«دیوید یِیتس»، نویسنده و کارگردان ۵۵سالهی انگلیسی، چهارمین کارگردانی بود که برای ساخت فیلمهای هری پاتر به این پروژه دعوت شد. فیلم «هری پاتر و محفل ققنوس» او، آنقدر مورد توجه هواداران و شرکت برادران وارنر قرار گرفت که فیلمهای پنجم تا هشتم هشتگانهی هری پاتر را هم بهنام خود ثبت کرد.
از تابستان سال ۲۰۱۵ میلادی، زمزمهی ساخت مجموعهای سینمایی براساس کتابی از «جی. کی. رولینگ» به نام «جانوران شگفتانگیز و کجا آنها را پیدا کنیم» بر سر زبانها افتاد و اولین نامی که به میان آمد، دیوید ییتس بود. او بهعنوان کارگردان این مجموعه انتخاب شد که باز هم بهنوعی به دنیای هری پاتر و جادوگران مربوط بود. قسمت نخست جانوران شگفتانگیز سال ۲۰۱۶ میلادی اکران شد و حالا بیشتر از یک ماه است که اکران جهانی قسمت دوم این مجموعهفیلم با نام «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد» آغاز شده و احتمالاً بهزودی به سالنهای نمایش فیلمهای خارجی و شبکهی نمایش خانگی ما هم میرسد. به همین مناسبت، گفتوگویی با دیوید ییتس را برایتان ترجمه کردهایم تا بیشتر با حال و هوای این فیلم آشنا شوید.
- به نظر خودتان «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد» در چه ژانری قرار میگیرد؟
فیلمنامهی این فیلم، ترکیبی اعجابانگیز از یک درام و موضوعی سیاسی است؛ البته سیاسی نه در معنای عام آن، بلکه در نگاهی اجتماعی. بنابراین فیلم را تلفیقی از ژانرهای مختلف میدانم. بهنظرم همین موضوع است که این فیلم را در بین فیلمهایی که از آثار رولینگ ساخته شدهاند، منحصربهفرد میکند.
رولینگ این داستان را برخلاف داستانهای هری پاتر، از ابتدا برای تولید در سینما نوشته است. داستانی با لحنی شیرین و دوستداشتنی که اساس آن بر مبنای یک درام است، اما پر از ماجراجویی و کشمکش و هیجانانگیز هم هست. نکتهی دیگری که دربارهی کتابها و فیلمهای رولینگ وجود دارد، این است که او همیشه با سخاوتمندی مینویسد. یعنی میتوانید ترکیبی از ژانرهای گوناگون را در آثار او ببینید. از یک منظر، آنها خندهدار و از سوی دیگر احساسی و پر از ویژگیهای تخیلی هستند. میتوانم در یک کلام بگویم که نوشتههای رولینگ، بار دراماتیک بالایی دارند و این فیلم هم استثنا نیست. در واقع این فیلم مثل یک وعده غذای کامل است! در فیلم پیرنگها، احساسات و موضوعهای مختلفی وجود دارد و این برای من چالشی بود که چهطور تمام این رشتهها را با هم ترکیب کنم و به یک کلاف واحد برسم.
- کمی هم دربارهی پیرنگ سیاسی فیلم بگویید. برایم جالب است که بدانم چهطور این فیلم را بازتابی از وقایع معاصر جهان میدانید؟
وقتی که کارگردانی، فیلمی را میسازد، نمیتواند خودش را از جهانی که احاطهاش کرده، جدا ببیند. آنچه در جهان در حال وقوع است، در تمام طول تولید فیلم روی من تأثیر گذاشت. حتی اثرش را روی فیلمنامهنویس هم گذاشت و در نهایت دنیای پیرامون ما در نوع روایتمان از داستان، بسیار تأثیرگذار بود.
بهنظرم موضوع این فیلم، بیزمان و جهانشمول است. داستان فیلم به ما میگوید که چگونه برای تفاوتهایی که با هم داریم، احترام قائل شویم. فکر میکنم این موضوع در اغلب آثار رولینگ وجود دارد. این شگفتانگیز است که میلیونها نفر، میلیونها جوان، فیلم ما را دربارهی قدرت تحمل یکدیگر در سراسر جهان تماشا کنند و به پاسخ سؤالهایی برسند که آنها را نمیدانستند.
- «جود لا» در نقش شخصیتی مهم یعنی «آلبوس دامبلدور» بازی کرده است. او چهطور با این نقش ارتباط گرفت؟
بله، ما در این فیلم شاهد سالهای جوانی دامبلدور هستیم که روحیهای شورشی و طغیانگر دارد. شخصیت دامبلدور جوان، بسیار پیچیده است و فاصلهی زیادی با انسانی کامل و عاری از خطا دارد. او آموزگاری الهامبخش و محبوب همهی دانشآموزان است، اما در عین حال این قدرت را دارد که مردم را در موقعیتهایی قرار دهد که دوست ندارند.
