به گزارش ایسنا، تالار رودکی تنها یک تالار نیست؛ نمایشگاهی دائمی از تابلوهای بزرگ نقاشی گرفته تا هنر ویترای و مینیاتورهای ایرانی است که توسط هنرمندان این سرزمین به یادگار مانده است. آثاری که شاید نتوان روی آنها قیمت گذاشت.
اگر برای تماشای تئاتر یا کنسرت به تالار وحدت میروید، به تابلوهای کاشی کاری یا نقاشیهای روی دیوار هم دقت کنید. این آثار متعلق به هنرمندان بزرگ این سرزمین هستند که برخی از آنها دیگر در بین ما نیستند. حتی با صندلیهای این مجموعه با احترام برخورد کنید زیرا سن برخی از آنها به ۵۰ سال میرسد.
با ساخت تالار رودکی بود که نوعی هنر مقایسهای به وجود آمد و ناگهان در تهران هنرهای سنتی، تجسمی، تئاتر، موسیقی و ادبیات زیر یک سقف رفت. بعد از ساخت این بنا، تعداد زیادی از هنرمندان معروف جهان به تالار رودکی فراخوانده شدند تا تصویر جدیدی از ایران فرهنگی به نمایش دربیاید. عوامل دستاندرکار با الگوهای نوظهور پوسترسازی، عکاسی و موسیقی را به هنرهای تجسمی پیوند دادند و نگرش تازهای در گرافیک مطرح کردند.
در کتاب تالار رودکی، گرافیک، معماری و هرچه (۴۶.۵۷) که آریا کسایی در پروژهی آرشیوی استودیو کارگاه و مرکز نبشی طراحی، گردآوری و تنظیم کرده است، درباره آثار هنری استفاده شده در این مجموعه، آورده شده است: چند اثر هنری از طرف وزارت فرهنگ و هنر به هنرمندان تهران سفارش داده شده بود تا قسمت انتظار و راهروها تصویری از ذهنیت یک تالار اُپرای ایرانی را به ذهن تماشاگران القا کنند. دو نقاشی به سبک و شیوه نقاشیهای مهدی ویشکایی هم دیده میشد که در حال حاضر اثری از این دو نقاشی در تالار وحدت دیده نمیشود.
ویشکایی یکی از نخستین هنرمندان نوگرای ایران نیز جزو این سفارشها بود. مهمترین آثار او پرترهها و طبیعتهای بیجانی هستند که با تنوع رنگی زیاد و ضربهقلمهای قدرتمند اجرا شدهاند. شناختهشدهترین آثار او پرترههایی هستند که از شخصیتهای ایرانی و خارجی خلق کرده است. ویشکایی در سن ۸۶ سالگی از دنیا رفت.
نادعلی ـ مسوول تشریفات تالار وحدت ـ درباره این آثار به ایسنا، میگوید: «چنین آثاری در تالار وحدت وجود ندارد و بعد از انقلاب دیده نشده و درباره آن نیز صحبتی نشده است؛ شاید در یکی از موزهها نگهداری میشود اما سیستم ما از آن اطلاعی ندارد. در کل، تالار وحدت گنجینه یا بایگانی ندارد.»
پیش از ورود به ضلع غربی در طبقه همکف، تابلوهای ویترای (نقاشی روی شیشه) از خنیاگران روی دیوار نصب شدهاند که کار علی اکبر صادقی است. این هنرمند، یک نقاش نو کلاسیک روایتگراست. در واقع کسی است که نقاشی کلاسیک ایران و جهان، به ویژه مینیاتور ایران را خیلی خوب میداند و تجربه کرده است. دید نو او به جهان، ادبیات و اسطورهها، این هنرمند را متفاوت میکند.
صادقی جزو اولین هنرمندان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و یکی از بنیانگذاران فیلم های انیمیشن این موسسه بوده است و حالا ۸۱ سال دارد.
در ورودی ضلع شرقی تالار نیز نقاشی سه لتی بسیار بزرگی از ابوالقاسم سعیدی سرتاسر دیوار بالای راهروها را پوشانده است. در این نقاشی بر زمینه درختهای همیشگی سعیدی چند الهه در سما پیرامونی خورشید زرد هستند که فرم دایره سفید درون این خورشید زمین را تداعی میکند. این اثر بعد از انقلاب در دو مرحله ابتدا به صورت جزئی و بعد به صورت کلی ترمیم شد.
