ایسنا نوشت: سید حسین موسویان در مقالهای در المانیتور نوشت: "شورای امنیت سازمان ملل در ۱۲ دسامبر در مورد اجرای برجام تشکیل جلسه داد. در این جلسه وزیر امور خارجه آمریکا مدعی شد که سرعت فعالیتهای موشکی ایران از بعد از برجام کاهش پیدا نکرده است، و ایالات متحده میکوشد تا محدودیتهای وضع شده در قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت را برگرداند. کشورهای اروپایی با فاصله گرفتن از موضع ایالات متحده اعلام داشتند که آزمایشهای موشکی با قطعنامه ۲۲۳۱ که برجام را تایید کرد ناسازگاراست. چین و روسیه به صورت واضح اعلام داشتند که این آزمایشها نقض این قطعنامه محسوب نمیشوند. مقامات ایرانی، از جمله وزیر امور خارجه با رد هر گونه نقض این قطعنامه، تاکید دارند که قطعنامه ۲۲۳۱ فعالیتهای موشکی ایران را ممنوع نمیکند.
برنامه موشکی ایران یکی از بهانههای اعلام شده رییس جمهور آمریکا برای خروج این کشور از برجام بود. اندکی پس از خروج ایالات متحده، وزیر امور خارجه این کشور مایک پمپئو نیز از ایران خواسته بود که برنامه موشکیاش را قطع کند. در مقابل ایران مرتبا این درخواستها را رد کرده و تاکید دارد که تواناییهای دفاعیاش قابل مذاکره نیستند. علاوه بر این سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اخطار داده است که در صورت تهدید، تهران برد موشکهایش را به بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر افزایش خواهد داد.
شش عامل زیر سیاستهای دفاعی موشکی ایران را شکل میدهند:
یکی از مهمترین فاکتورهایی که نقش مهمی در راهبرد دفاعی ایران بازی میکنند، خاطرات دهشتناک تجاوز عراق به ایران و کشته شدن صدها هزار نفر ایرانی در جنگی است، که در طی آن عراق از حمایت مالی عربستان و کویت برخوردار بود، و توسط قدرتهای اصلی جهان از جمله آمریکا، فرانسه و شوروی سابق پشتیبانی میشد. این جنگ در خاطره سیاسی ایران تاثیری فراموش ناشدنی بجای گذاشت و تردیدی به جای نگذاشت که ایران باید به هر قیمتی برای بقایش بجنگد.
دوم اینکه استفاده سیستماتیک عراق از موشکهای اسکاد برای حمله به شهرهای بیدفاع ایران، تهران را وادار به سرمایهگذاری در برنامه موشک های بالستیک کرد. در طول ۸ سال جنگ تحمیلی، ارتش عراق ۵۳۳ بار با موشک به شهرهای ایران حمله کرد، که در نتیجه ۲۳۰۰ نفر کشته و بیش از ۱۶۰۰ نفر ایرانی مجروح شدند. در پایان جنگ و در سال ۱۹۸۸ میلادی، شهر تهران ۱۱۸ بار مورد حمله قرار گرفت که در نتیجه آن، ۱۶۰۰ نفر کشته و مجروح شدند. برخورداری ایران از توان موشکی موجب شده که در هر جنگ احتمالی آینده، ایران بتواند از زرادخانه خود به عنوان یک قدرت بازدارنده در مقابل دشمن استفاده کند.
سوم اینکه تجربه استفاده گسترده صدام حسین از سلاحهای شیمیایی، و بیتفاوتی جامعه بینالملل نسبت به چنین تجاوزاتی ایران را متقاعد کرده که نمیتواند به سازمانهای بین المللی برای باز داشتن و مجازات چنین تجاوزات آشکاری اطمینان کند. یک سند از طبقه بندی خارج شده سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) نشان میدهد که عراق از سال ۱۹۸۳ شروع به استفاده از سلاحهای شیمیایی کرده، و در سال بعد استفاده از آنها را گسترش داده بود. گزارش ۱۱ هزار صفحهای عراق به شورای امنیت سازمان ملل نشان میدهد که ۱۵۰ شرکت مختلف از آمریکا، فرانسه و آلمان به برنامه تسلیحات کشتار جمعی عراق کمک کردهاند.
