سرانه ورزشکردن یا گوش دادن آنها به موسیقی چقدر است و چقدر تلویزیون تماشا میکنند یا مثلا روزانه چقدر شیر یا نوشابه مینوشند؟ اینها سؤالاتی است که پاسخ نسبتا درست آنها میتواند چراغ راه برنامهریزیهای فرهنگی و سیاستگذاریهای اقتصادی باشد. به گزارش همشهری، اینکه وقت و پول جامعه ایرانی در کجا و چطور صرف میشود سؤالی است که مرکز آمار ایران در طرح آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوارهای ایرانی بهدنبال یافتن پاسخی برای آن بوده و اتفاقا نتایج قابلتأملی نیز بهدست آورده است.
مثلا براساس نتایج این طرح که در طول سال۱۳۹۶ و در نقاط شهری و روستایی برای افراد ۱۵ساله و بیشتر اجرا شده، سرانه تماشای تلویزیون، ۴ساعت و ۵۲دقیقه در روز بوده که بیش از ۳برابر سرانه ۲ساعت و ۳۵دقیقهای تماشای تلویزیون در جهان است. این سرانه حتی در مقایسه با سرانه تماشای تلویزیون در کشورهای صنعتی جهان نیز یک ساعت و ۱۱دقیقه بالاتر است.
در مقابل سرانه مطالعه کتاب غیردرسی در کشور روزانه کمی بالاتر از ۱۵دقیقه بوده که بیش از ۶دقیقه آن به خواندن قرآن و ادعیه اختصاص داشته است اما بازهم کل سرانه مطالعه در ایران مثلا در مقایسه با سرانه ۹۲دقیقهای مطالعه کتاب در هند به بالاترین سرانه مطالعه و حتی در مقایسه با سرانه ۵۵دقیقهای مطالعه در جهان رقم دندانگیری بهحساب نمیآید. براساس این آمارها، ایرانیها در حوزه مطالعه روزنامه نیز وضعیت مساعدی ندارند بهگونهای که کمتر از ۳۰درصد ایرانیان باسواد ۱۵ساله و بیشتر در یکماه قبل از آمارگیری روزنامه خواندهاند که سرانه آنها به کمتر از ۳دقیقه در روز میرسد.
آمارها نشان میدهد در سال۹۶، حدود ۱۹درصد ایرانیهای بالای ۱۵سال به سینما و ۵.۱درصد از آنها به تئاتر رفتهاند اما در مقابل ۹۱.۴درصد از آنها پای ثابت تماشای تلویزیون بودهاند و هرروز بهطور میانگین ۴ساعت و ۵۲دقیقه از وقت خود را به این کار اختصاص دادهاند. البته تماشای تلویزیون میتواند بهصورت تجمعی با کارهایی مثل حضور در فضای مجازی، مطالعه کتاب و روزنامه و... همزمان باشد و لزوما کل این زمان به تماشای صرف تلویزیون اختصاص پیدا نکند؛ بهویژه که افراد ۱۵ساله و بیشتر روزانه یک ساعت و ۴دقیقه از وقت خود را نیز صرف حضور در شبکههای اجتماعی میکنند.
براساس نتایج طرح آمارگیری از فرهنگ رفتاری خانوارهای ایرانی، سرانه ورزش در میان ایرانیهای ۱۵ساله و بیشتر، روزانه فقط ۲۷دقیقه بوده که در آن حتی پیادهرویهای روزانه نیز محسوب شده است. این بخش از فرهنگ مصرف و زندگی ایرانی نیز در مقایسه با میانگین کشورهای دیگر چندان مساعد بهنظر نمیرسد بهخصوص که سرانه فضاهای ورزشی نیز در ایران تقریبا یکسوم میانگین جهانی است و توجه به این بخش از زندگی، از همینجا مغفول مانده است.
- تبلیغاتی که به هدف نمیخورد
این آمارها زوایای پنهانی از رفتار جامعه را نیز روشن میکند و مثلا نشان میدهد ۸۱.۵درصد از افراد ۱۵ساله و بیشتر پوشاک خود را از طریق ویترین فروشگاههای پوشاک انتخاب میکنند و فقط ۱.۳درصد این افراد تبلیغات محیطی را ملاک انتخاب قرار میدهند؛ این در حالی است که بخش عمده تبلیغات و بازاریابی پوشاک در ایران به تبلیغات روی بیلبورد، تلویزیون و سایتهای اینترنتی اختصاص یافته و عملا متناسب با پسند مشتری انجام نمیشود. همچنین نتایج حاکی از این است که فقط ۰.۲درصد از افراد براساس مشاهده برنامه تلویزیون و ۰.۷درصد از افراد با تبلیغات شبکههای اجتماعی پوشاک خود را برمیگزینند.
