفت: اولین قدم برای حل مساله، فهم درست صورت مساله است. موضوع چهارراه ولیعصر، یکی از آشکارترین نقاط اختلاف دو طرز نگاه به اداره شهر است. نگاه خودرومحور و نگاه انسانمحور. واقعیت این است که زیرگذر این چهارراه بر مبنای یک نگاه مطلقا خودرومحور طراحی شده و به علاوه، نیازهای چند قشر مهم جامعه در آن نادیده گرفته شده است.
او افزود: پنج سال از مسدود شدن چهارراه ولیعصر برای پیادهها میگذرد. پنج سال، برای اینکه رفتار شهروندان با شرایط جدید منطبق شود، زمان کمی نیست. آیا وقت آن نرسیده که از خود بپرسیم چرا هنوز بسیاری از مردم از روی نردهها میپرند یا با زحمت زیاد سعی میکنند که از لای نردهها عبور کنند و به خیابان برسند؟ چند وقت قبل، خود من فقط یک ساعت در یک ضلع چهارراه ایستادم و شمردم؛ نزدیک به صد نفر فقط جلوی چشم من از رو یا بین نردهها رد شدند. مردم دیگر به چه زبانی باید به مدیران شهر بگویند که تصمیم آنها غلط و بینتیجه بوده و فقط باعث رنج و خطر بیشتر شده است؟
مشاور اجتماعی معاون ترافیک شهردار ادامه داد: الان اگر مادری بخواهد با کالسکه فرزند خود از این چهارراه عبور کند، باید چه کند؟ یک پیرمرد یا پیرزن چطور؟ اگر عزیز معلول یا جانبازی بخواهد با ویلچر از این طرف خیابان به آن طرف برود، چند صد متر باید برود تا نردهها را دور بزند؟ آن کسانی که پنج سال قبل برخلاف طرح تفصیلی این زیرگذر را ساختند، با چه توجیه شرعی و قانونی به خود حق دادند که این بخشهای جامعه را از ابتداییترین حق خود یعنی حق حضور در شهر محروم کنند؟
او با بیان اینکه قرار نیست ما بعد از این در خیابانهای تهران برای خودروها فرش قرمز پهن کنیم، گفت: در شهری که بر مبنای عوارض همه شهروندان اداره میشود، نباید معلولان و جانبازان و مادران و سالمندان به زحمت بیفتند تا خودروها راحتتر برانند؛ این وضعیت عادلانه نیست.
پیرحسینلو خاطرنشان کرد: این مشکل فقط در چهارراه ولیعصر نیست. در تقاطع خیابانهای فاطمی و ولیعصر هم همین مشکل وجود دارد. الان اگر یک فرد کمتوان که بخواهد از ضلع شمال غربی به جنوب غربی این تقاطع برود، چون نمیتواند ۶۰ پله پل عابر را بالا و پایین برود و دسترسی عبور از خیابان هم برایش بسته شده، باید یک کیلومتر مسیر اضافی را طی کند. چرا؟ چون ما نگرانیم که ماشینها چند ثانیه بیشتر در تقاطع معطل شوند!
او گفت: الان در شهرهای توسعهیافته دنیا، این طرز فکر که پیاده را چندین متر به بالا و پایین زمین بفرستیم تا خودروها سریعتر حرکت کنند، کاملا منسوخ شده است. اتفاقا برعکس؛ همه دنبال این هستند که سرعت مجاز خودروها را کم کنند و عرض خیابان را به نفع پیادهرو کاهش دهند تا جاذبه استفاده از خودروی شخصی کم شود. نمیشود برای خودروها فرش قرمز پهن کنیم و بعد انتظار داشته باشیم نیایند!
مشاور معاون حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران ادامه داد: دانش روز ترافیک به ما میگوید هرچقدر راه عبور خودروها را بازتر کنید و موانع پیش روی تاخت و تاز رانندگان را بردارید، نه تنها ترافیک کمتر نمیشود، بلکه بیشتر هم میشود، چون اتفاقا جاذبه سفر با خودروی شخصی افزایش مییابد. تجربههای جهانی به جای خود؛ تجربه پل صدر هم جلوی چشم ماست. آیا دو طبقه کردن اتوبان صدر که آن هم خلاف طرح تفصیلی بوده، مشکل ترافیک را حل کرده یا بیشتر کرده؟
پیرحسینلو خاطرنشان کرد: بالاخره یک جایی ما باید تصمیم بگیریم که از شکل سنتی مدیریت راهنمایی و رانندگی در تهران دست برداریم و تجربه جهانی را جایگزین آن کنیم. تجربه جهانی میگوید پل عابر فقط مکانیزه و آن هم روی اتوبانها و معابر خاص. تجربه جهانی میگوید تا جایی که ممکن است باید سهم پیاده و دوچرخه از خیابانها بیشتر از خودرو باشد. تجربه جهانی میگوید تا میشود باید از خودروی شخصی عوارض بگیریم و برای حمل و نقل عمومی و به نفع آنها که شهر را کمتر آلوده میکنند، خرج کنیم. تجربه جهانی میگوید باید ترافیک را با سیستمهای هوشمند و دانشبنیان مدیریت کرد. بدون در نظر گرفتن این تجربهها، شما هرچه مأمور سر چهارراهها مستقر کنید و زحمت بکشید و عرق بریزید، به جایی نمیرسید و فقط زحمت را برای خودتان و مردم بیشتر میکنید.