با اینکه این هنرمند بیشتر در غرب زندگی کرده است اما یکی از ایرانیترین نقاشان معاصر محسوب میشود. سعیدی که در حاشیه کویر متولد شده است، در کارهایش «باغ ایرانی» را بیش از هر چیز دیگر و شاید بیش از هر نقاش دیگر به تصویر کشیده است. تصویر این «باغ ایرانی» که با نمودها و نمادهای مختلف در انواع هنرهای سنتی ایرانی از کاشیکاری و سفالگری گرفته تا قالیبافی بازتاب یافته و در کارهای او جلوهای مدرن پیدا کرده است. این هنرمند ۹۳ ساله در فرانسه زندگی میکند و شش اثرش در حراج تهران در سالهای متوالی به فروش رفته است.
روبهروی اثر سعیدی یک نقاشی بزرگ دیگری روی بوم وجود داشته که کار رکنالدین سپهری زنگنه بوده است. تصویر یکی از بزمهای نظامی گنجوی و تصاویری ملحم از مینیاتورهای ایرانی روی آن نقش بسته بوده است.
از رکنالدین سپهری اطلاعات زیادی در دسترس نیست. این هنرمند فرزند مرحوم شعیب خان و متولد ۱۳۱۰ از نقاشان برجسته کرمانشاه است که درخارج ازکشور زندگی می کند.
طبقه دوم نیز تمام دیوار نعل اسبی سالن به نقاشی با سنگ و موزاییک ماه مهر گلستانه اختصاص دارد. این هنرمند که تخصص خود را در رشته تزئینات ساختمان در کالج هامر اسمیت لندن به پایان رساند از اواسط دهه ۴۰ مرکز فرهنگی و ساختمانهای متعددی را تزیین کرده است. آثار گلستانه در طبقات دیگر این تالار نیز ماندگار شده است.
تزئینات هتلکوروش شیراز، دیوار تزئینی بانک صادرات و تزئین مبلمان چند هتل در تهران از جمله کارهای این هنرمند است. گلستانه در حال حاضر در آمریکا زندگی میکند و هنر و فرهنگ ایرانی را به خانه بسیاری از آمریکاییها برده است.
همچنین صندلیهای این مجموعه با روکشی از مخمل عنابی بافت کاشان ساخته شده بود. در حال حاضر مخمل کاشان وضعیت چندان مطلوبی ندارد. کارخانجات مخمل و ابریشم در کاشان یا تعطیل شدهاند یا به شکل نیمه تعطیل درآمدهاند. در حال حاضر تعداد بافندههای سنتی مخمل به تعداد انگشتان یک دست هم نمیرسد.
دیوارهای تالار استراحت شاه در طبقه دوم این تالار نیز با پارچهای از جنس گلابتون (نخی از جنس طلا و نقره) با نقشهای ایرانی پوشیده شده بود. دیوارهای جایگاه سلطنتی نیز با پارچه زرد و آبی رنگی با گلابتون اصل منقش به آرم سلطنتی پوشیده شده بود، به علاوه جایگاه به وسیله یک پرده مخمل که از طرف تالار به رنگ قرمز در اطراف جایگاه به رنگ آبی بوده از سالن جدا میشد. سقف تالار نیز با گچبری و آیینهکاری خاصی تزئین شده بود.
نادعلی همچنین درباره پردههای قدیمی و رویهی صندلیهایی که از مخمل ساخته شده بودند، نیز توضیح میدهد: «تا حدی از پردهها و رویهی صندلیها استفاده شده که پوسیده شده بودند و به دلیل آنکه استفاده از آنها ممکن نبود، دور ریخته شدند. از آنجایی که مواد این ابزار پارچه و قابل اشتعال بودند و ممکن بود مشکلاتی به وجود بیاورند، دور ریخته شدند زیرا امکان نگهداری آنها در انبارهای معمولی وجود ندارد. دیوارکوبها، رو صندلیها، پردهها و موکتها نیز بعد از انقلاب و تا کنون چندین بار تعویض شدهاند.»
تالار وحدت یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اپرا موسیقی و تئاتر ایران است که توسط یوگینا آفتاندلیانس براساس نمونه اپراهال وین به مدت ۱۰ سال ساخته و به نام شاعر و نوازنده ایرانی، ابوعبدالله رودکی، در سال ۱۳۴۶ افتتاح شد. ساختمان بنیاد رودکی دو سالن اجرا دارد که بعد از انقلاب اسلامی ایران، تالار بزرگتر را هم زمان با هفته وحدت و جشن میلاد پیامبر گرامی اسلام به تالار وحدت و تالار کوچکتر را به تالار رودکی تغییر نام دادند.