گروه سیاسی: اصلاح طلبان پس از شکست‌های پیاپی در سال‌های اخیر، دریافتند اختلافات درونی آنها که نشأت گرفته از برخی تندروی‌هاست با تداوم روند گذشته گسترش می‌یابد.

 در آستانه انتخابات مجلس هشتم اختلافات پیشین یکبار دیگر اوج گرفت و در هفته‌ها و  روزهای اخیر جلوه‌های تازه‌ای را به نمایش گذاشت. به نظر می‌رسد استراتژی تازه اصلاح‌طلبان در انتخابات، رویکردهای متفاوتی را در برابر آنان قرار داده است.

 اصلاح‌طلبان  نگرانی خود را از رد صلاحیت‌ها اعلام کرده‌اند. این در حالی است که شورای نگهبان حضور 5 هزار نامزد  را برای تصدی 300 کرسی مجلس آمار قابل توجهی برای برگزاری یک انتخابات رقابتی می‌داند. این شورا   در آخرین مهلت اعتراض، فهرست رد صلاحیت شدگان را اعلام کرد. 

8 سال پیش نیز شورای نگهبان بهانه‌هایی را به دست داد تا آ نکه  برخی بزرگان پادرمیانی کردند و سرانجام هر چند مجلس ششم که چندان خاطره‌ گوارایی در حافظه مجلس نیست شکل گرفت، اما بخشی از تبلیغاتی که باید به هزینه اصلاح‌طلبان صورت می‌گرفت، از جیب شورای نگهبان خرج شد.

امروز هم تلاش‌های رسانه‌ای و حتی جلسه‌ای که به قیمت بازگشت از سفر ناتمام از «داووس» در منزل هاشمی رفسنجانی برگزار می‌شود، شاید به همان انگیزه است که ضمانت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، باز توصیه هایی‌ را موجب شود زیرا هر چند که اصلاح‌طلبان در رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری نهم، حاضر شده بودند به قیمت نیامدن احمدی‌نژاد خود را حامی هاشمی نشان دهند، اما هاشمی که از جانب جریان تندروی آنان عالیجناب سرخ‌پوش لقب گرفته بود به عنوان اولین‌هایی که از دوم‌خردادی‌های تندرو کارت قرمز خروج از زمین سیاست گرفت، به اصلاح‌طلبان امیدواری نمی‌دهد.

 انتخابات هر روز به وقوعش نزدیک‌تر می‌شود. اصلاح‌طلبان دغدغه رد صلاحیت‌ها توسط شورای نگهبان را دارند؛ اما آیا در اردوگاه اصلاح‌طلبان این‌قدر که نگرانی بازتاب دارد، واقعیت هم دارد؟ محمدرضا خاتمی می‌گوید: اصلاح‌طلبان، ائتلافی عمل می‌کنند و با ‌ نظر دیگر گروه‌های اصلاح طلب، خصوصا آنهایی که به کروبی به عنوان شیخ اصلاحات نگاه می‌کنند مشابهت ندارد. جوان‌ترهای غیرمشارکتی اصلاح‌طلب نیز چندان به ائتلاف اعتقاد ندارند.
شاید بتوان تحصن مجلس ششم را یکی از کلیدی‌ترین نقاط اختلاف میان اصلاح طلبان‌دانست.

محمدرضاحاتمی از تحصن دفاع‌کرده و آن را دفاع از آرمان‌های مردم می‌داند و همچنان تاکید می‌کند اگر در مجلس هفتم هم بودیم و شرایط اقتضا می‌کرد بازهم تحصن می‌کردیم.آنها با چنین رویکردی برای مجلس هشتم ثبت نام کرده‌اند. اما نکته دیگری از جانب گروه‌های دوم خردادی مورد توجه است.  ماندن در اقلیت، اما اقلیت کارآمد.

 آنها هرچند هنوز فهرست مشخصی را ارائه نکرده‌اند، اما چهره‌های زبده و عمل‌گرا‌تر خود را به انتخابات آورده‌اند. این استراتژی احتمال رویکرد مقبولیت عمومی را افزایش می‌دهد هرچند که باز می‌تواند عاملی برای عدم اتفاق نظر بر لیست متحد باشد. چون هسته اصلی مشارکتی‌ها بنا به خاستگاه حزبی خود به آرامش به عنوان نقطه قوت مجالس اعتقاد ندارند.

 این را محمدرضا خاتمی در گفت‌و گو با یک روزنامه صبح می‌گوید: «الان آقایان مجلس را تعبیر به مجلسی آرام می‌کنند ولی این یک سکوت ناصواب است که نه مردم امیدی به مجلس دارند که تحول ایجاد کند نه اینکه در دستگاه اجرایی محلی از اعتبار دارد و نه اثروجودی‌اش را در منازعات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داخل کشور می‌بینیم. یک سری کارهای عمومی که در هر مجلسی وجود دارد مانند آوردن طرح و لایحه و تصویب کردن آنها یا اینکه قانون کار، بیکاری،‌ ازدواج و طلاق را اصلاح کنند!»

این در واقع نشان از اختلاف نظر درباره نگاه کلی به فلسفه وجودی مجلس است. ماجرایی که اصلاح طلبان هنوز برسر آن به توافق نرسیده‌اند.  «اقلیت موثر» هم از آن  رو که در شورای اسلامی شهر تهران یک تجربه شکست خورده بود نمی‌تواند نقطه اتکایی برای اتفاق‌نظر بر سر یک لیست واحد باشد.

اما اختلاف در دیدگاه‌های کلی و سیاست خارجی اصلی‌ترین عامل باورناپذیری اصلاح طلبان نسبت به یکدیگر است. بخش تندر و این جریان که مورد نقد سایر گروه‌های دوم خردادی هستند، مدعی شده‌اند در صورت احراز اکثریت مجلس برنامه اصلی‌شان «نجات کشور است!» این عبارت البته چندان گویا نیست و شاید در خصوص دوران تصدی آنان در جایگاه اکثریت مجلس سئوالاتی را ایجاد کند.

در این میان معصومه ابتکار نیز با انتقاد از سیاست هسته‌ای ایران و تعاملات مربوط به آن با دنیای غرب پریشب نوشته است: خبر توافقات ائتلاف 1+5 برای قطعنامه جدید علیه ایران در کنار تهدیدات پی در پی نو محافظه کاران و مقامات اسرائیلی هر فرد دلسوزی را به فکر وا می‌دارد که ما واقعا به کجا می‌رویم؟! او خطاب به جریانی که در مقابل فشارهای جهانی به کشورمان ایستادگی می‌کنند می‌گوید: «شجاعت با حماقت متفاوت است.» این در حالی است که بزرگان اصلاح طلب چون محمدخاتمی و جریان عقل‌گرای آنان اساسا با این نگاه تعارض دارند.

 آنچه در مجموع قابل اشاره است‌ عدم انسجام فکری اصلاح طلبان و فاصله داشتن آنان تا رسیدن به حداقل توافقات برای ‌ارائه لیست هدفمند و دارای استراتژی است؛ بحرانی که در لابه لای ازدحام خبری آنان برای مقابله بارد صلاحیت‌ها پنهان مانده است.

برچسب‌ها