- مصرف نادرست و فقر غذایی
بررسی یافتههای مرکز آمار ایران نشان میدهد فرهنگ رفتاری خانوارهای ایرانی تا حد زیادی متأثر از مسائل اقتصادی است بهخصوص که پرسششوندگان در این طرح، مهمترین معضل ازدواج جوانان را نداشتن شغل و بهتبع آن درآمد عنوان میکنند. در این نظرسنجی ازدواج جوانان بهدلیل نداشتن شغل دائم ۳۳درصد، بیکاری ۳۰.۳درصد، وضع نامناسب مالی سرپرست خانوار ۱۲.۷درصد و مشکل تهیه مسکن ۶.۲درصد با مشکل مواجه است. در حوزه تغذیه نیز آمارها از اثرگذاری مسائل اقتصادی بر رفتار خانوارهای ایرانی حکایت میکنند. براساس این آمارها ۷۸.۹درصد ایرانیان در هفته شیر مصرف میکنند و ۵۴.۸درصد از آنها نیز هر هفته مصرفکننده نوشابه هستند.
سرانه هفتگی شیر در کشور ۳.۷لیوان یعنی کمتر از ۴لیتر در ماه است درحالیکه میانگین جهانی مصرف سرانه شیر ۱۵۰کیلوگرم در سال است و در برخی کشورهای اروپایی حتی به ۳۰۰ کیلوگرم هم میرسد. البته سرانه فعلی مصرف شیر در ایران نیز ثمره فرهنگسازی فعال در سالهای اخیر بوده و حالا با افزایش هزینههای معیشت، بهاحتمالزیاد محدودتر نیز شده است.
همچنین بیش از نیمی از ایرانیان مصرفکننده نوشابه هستند و سرانه مصرف آن ۱.۷لیوان در هفته برآورد شده است. براساس این آمارها، سرانه مصرف ماهی در ایران ۲.۱بار در ماه و سرانه مصرف فستفود ۱.۴بار در هفته بوده است.
شکلگیری فرهنگ رفتاری خانوار و راهکار اصلاح آن
بهنام شهائی، اقتصاددان و پژوهشگر اقتصاد رفتاری معتقد است آنچه باعث شده ایرانیان مطالعه نداشته باشند یا مثلا در عادات غذایی خود رفتار درستی بروز ندهند، در اجرای مجموعهای از سیاستهای ناکارآمد یا فرصتسوزیهای متواتر شکل گرفته است و برای تغییر این عادتها نیز چارهای جز اتخاذ سیاستهای درست و اجرای دقیق و کارشناسی آنها وجود ندارد. شهائی در گفتوگو با همشهری افزود: اقتصاد سنتی همواره از طریق دو ابزار «تنبیه و پاداش و اطلاعرسانی» درصدد حل مسائل و مشکلات برآمده اما در اقتصاد رفتاری به جنبههایی پرداخته میشود که ورای این دو ابزار است و اتفاقا میتواند مشکلات را نیز حل کند. این اقتصاددان با اشاره به پایین بودن سرانه مطالعه ایرانیان، گفت: مردم ایران یکروزه با کتاب قهر نکردهاند که حالا با تشویق به سمت مطالعه برگردند بلکه این عادت در مسیری طولانی و تحتتأثیر عوامل متعدد روانی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در فرهنگ ما تنیده شده است و برای رفع آنهم باید همین مسیر طولانی را بهصورت معکوس طی کنیم تا چند سال دیگر با همت خود مردم به نتیجه مطلوب برسیم. او ادامه داد: براساس ابزارهای اقتصاد سنتی، اطلاعرسانی درباره پایین بودن سرانه مطالعه و افزایش تعداد کتابخانههای عمومی و در دسترس قراردادن کتاب باید مشکل را حل کند؛ اما این اتفاق لزوما رخ نمیدهد چراکه مثلا وقتی میگوییم فقط ۱۰درصد ایرانیها کتاب میخوانند از یکسو به ۹۰درصد مردم میفهمانیم که شما تنها نیستید و احتمالا ۱۰درصد کتابخوان را نیز از ادامه کار دلسرد میکنیم این در حالی است که مثلا اگر در مهرماه که مدرسهها باز میشوند و اغلب مردم به یاد دوران مدرسه میافتند با روشهای درست تلنگری به مردم بزنیم که کتابی بردارند و ورق بزنند نتیجه بهتری نصیبمان میشود. شهائی با تأکید بر اینکه در اقتصاد رفتاری ۴اصل برای اصلاح رفتارها مهم است، گفت: برای اصلاح فرهنگ رفتار خانوار، هر سیاست و اقدامی که برمیگزینیم اول باید آسان و بیزحمت باشد، دوم باید جذاب و انگیزشی باشد، سوم باید گستره اجرای آنها اجتماعی شود و چهارم اینکه باید با وقتشناسی آن را اجرا کرد. به عقیده او فاکتورهای نامساعد فرهنگ رفتاری خانوارها با سیاستگذاریهای درست و البته عمل به این ۴اصل اصلاح میشود.