چهارم اینکه عدم توازن قوای نظامی متعارف در منطقه نقش مهمی در سیاست های موشکی ایران بازی می کنند. در حالی که ایران برای دهه ها تحت تحریم تسلیحاتی بوده، رقبای منطقه ای این کشور، به خصوص عربستان سعودی یک چک سفید برای خرید هرگونه سلاح پیشرفتهای در اختیار دارند. عربستان سعودی با بودجه نظامی ۶۹.۴ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۷ در رتبه اول واردکنندگان اسلحه در جهان قرار گرفت. این در حالی است که اسراییل با بودجه نظامی ۱۹.۶ میلیاردی خود، به پیشرفته ترین تجهیزات نظامی مجهز است. در مقایسه، بودجه نظامی ایران ۱۴.۵ میلیارد دلار است، که تنها کسری از بودجه نظامی همسایگانش را تشکیل می دهد.
لازم به ذکر است که اگرچه زرادخانه موشکی ایران متنوعترین از نوع خود در خاور میانه است، ایران به صورت داوطلبانه برد موشکهای خود را به ۲۰۰۰ کیلومتر محدود کرده است. این در حالی است که موشک های چینی عربستان سعودی که از نوع دی-اف ۳ و دی- اف ۲۱ هستند دارای برد ۲۸۰۰ کیلومتر هستند. برخی گزارشات حاکی از آن است که برد آنها به ۴۰۰۰ کیلومتر نیز میرسد.
پنجم، ایران توسط نیروهای نظامی ایالات متحده و همچنین چند کشور دارای سلاح اتمی مانند اسراییل و پاکستان احاطه شده است. اسراییل که روابط خصومت آمیزی با ایران دارد دارای ۲۰۰ کلاهک هستهای است که میتوانند توسط موشکهای بالستیک جریکو ۲ (با برد ۳۵۰۰ کیلومتر)، جریکو ۳ (۶۵۰۰ کیلومتر)، و همچنین از طریق هوا و دریا پرتاب شوند.
ششم اینکه، در طول ۴ دهه گذشته ایالات متحده سعی کرده با استفاده از جنگ های اقتصادی، سایبری و سیاسی تهران را ضعیف و منزوی کند، و برای تغییر رژیم در این کشور تلاش کرده است. به علاوه، دولت ترامپ مصمم به ایجاد یک اتحاد سیاسی با شش کشور عرب حوزه خلیج فارس به اضافه مصر و اردن برای مقابله با ایران تحت عنوان ناتو عربی است.
با این وجود، نتایج بررسی اندیشکده «ان- تی- آی» به ریاست وزیر سابق انرژی آمریکا، ارنست مونیز نشان میدهد که بین سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ که قدرتهای جهانی جامعترین تحریمها را علیه ایران وضع کرده بودند، تهران موشکهای بالستیک با سوخت مایع تولید کرد و حداقل ۳۳ بار آزمایش موشکی انجام داد، که بیش از ۲ برابر بیست سال پیش از آن است. اما از سال ۲۰۱۲که ایران و امریکا مشغول مذاکرات در سطوح بالا بودند تا زمان امضای برجام در جولای سال ۲۰۱۵، ایران تنها یک آزمایش موشکی انجام داد. به علاوه، بعد از شروع اجرای برجام، ایران شیوه آزمایشهای خود را تغییر داده و با کاهش تعداد آزمایشها، بیشتر به موشکهای کوتاه برد با سوخت جامع توجه نشان داده است. اما اخیرا روزنامه آلمانی زونتاگ ادعا کرده است که سازمانهای اطلاعاتی غربی باور دارند که تهران از زمان خروج ترامپ از برجام تعداد آزمایشهای موشکیاش را ۲ برابر کرده است.
در چنین منطقه پر تنشی، یک چارچوب مورد قبول برای کاهش نگرانیها باید خواستههای امنیتی مشروع تمامی طرفین را در بر بگیرد. چنان چارچوبی میتواند شامل یک قرارداد چند جانبه برای برقراری یک "منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی در خاور میانه"، به علاوه یک قرارداد منطقهای "ترتیبات سلاحهای متعارف" باشد. در غیر این صورت، در شرایط فعلی که کشورهای منطقه به سرعت مشغول مسلح کردن خود هستند، انتظار اینکه ایران ستون فقرات دکترین دفاعی خود را از بین ببرد نا بخردانه به نظر می رسد.