جود لا، تمام این خصوصیات شگفتانگیز، مردانه و احساساتی را در کنار رفتاری خردمندانه و تیزهوشانه به نقش اضافه کرد. برای تماشاگران خیلی هیجانانگیز است که او را در نقش دامبلدور جوان ببیند و به نظرم کارش را بینهایت خوب انجام داده است.
- این احتمال وجود دارد که قسمت بعدی جانوران شگفتانگیز را در کشور تازهای کارگردانی کنید؟ مثلاً کشورهای آمریکای لاتین؟
فیلمها این قدرت را دارند که به هرکجا خواستند بروند. این خاصیت سینما است و هرجایی، میتواند محل وقوع داستان جانوران شگفتانگیز باشد. اما باید اعتراف کنم که در مورد کشور قسمت سوم تا حد زیادی مطمئنم. داستان ما از آمریکا شروع شد، بعد به انگلیس برگشتیم و در آینده به فرانسه و پاریس خواهیم رفت.
- بازگشت به هاگوارتز، رخدادی بزرگ برای هواداران فیلم است. این تصمیم شما بود که برای کمک به داستان فیلم، گریزی هم به هاگوارتز بزنید یا خودتان هم تا زمانی که فیلمنامه را خواندید، از آن بیخبر بودید؟
این بخش در روند تکمیل فیلمنامه و برای کمک به داستان فیلم اضافه شد. از آنجا که دامبلدور در داستان ما حضور داشت، این حق را برای خودمان قائل شدیم که این جهان را به آن جهان پیوند بزنیم. هرچند این گریز، خیلی مختصر و کوتاه بود. یعنی فقط حدود ۱۰ دقیقه به هاگوارتز میرویم و وضعیت آن را در سال ۱۹۲۷ میبینیم.
- علاوه بر نمایشدادن هاگوارتز، اشارات دیگری هم در فیلم شما وجود دارد که یادآور فیلمهای هری پاتر است؛ مثلاً پلکانهای متحرک. چهطور توانستید بین ایجاد حس نوستالژی برای طرفداران این مجموعه و خلق تصویری بدیع و نو از داستان، توازن ایجاد کنید؟
در داستانگویی، پیوند دادن نشانههای آشنا از گذشته به تصاویر نو و جدید، مهارت میخواهد. نگاه به گذشته، صرفاً برای قلقلکدادن احساسات تماشاگر نیست، بلکه گاهی برای پیشبرد داستان، لازم و ضروری است.
بازگشت به هاگوارتز در این فیلم، بخش مهمی از داستان فیلم است و صرفاً برای برانگیختن حس نوستالژی نیست. یادم است رولینگ برایم تعریف کرد که چهطور به دیوارهای دنیایی که در هری پاتر ساخته بود، آهسته ضربه زد تا بتواند قلمرو و جهان تازهای بیافریند. این چیزی است که او را در جایگاه نویسنده بهوجد آورده و هیجانزده کرده؛ اینکه تو جهانی بسازی و بعد ببینی این جهان هرروز فراتر و فراتر و فراتر میرود. در نتیجه مطمئنم که رولینگ هرگز نخواسته که خودش را تکرار کند یا به گذشته بچسبد. هیچ اشتیاقی برای بازگشت به عقب وجود ندارد، مگر اینکه این بازگشت، در خدمت داستان جدید و شخصیتها باشد.
- این نکتهها دربارهی عدم تکرار خود و خلق جهانی تازه، خیلی جالب است. شما بهعنوان فیلمساز، چه تجربهای در این فیلم داشتید که برایتان تازگی داشت؟
خب، از نظر متن، این داستان رولینگ اثری بالغ و متکی بر احساسات بزرگسالانه بود. در مجموعهی هری پاتر یا حتی در قسمت اول جانوران شگفتانگیز، این نوع از احساسات وجود نداشت. ما شخصیتهایی در ظاهر بالغ داشتیم که بهنوعی در جهانی گیر افتادهاند که برای بزرگترهاست. انگار کودکانی بزرگسال، در جهان آدمبزرگها درگیر شده باشند. «جانوران شگفتانگیز: جنایات گریندلوالد» از نظر من، درامی عاشقانه است. احساساتی که بین شخصیتها وجود دارد، واقعاً دوستداشتنی است. همچنان میگویم که نگاه سیاسی، نه به معنای سیاست سیاستمدارن، بلکه در معنای اجتماعی آن، در این فیلم نسبت به آثار قبلی این مجموعه بیشتر است.
فیلم از زبان چند شخصیت روایت میشود و برای همین، شما داستان چند شخصیت را همزمان با هم دنبال میکنید. همهچیز در این فیلم به عشق مربوط میشود. عاشقشدن، فاصله گرفتن از عشق، عاشق یک ایدئولوژی بودن، غرقشدن در عشق و در نهایت، ویرانی و آسیبی که عشق به همراه میآورد. بله، این فیلم بر مدار عشق میچرخد!